جستجو

صاحب نیاز
نیازمند:
سکندر به آن خلق صاحب نیاز
ببخشید و بخشودشان برگ و ساز.

نظامی .

صادقانلی
معبری است بین نوده و دشت یموت . (سفرنامه مازندران رابینو ص 164).
صاحب فضل
فاضل . دانشمند.
صاحب گرای ثانی
رجوع به خانان کریمه شود.
صاحب ولایت
پیر. مرشد. ولی:
کسی را که نزدیک ظنت بدوست
چه دانی که صاحب ولایت خود اوست .

سعدی .

صادقانه
از روی راستی . از روی صداقت . براستی . بدرستی .
صاحب فطنت
زیرک . باهوش:
پادشاهی بود او را سه پسر
هر سه صاحب فطنت وصاحب نظر.

مولوی .

صاحب گناه
گناهکار. مذنب:
به داور داور فریادخواهان
به یارب یارب صاحب گناهان .

نظامی .

صاد
حرفی است از حروف هجاء. رجوع به «ص » شود.
  • بمعنی صید است که بیماریی باشد (شتران را).
  • روی و مس یا نوعی از آن . (منتهی الارب ).
  • دیگ رویین و سنگین . (دستورالاخوان ) (مهذب الاسماء).
  • رگی است میان دو چشم شتر و او از آن رگ به بیماری صید مبتلا میگردد. (منتهی الارب ).
  • پنج تار است در عود متحد با هم : صاد و زیر و لسان و مثلث و بم .
  • خروس آنگاه که در خاک غلطد و ماده طلبد. (مهذب الاسماء).
  • (ص ) بعیرٌ صاد; شتر صادزده . (منتهی الارب ).
  • صادقای گاو
    رجوع به صادق (میرزا...) شود.
    صاحب فن
    ذی فن . مخصص . متخصص:
    حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو
    بقول حافظ و فتوای پیر صاحب فن .

    حافظ.

    صاحب گیسو
    علوی . سید. رجوع به صاحب گیسویی شود.
    صاحب همت
    صاحب عزم . دارای اراده: و صاحب همت روشن رای را گفت معانی کم نیاید. (کلیله و دمنه ). و رجوع به همت شود.
    صادق ادرنوی
    او راست دیوانی به ترکی .
    صاحب فیض
    بخشنده . کریم . جوانمرد:
    روی آن بحردست صاحب فیض
    بحروش بی نقاب دیدستند.

    خاقانی .

    صاحب گیسویی
    سیادت . علوی بودن:
    گر کند با تو کسی دعوی به صاحب گیسویی
    گیسو از شرمت فروریزد پدید آید کلی .

    سوزنی .

    صاحب هنر
    هنرمند. هنرور. دارای هنر:
    بی هنر را دیدن صاحب هنر
    نیش بر دل میزند چون کژدمی .

    سعدی .

    صادرات
    ج ِ صادرة. مقابل واردات .
  • در تداول علمای اقتصاد و بازرگانان ، کالاهائی است که از نقطه ای به نقطه دیگر و مخصوصاً از کشوری به کشور دیگر فرستاده شود.
    صادرات ایران : از مقایسه صادرات ایران در عصر حاضر با عصر قدیم مشاهده میشود که ارقام صادراتی کشور نه تنها ترقی نکرده بلکه تنزل فاحشی در آن پیدا شده است . امروز ایران جزء کشورهائی است که برای ممالک طبقه اول مواد اولیه تولید میکند، ولی در زمان قدیم ، یعنی از عهد هخامنشیان و اشکانیان کشوری تجارتی و صنعتی بوده است که مصنوعات فلزی و منسوجات آن در کشورهای دیگر مشتری داشته . پس از استیلای عرب نیز رونق تجارتی این کشور از میان نرفت و تجار ایرانی مصنوعات کشور خود را در شهرهای مهم اسلامی به فروش میرسانیدند. در حمله مغول تجارت ایران نیز لطمه فراوان دید و از عهد صفویه که اروپا در شاهراه تمدن و ترقی مادی افتاد بازارهای ایران در این ممالک از دست رفت . اینک برای مقایسه صادرات ایران در قدیم و عصر حاضر تاریخچه ای از صادرات کشور در طول تاریخ درج میشود:
    صادرات ایران قبل از هخامنشی : در ایران قدیم یعنی سالها پیش از قرن ششم میلادی در بلخ و سغد و هرات تمدن درخشنده ای وجود داشته و صنعتگران ایرانی در ساختن زیورهای طلا و نقره و فلزات دیگر ماهر بوده اند. در اوستا از زره طلا، کمر طلا، جام طلا یا نقره ، نعل اسب ، لباس پشمی ،گلیم و پوستین و عرابه ها که با طلا زینت شده است و همچنین ظروف برنجی و گلی نام رفته است که طبعاً بعض این مصنوعات درخارج از کشور مشتری داشته است .
    عهد هخامنشی : در این دوره امتعه و مال التجاره هائی در نقاط مختلف کشور وجود داشته که نویسندگان عهد قدیم از آن یاد کرده اند، مانند:مس ، سرب ، نقره ، لاجورد در آذربایجان ، شمشاد، آهن در گیلان ، لاجورد در دماوند، مس در دامغان ، فیروزه در خراسان ، مس و سرب و فلزات دیگر در باختر، طلا در ماوراء سیحون ، اسب های ممتاز و قالی در همدان و گروس ، مس و آهن در مغرب دریاچه ارمی ، قیر و نفت و موم معدنی در خوزستان ، مس ، سرب ، نقره در پارس و بختیاری ، مروارید و صدف در خلیج فارس و بحر عمان ، خاک طلا، ادویه ، عطریات ، پنبه ، شاخ کرگدن ، فیل ، عاج ، عود، صندل ، فوفل ، آبنوس در هندوستان ، مس ، سرب ، ابزار فلزی در ارمنستان وکاپادوکیه ، طلا، شمشاد در کلخید، آلات و ابزار فلزی ، اسلحه ، منسوجات ، منبت کاری ، ملیله دوزی و غیره در آسور، قالی ، کاشیهای قیمتی ، اشیاء زرگری ، منسوجات ، افسنطین ، قیر، شترمرغ ، درنا در کلده ، ظروف طلا و مجسمه های فلزّی در لیدیّه ، آلات و ادوات آهنگری در یونیه (ولایت ینیان )، اسبهای ممتاز و اشیاء نقره و عطریات در کیلیکه ، رنگ ارغوان ، شیشه ، بلورآلات و چوب سدر در فینیقیه ، منسوجات کتانی ، شیشه آلات ، بلور معدنی ، کاغذ حصیری در مصر، عاج ، چوب های قیمتی ، طلا، بلور معدنی در حبشه ،کندر، دارچین ، زغال اخته ، بلسان ، لادن ، مُرّ مَکّی درعربستان . (ایران باستان ج 2 صص 1511 - 1512).
    تجارت نفت و قیر خوزستان در این عصر اهمیت عظیمی داشت ، چه مصریها برای مومیائی مردگان خریدارآن بودند . پنبه سغد و باختر به مغرب میرفت و اروپائیان خریدار آن بودند .
    دوره پارت ها: در دوره پارت ها ایران با روم تجارتی وسیع داشت . مال التجاره ای که در این دوره به روم میرفت عبارت بود از منسوجات گوناگون ، ادویه ، قالی و قالیچه و پارچه های ابریشمی . این پارچه ها را زنان اعیان روم بسیار استعمال میکردند. پلین گوید: قالیچه های ایران از رنگهای مختلف به قیمت گزاف فروخته میشد و زینت قصور رومی بود. در ضمن صادرات ایران به روم در این دوره نام صمغ، کتیرا، جگن معطر (قصب الذریرة؟ ) نیز برده شده است . (پلین ، تاریخ طبیعی ، کتاب 11 بند 23، کتاب 8 بند 48، کتاب 12 بند 9). از تجارت ایران با ممالک دیگر اطلاعی در دست نیست و نمیدانیم چه چیز بدان کشورها صادر و یا چه چیز از آنجا وارد میشده است . (ایران باستان ج 3 صص 2697- 2698).
    دوره ساسانیان : کریستن سن میگوید: هیوئن تسیانگ سیاح مشهور چینی که در آغاز قرن هفتم میلادی اوضاع ممالک مغرب آسیا را شرح داده است محصولات صنعتی ایران را چنین وصف میکند: محصولات عمده این کشورطلا و نقره و مس و بلور و مروارید نادرالوجود و موادگرانبهای دیگر است . در این کشور پارچه های ابریشمی وقالی و چیزهای دیگر می بافند. مسلماً صنعت پارچه بافی یکی از صنایع مهمه ایران بوده است . (ایران در زمان ساسانیان ص 78). از چیزهائی که چین از ایران میخریدیکی وسمه معروف ایرانی بود که بهای گزافی بدان میدادند و ملکه چین هر سال مقداری برای مصرف شخصی خریداری میکرد. قالی های بابلی نیز طالب فراوان داشت . احجار طبیعی و مصنوعی شام ، و مرجان و مروارید بحر احمر و منسوجات شام و مصر و مواد مخدّره شرق نزدیک از جانب ایران به چین فرستاده میشد. (همان کتاب ص 79). در دوره ساسانی بلور معدنی آتیزو که نوعی از مرمر و مانند یشم است و بوئی خوش دارد و سنگ متراکس (مهر درخش ) که اکنون انواع آن را سلیمانی مینامیم و سنگی شبیه عاج و سنگ مشهور به حدید از معادن فارس در خارج مشتری داشته . فیروزه خراسان ، سنگهای جوینی و هراتی و لعل بدخشان و مروارید بحرینی به ممالک دیگر صادر میشده . نفت ، قالی و قالیچه ، پوست و پوستین و هر گونه لباسهای پوستی و رنگهای نباتی مخصوصاً وسمه و حنا و روناس به چین فرستاده میشد. اسلحه مرو، آهن آلات ، زرینه ،عطریات و صدفهای خلیج فارس در خارج کشور مشتری داشت .
    عصر خلفا: پس از انقراض دولت ساسانیان و اشغال ایران رشته تجارت این سرزمین گسیخته نشد و بازرگانان به ورود و صدور کالا پرداخته و صنعتگران ایرانی هنر و ذوقخویش را در ساختن بهترین نمونه مصنوعات آشکار کردند، چنانکه در دوران حکومت اسلامی در بغداد و شهرهای مهم مسلمان نشین ارقام مهمی از انواع کالاهائی که در ایران تولید میشد به مشتریان عرضه میکردند. مولف تاریخ تمدن اسلامی گوید: بازرگانان در دوره خلفای اسلامی در بصره و بغداد و شهرهای مسلمان نشین دیگر سکونت داشتند و بیشتر اینان از مهاجرین ایران و روم و کشورهای مترقی دیگر بودند که مصنوعات و مال التجاره ممالک را برای فروش عرضه میداشتند. از جمله امتعه ای که به بغداد میرفت عطرهای نیشابور، منسوجات کتانی ، شیز، پارچه های مویی که به مصرف لباس خلیفه و رجال دولت میرسید و همچنین پرده های ابریشمی از فسا، و بساطها و نخناخ ها (؟ ) و جانمازها و زیلوها از جهرم و پرده ها و کرسی ها از دشت و بهترین نوع بساط و بندازارها و بالشها و نمطها و کرسیها از ارمینیه بود و ایشان را رنگی سرخ بود که بدان پشم را رنگ کردندی و مانند نداشت و عتابی و جامه های منقش و جامه های حریر اصفهان و جامه های منیر از ری و ابریشم و مطرف های ابریشمین و طبقهای چوبین از طبرستان و نیشابور و جامه های کتان و پنبه (بز) از بلخ و کاغذ و نوشادر و کرک و سمور و سنجاب و روباه از ماوراءالنهر و بساطها و جانمازها و جامه های پشمین از بخارا و طیلسان های مقور از کرمان و مقنعه های ابریشمین از جرجان و سوس و بردهای منیر و کاسه ها وشانه ها از ری و کساء و جوراب از قزوین و موزه و سمور از همدان و شیشه و خزف از بصره و حصیر از عبادان ودیبا و نمطها از تستر (شوشتر). (تاریخ تمدن اسلامی ج 5 صص 38 - 39).
    خوارزمشاهیان و مغول : در دوره خوارزمشاهیان بازرگانان ایران مال التجاره خود را به چین و مغولستان میبردند و هنگامی که سه نفر از مسلمانان (احمد خجندی ، عبداللّه بن امیر حسین جندی ، احمد بالجیج ) نزد چنگیزخان رفتند مقداری پارچه های زربفت قیمتی نزد او بردند و او همه را به قیمت گزاف خرید. (تاریخ مغول ص 22). در دوره مغول نیز پارچه های زربفت و قالی بافی رونقی بسزا داشت و فرش و پارچه های پشمی موصل را تجار خارجی به قیمت خوب خریده و صادر میکردند. (تاریخ مغول ص 560). همچنین تجارت لعل بدخشان و فیروزه نیشابور و اطلس و پارچه های زربفت مرو و طوس و شوشتر و موصل و یزد و کرمان و گلاب و عطرهای شیراز و اصفهان و اقسام اسلحه منقوره گرجستان و مصنوعات دستی و منسوجات ابریشمی تبریز به بازرگانان خارجی فروخته میشد. (همان کتاب ص 571).
    دوره صفویه : در دوره صفویه مهمترین قلم صادراتی ایران ابریشم بود. هر سال مقدار بسیاری از پارچه های زری و مخمل و تافته ایرانی به اروپا حمل میشد،همچنین مخمل و ابریشم خام ایران به عثمانی ، مسکو، لهستان میرفت و به مصرف قلابدوزی میرسید. ساغری و تیماج کشور را به هندوستان و ژاپن میبردند و روناس ایران به هندوستان فروخته میشد. ترشی میوه نیز یک رشته عمده تجارت ایران بود که به هندوستان فروخته میشد. گلاب و سایر عطرها را نیز بدان کشور میفروختند. پسته قزوین ، بادام یزد و کرمان و کشمش و آلو هم از راه هرمز به هندوستان میرفت . هر سال مقدار بسیاری جعبه های مربا از بصره به هندوستان حمل میشد و مسلمانان و پرتغالیها خریدار آن بودند. مقداری کثیر میوه خشک نیز از آذربایجان به توقات و دیاربکر و نینوا حمل میکردند که از آنجمله زردآلو است . و مقدار کمی از پارچه های منقش که خشن و پست است به خاک عثمانی میبردند. تجارت حیوانات اهلی نیز سود فراوان داشت ، عدد بسیاری شتربه ارمنستان و آناطولی میفروختند. گوسفند ایران را تا اسلامبول و ادرنه هم میبردند. (از تاورنیه صص 891 -895). فتنه افغان امنیت طرق و شوارع را بهم زد و بالنتیجه تجارت ایران رو به انحطاط گذاشت و نادرشاه هم هرچند در اصلاح وضع اقتصادی کشور اهتمام داشت ، لکن کارشکنی همسایگان و مخصوصاً دولت عثمانی و نیز انقلابهای داخلی اقدامات اصلاحی او را عقیم گذاشت .
    عهد قاجاریه : در دوره قاجاریه ، گذشته از نفت ، خشکبار، قالی که به ممالک غرب میرفت و برنج و ماهی که به روسیه حمل میشد، چوب چپق شیراز هم یکی از ارقام مهم صادراتی بود که به استانبول میفرستادند، و عمال عثمانی آن را به صورت انحصار درآورده بودند، تا آنجا که در ماده دوم معاهده ارزنةالروم مقرر گردید که تجارت چوب چپق بعدها به انحصار نیفتاده و سوداگران ایرانی آزاد هستند به هرکه خواهند بفروشند. تنباکو و توتون نیز یکی از ارقام صادراتی بود.
    قرن اخیر: از اوائل این قرن صادرات ایران دچار شکست فاحشی شد و این مسئله مولود عواملی چند است که از جمله آنها عدم امنیت طرق و شوارع ، بی اعتنائی دولت های وقت به اوضاع اقتصادی کشور، و عدم اهتمام بازرگانان در تهیه جنس مرغوب بود. و تنها بازار شیلات و نفت بود که نسبتاً ثابت ماند. در سنوات اخیر یعنی قبل از جنگ جهانگیر دوم دولت از یک سو بازرگانی را در انحصار خود درآورد و بااین عمل بر میزان صادرات کشور افزود و از واردات آن کاست و از سوی دیگر شرکت ها را تحت نظر گرفت و بازرسانی برای نظارت در تهیه کالاهای مرغوب و طرز عدل گیری و بسته بندی آن گماشت و با این اقدام صادرات کشور تااندازه ای افزایش یافت . صادرات کنونی ایران بجز نفت و شیلات عبارت است از: روده ، میوه های خشک ، برنج ، دانه ها و میوه های روغن دار، گیاههای دارویی و صمغی ، کتیراو اقسام صمغ، پوست و متعلقات آن ، پیله ، ابریشم ، پشم ، کرک و مو، پنبه ، فرش .
  • صادقافندی
    رجوع به محمد صادق شود.
    صادقافندی شنن
    وی به اتفاق اسماعیل پاشا مصطفی الفلکی کتاب «التحفة المرضیة فی المقاییس و الموازین المقریة» را از فرانسه به عربی ترجمه کردند و بسال 1292 ه' . ق. به مصر به طبع رسانیدند. (معجم المطبوعات ستون 444 و 1181).