جستجو

ذخیره نهادن
رجوع به ذخیره کردن شود.
ذراقة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ذراقة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
ذرحرح
یوم ذرحرح ; نام جنگی است میان بنوسعد و غَسان .
ذحلمة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ذحلمة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
ذخیری
منسوب به ذُخیر، بَطنی از صدف . رجوع به ذُخَیر شود.
ذراعان
تثنیه ذراع . و مراد از آن در نزد منجمین ذراع الاسد المبسوطة و ذراع الاسد المقبوضة است . رجوع به این دو کلمه شود.
ذرانح
موضعی است میان کاظمة و بحرین . یاقوت . و گوید محتمل است ذرایح باشد بصیغه جمع ذریحه .
ذرحوح
ذروح . رجوع به ذروح و ذراریح شود.
ذحم
عیب کردن .
  • حقیر شمردن .
  • راندن .
  • رسوا کردن .
  • ذخینو
    قریه ای است بسه فرسنگی سمرقند. (الانساب سمعانی ) و یاقوت در معجم البلدان نام این قریه را ذخینوی بفتح اوّله و کسر ثانیه و بعد الیاء المثناه من تحت نون و واو مقصور ضبط کرده است . رجوع به ذخینوی شود.
    ذراع الاسد المبسوطة
    ="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ذراع الاسد المبسوطة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

    برای جستجوی بهتر:
    - در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
    - در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
    - در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
    ذراوة
    ="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ذراوة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

    برای جستجوی بهتر:
    - در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
    - در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
    - در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
    ذرخش
    بر وزن و معنی درخش است که برق و تابیدن و روشنی باشد. (برهان قاطع). و در لغت نامه اسدی آمده است ، ذرخش برق است و گویند که در زبان پارسی هیچ کلمه نیست که اوّل او ذال باشد جز این کلمه . ابوشکور گوید:
    ذرخش ار نخندد بگاه بهار
    همانا نگرید چنین ابر زار.
    و امروزدرخش با دال مهمله و درخشان و درخشیدن به کسر دال وفتح راء متداول است . رجوع به درخش شود.
    ذحملة
    ="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ذحملة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

    برای جستجوی بهتر:
    - در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
    - در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
    - در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
    ذخینوی
    صاحب انساب گوید: الذخینوی بفتح الذال المعجمة و کسر الخاء المعجمة، و سکون الیاء المنقوطة باثنتین من تحتها و فتح النون و فی آخرها الواو هذه النسبة الی قریة ذخینو علی ثلاثة فراسخ من سمرقند.
    ذراع الاسد المقبوضة
    ="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ذراع الاسد المقبوضة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

    برای جستجوی بهتر:
    - در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
    - در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
    - در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
    ذرایب
    ج ِ ذریبة. و ذریب بمعنی حادّ.
    ذرذار
    بسیارگوی . پرگوی . مکثار.
  • (اِخ ) لقب مردی .
  • ذحول
    ج ِ ذحل . کینه ها. دشمنی ها.
    ذراع الجوزا
    ذراع الاسد المبسوطة. ذراع مبسوطة.