جستجو
کد : DK-123824     

صاد


حرفی است از حروف هجاء. رجوع به «ص » شود.
  • بمعنی صید است که بیماریی باشد (شتران را).
  • روی و مس یا نوعی از آن . (منتهی الارب ).
  • دیگ رویین و سنگین . (دستورالاخوان ) (مهذب الاسماء).
  • رگی است میان دو چشم شتر و او از آن رگ به بیماری صید مبتلا میگردد. (منتهی الارب ).
  • پنج تار است در عود متحد با هم : صاد و زیر و لسان و مثلث و بم .
  • خروس آنگاه که در خاک غلطد و ماده طلبد. (مهذب الاسماء).
  • (ص ) بعیرٌ صاد; شتر صادزده . (منتهی الارب ).