جستجو

قیامت کبری
در برابر قیامت صغری . در قیامت کبری جمیع مخلوقات محشور و مبعوث خواهند شد و هرکس به جزا و پاداش عمل خود خواهد رسید. (آنندراج ).
قهیقران
کرمکی است . (منتهی الارب ). یک نوع کرمی . (ناظم الاطباء).
قیاس اولویت
(اصطلاح فقه ) هرگاه حکم یک موضوع در قوانین موضوعه ذکر شده باشد، و حکم موضوع دیگر ذکرنشده باشد ولی وقتی که این دو موضوع را با هم بسنجیم بنظر میرسد که موضوع مسکوت الحکم نسبت به موضوع معلوم الحکم تقدم و اولویت دارد بمعنی حکم موضوع معلوم الحکم بطریق اولی باید شامل حال موضوع مسکوت الحکم باشد. در چنین موردی اگر حکم موضوع معلوم الحکم را نسبت به موضوع مسکوت الحکم سرایت دهیم ، این عمل را اصطلاحاً قیاس اولویت و مفهوم اولویت و قیاس بطریق اولی نامند. قیاس اولویت بر دو قسم است : 1 - قیاس اولویت قطعی 2 - قیاس اولویت ظنی . (فرهنگ حقوقی جعفری لنگرودی ).
قیاس فقهی
رجوع به قیاس اصولی شود.
قیاصة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی قیاصة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
قیامت کردن
کنایه از کارهای عجیب کردن و کارهای اعجاب انگیختن . (برهان ) (آنندراج ). زیاده از طاقت در کاری کمال نمودن . (آنندراج ). هنگامه کردن . غوغا کردن . آشوب کردن . کاری سخت خوب یا سخت بد کردن:
قیامت میکنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن
مسلم نیست طوطی را در ایامت شکرخایی .

سعدی .

قیاس بسیط
نوعی از قیاس . قیاس یا بسیط بود یا مرکب . قیاسات بسیط بر حسب قسمت نوعی دو قسم بود: اقترانی یا استثنائی (اساس الاقتباس ). رجوع به قیاس اقترانی و قیاس استثنایی شود.
قیاس فی نفسه
قیاسی است که مقدمات آن فی نفسه صادق و اعرف نزد عقلا باشد از نتیجه و نحوه تالیف منتج باشد. (فرهنگ فارسی معین از شفا ج 2 ص 209).
قیاض
برابر و مساوی . گویند هذا قیاض له . (منتهی الارب ). رجوع به قَیض شود.
قیامتگاه
محل رستاخیز. (فرهنگ فارسی معین ). جای رستاخیز:
چون که خلق از مرگ او آگاه شد
بر سر گورش قیامتگاه شد.

مولوی .

قی آرنده
مقیی و هر چیزی که قی آرد. (ناظم الاطباء).
قیاس بطریق اولی
(اصطلاح فقه ) رجوع به قیاس اولویت شود.
قیاس قطعی
(اصطلاح فقه ) و آن قیاسی است که برای قیاس کننده عملاً قطع به نتیجه قیاس حاصل شود. اقسام قیاس قطعی عبارتند از: قیاس منصوص العله ، قیاس مستنبطالعله قطعی ، تنقیح مناط قطعی و قیاس اولویت قطعی . تقریباً عموم فقهاء اسلام به قیاسات مزبور توجه دارندو در حقوقهای جدید جهان نیز قضات از همه این طرق در داوریهای خود استفاده می کنند. (قوانین الاصول میرزای قمی ) (معالم الاصول ) (فرهنگ حقوقی جعفری لنگرودی ).
قیاظ
تابستانه دادن کسی را مانند مشاهره از شهر. (از اقرب الموارد) (آنندراج ).
  • (اِ) آنچه درپاییز و اول زمستان کاشته شود. (از اقرب الموارد).
  • قیامت نگاه
    قیامت نگه . کسی که با نظرش آشوب بر پاکند. (فرهنگ فارسی معین ). آنکه در نگاه خوددلها را شیفته کند و قیامت به پا نماید:
    چشم بدمست کسی بر سر جنگ است اینجا
    از قیامت نگهی جور فرنگ است اینجا.

    ارادتخان واضح (از آنندراج ).

    قیا
    دهی است از دهستان مردم سوارقیه ، دارای آب شور و تا سوارقیه سه فرسنگ فاصله دارد. این ده دارای جمعیت و مزارع و نخلستانهاست . (از معجم البلدان ).
    قیاس بنفس
    کسی یا کسانی را چون خود دیدن و با خود قیاس کردن . خود را ملاک هر چیز قرار دادن . در دیگران عیب و نقص خود را دیدن .
    قیاس کامل
    (اصطلاح منطق) آن بود که بنفس خودبین باشد. (فرهنگ فارسی معین از اساس الاقتباس ).
    قیاع
    برجستن گشن بر ماده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به قَوع شود.
    قیامتی
    منسوب به قیامت .
  • درخور نمودن به روز قیامت . درخور اظهار به قیامت:
    بد ز نیکان قیامتی نشود
    کَه ز بیجاده قیمتی نشود.

    سنایی .