جستجو

قویسم
ابن علی تونسی محقق. از فقیهان تونس است . وی زمانی بتدریس اشتغال داشت و کتابهایی تالیف کرد. مهمترین آنها از این قرارند:1 - سمط اللاًّلی فی تعریف ما بالشفاء من الرجال ، این کتاب در ده جزء است و در آن سیره پیغمبر و شرح احوال صحابیان و تابعیان و محدثان و فقیهان و شاعران و جز آنهاست . 2 - اصابة الغرض . 3 - رسالة المواقیت و مآخذها من السنة. تولد وی بسال 1033 ه' . ق. و وفات 1114 ه' . ق. اتفاق افتاد. (الاعلام زرکلی ج 3 ص 799).
قها
دهی است بزرگ میان ری و قزوین و به اسم قوهذ معروف نیست . اگرچه بعضی آن را به این نام نیز میخوانند. (از معجم البلدان ).
قونسولخانه
محل قنسول . قنسولگری .
قهاب
سپید. قهابی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به قهابی شود.
قوموس اغریو
رجوع به قوقیاوس شود.
قوهستان
قهستان . رجوع به قهستان شود.
قوی شدن
توانا و زورمند شدن .
قهاب رستاق
نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش صیدآباد شهرستان دامغان است . آب کلیه قراء آن از قنوات است و قرائی که به کویر نزدیک می باشند دارای آب لب شورند. محصول عمده آن دهستان غلات ، پسته و صیفی است .این دهستان از 50 آبادی و مزرعه کوچک و بزرگ تشکیل شده ، مرکز دهستان صالح آباد و جمعیت آن در حدود 7000تن و قرای مهم آن : حسن آباد، صلح آبادو، صالح آباد، فرات و فخرآباد است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
قوهک
دهی است از دهستان ورزق بخش داران شهرستان فریدن ، سکنه آن 457 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، عدس و شغل اهالی آنجا زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
قوی شوکت
با شکوه و جلال بسیار. (فرهنگ فارسی معین ).
قهاب صرصر
نام یکی از دهستانهای بخش صیدآبادشهرستان دامغان است . آب قراء از قنوات . محصول عمده آن پسته ، غلات و پنبه است . این دهستان از 26 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 9600 تن و قرای مهم آن : صیدآباد، امیرآباد، قوشه ، مروان ، علی آباد و مطلب خان است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
قونقری
قونقوری . رجوع به قونقوری شود.
قویطال
دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد، سکنه آن 133 تن . آب آن از رودخانه مهاباد. محصول آن غلات ، چغندر، توتون و حبوب . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
قهابی
سپید. قهاب . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قهاب شود.
قومیاقیاس
صمغ عربی است . (فهرست مخزن الادویه ).
قونقوری
قصبه ای است 26هزار گز در 18هزار گز از قریه شاه آباد تا شاه ابوالقاسم . هوایش معتدل است . محصول عمده آن غلات ، برنج ، پنبه و نخود. جمعیت آن بالغ بر ده هزارتن میشود. این بلوک فقط مقر تابستانی اعراب است و مرکز آن قازیان است . (از جغرافیای غرب ایران ص 114).
قوهه
دهی است از دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران . آب آن از رودخانه جاجرود. محصول آن غلات ، صیفی ، چغندر قند و شغل اهالی آنجا زراعت است . راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
قویطول
دهی است از دهستان گرمادوز بخش کلیبر شهرستان اهر، سکنه آن 62 تن . آب آن از چشمه . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت وگله داری و صنایع دستی زنان آنجا فرش و گلیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
قهاد
ج ِ قَهد و آن نوعی از گوسفند است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نوعی از گوسپند خرد گوش . (آنندراج ). و آن نوعی از گوسفند است در حجاز و یمن که به سپیدی مایل است و گویند گوسفند سیاه است در یمن و گویند گوساله وحشی نیز هست . (از معجم البلدان ). رجوع به قهد شود.
قومیاهندوا
هل . (از فهرست مخزن الادویه ).