جستجو

قیحی
منسوب به قیح . پلشتی . (فرهنگ فارسی معین ).
قیذحور
قیدحور. (اقرب الموارد). رجوع به قیدحور شود.
قیروکارزین
نام یکی از دو بخش شهرستان فیروزآباد. آب مشروب و آب زراعتی بخشی از رودخانه قره آغاج ، چشمه سارها و قنوات تامین میشود. محصولات آن عبارتند از برنج ، خرما، لیمو، و جزئی پنبه و شغل اهالی آنجا زراعت و باغداری است . این آبادی از دو دهستان قیروکارزین و افزر تشکیل شده و مجموع قرای آن 42 و نفوس بخش بالغ بر 12000 تن میشود. مرکز آن قصبه قیر است . در حومه این دهستان 27 آبادی است و نفوس آن در حدود 10000 تن و قرای مهم آن عبارتند از کارزین ، ده به ،مبارک آباد، گاوکی و نفرقون . از ایل قشقائی طوایف : کردشولی ، عمله ، موصلو، چهاربنیچه و بوربور در دهستان حومه قشلاق میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
قیس عامری
مجنون:
در بند عشق شاهد و هم عشق شاهدش
عشقی چو قیس عامری و عروه حزام .

خاقانی .

قیصرتعاسیف
ابن ابوالقاسم بن عبدالغنی اسفونی . ملقب به علم الدین و مشهور به تعاسیف از ریاضیان و مهندسان بود. وی دراسفون در صعید مصر بسال 574 ه' . ق. به دنیا آمد و مدتی در حماة سوریه در خدمت محمود مظفر صاحب آن سامان بسر برد و برای وی برجهای فلکی و آسیا ساخت و در این باره آسیابانان را بر قوانینی آگاه ساخت و در دمشق بسال 649 ه' . ق. درگذشت . (الاعلام زرکلی ج 2 ص 803).
قیخم
مشرف مرتفع. (از اقرب الموارد). بلند و مرتفع. (منتهی الارب ).
قیذوق
موضعی است . (از معجم البلدان ).
قیروی
منسوب به قیروان .قیروانی . (از معجم البلدان ). رجوع به قیروانی شود.
قیس لبنی
مجنون . رجوع به قیس بنی عامر شود.
قیصرشاه
ابن قلیچ ارسلان سلجوقی ، مکنی به معزالدین . رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 482 شود.
قیصری
منسوب به قیصر. سلطنتی . پادشاهی . (فرهنگ فارسی معین ):
درخت ترنج از بر و برگ رنگین
حکایت کند کله قیصری را.

ناصرخسرو.

قیطریه
ده کوچکی است از بخش شمیران شهرستان تهران ، سکنه آن 50 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
قیفل
قیفال . (ناظم الاطباء). رجوع به قیفال شود.
قیلولة
خواب نیمروز، خواب پیش از ظهر....
قیطس
قیطوس . قاطوس . عاطوس . غاطوس . (فرهنگ فارسی معین ). نام درختی است که آن را به فارسی مورد و به عربی آس گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
قیفی
منسوب به قیف .
  • بشکل قیف . رجوع به قیف شود.
  • قیقهر
    قنقهر. (حاشیه برهان چ معین ). رجوع به قنقهر و قیقهن شود.
    قیلوی
    منسوب به قیلویه . (از معجم البلدان ). رجوع به قیلویه شود.
    قیصریه
    دراهمی است منسوب به قیصر روم . رجوع به النقود العربیة ص 152 شود.
    قیطوس
    نام ستاره ای است . (از اقرب الموارد). رجوع به قیطس شود.