جستجو

زامولزیس
(اِخ ) بگفته هرودوت فیلسوفی بوده است از شاگردان فیثاغورث و همومذهب خلود نفس (بقاء روح ) را که از فیثاغورث فراگرفته بوده نشر داد. وی را پس از مرگ مانند خدایان ستایش میکردند و معتقد بودند که هر که بمیرد او را در دنیائی دیگر ملاقات میکند. (از دائرة المعارف بستانی ).
زامین
قریه ای بوده است در بخارا. ابن خردادبه آرد: از سمرقند تا بارکث 4 فرسخ .... از بورنمذ تا زامین 4 فرسخ [ بیابان ] است و در اینجا دو راه یکی به شاش (چاچ ) و ترک و دیگری به فرغانه میرود...و از زامین تا ساباط دو فرسخ است . (از مسالک الممالک ص 26، 27 و 29). یاقوت آرد: قریه ای است در بخارا وابوسعد گوید شهری کوچک است در نواحی سمرقند از اعمال اشروسنه و گاه بهنگام منسوب ساختن زامینجی گویند (با اضافه ج ) . و اصطخری گوید: بزرگترین شهرهای اشروسنه بجیکث است و تالی آن در بزرگی زامین است که در راه فرغانه به صغد قرار دارد. زامین سبزه نیز نامیده میشود. و قافله هائی که از صغد به فرغانه میروند، در آنجا منزل میکنند و دارای آبهای روان و بستانها و موستان است . پشت کوههای اشروسنه و روبروی آن تا بلاد غربی بیابانی است که کوه ندارد. و جماعتی از اهل علم منسوب به زامین اند. فاصله آن تا ساباط دو فرسخ است و تا اشروسنه 7 فرسخ است . وابن فقیه گوید: از سمرقند تا زامین 17 فرسخ و زامین در مقطع دو راه که به شاش و ترک و فرغانه میرود واقع است و فاصله آن تا شاش 25 فرسخ و از شاش تا معدن نقره 7 فرسخ و تا باب الحدید (دروازه آهن ) 2 میل است . (از معجم البلدان ). و رجوع به ص 203، 204 و 207 ازمسالک الممالک ابن خردادبه و زامیج و زامینجی شود.
زان مستحی
(ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی درخت زان است که در نبات شناسی فاگوس سلوانیکا بندولا نام دارد. شاخه های این نوع (همانطور که نام آن دلالت دارد) افکنده و آویزان است . (از دائرة المعارف بستانی ).
زانوزده
به ادب نشسته و کورنش کرده . (ناظم الاطباء).
-زانوزده . اسب کشیدن ; اسب پیش آوردن به تعظیم چنانکه معهود ترکان است . (آنندراج ) .
زامولقیس
نام ترکی زامولزیس است . رجوع به زامولزیس در لغت نامه و قاموس الاعلام ترکی شود.
زامینجی
منسوب به زامین بخارا را گاه زامینجی گویند. (از معجم البلدان ). و رجوع به زامین و زامیج و زامینی شود.
زان معمولی
مهمترین و وافرترین اقسام خانواده زان است که به فرانسه ، فو و فایارد و فوتو است و در گیاه شناسی فاگوس سلفاتیکا نامیده میشود. این درخت زیبا درجنگلها و در نقاط سردسیر شبه جزیره اسکاندیناوی تا 59 درجه از عرض شمالی بوفور یافت میشود. و همچنین درهمه مناطق معتدل اروپا (تا کنار مدیترانه )، ارمنیه و آسیای صغیر و غیر آن . بلندی این درخت بطور متوسط 20 متر است و گاه نیز به 40 متر میرسد. بالای این درخت سخت انبوه است و سایه ای بزرگ تشکیل میدهد و از این رو جز اندکی نبات در سایه آن نمیروید. شاخهای آن افقی و بسیار مستقیم و پوشیده از یک پوست صیقلی سنجابی رنگ [ کبود ] روشن است و برگهای آن بیضی شکل ، نوک تیز و دارای دمی کوتاه میباشد. میوه این نوع از زان که از بهترین دانه های روغنی است و بفرانسه فن نامیده میشود مثلث و بطول 15 میلیمتر است . در ضخامت شبیه فندق است و برای همه حیوانات غذائی بسیار لذیذ است و روغن دانه های آن که بطریقه ای خاص گرفته میشود بسیار نیکو و قابل طبخ است و فراوان تر از روغن زیتون است . آتش چوب این نوع از درخت زان دارای حرارتی بیش از حرارت چوب بلوط است و بگفته هرتیک اگر درجه حرارت چوب بلوط را 1497 فرض کنیم آتش چوب زان دارای 1540 درجه حرارت است . چوب زان را هرچند بخاطر انقباض و خشکی که دارد در ساختمانها نمیتوان بکار برد ولی برای ساختن کشتی و کلیه وسائل چوبی که باید در آب قرار گیرد و همچنین برای ساختن چوب تفنگ بکار میرود. (از دائرة المعارف بستانی ، زان ). و رجوع به آن کتاب در ذیل کلمه بلوط و همچنین رجوع به الموسوعة العربیه و گیاهان شمال تالیف دکتر احمدپارسا ج 2 ص 225 شود و نیز رجوع به آلش و زان شود.
زانوزنان
در حال زانو زدن:
یکی اسپهی هم چو صبح امید
مزین به زین و قطاس سفید
گرفتش به رسم غلامان عنان
کشیدش بدستور زانوزنان .

ملا عبداللّه هاتفی (از آنندراج ).

زاورا شدن
ناچار از ترک جای مالوف گردیدن . رجوع به زاورا کردن ، شود.
زاموم
نام عامیانه نوعی دمل است که آن را ابوکعیب نیز گویند. (از دائرة المعارف بستانی ). و هم در آن کتاب در ذیل کلمه ابوکعیب آمده : التهابی است خاص حاصل درغددی که در نواحی گوش انسان قرار دارد و آن را به لاتین شینانکی پرتیدیا یا پاروتیلس ، و به فرانسوی اورل یا اوریلون (متعلق به گوش ) و به انگلیسی ، ممپز (ماخوذ از کری ) گویند. اما نام عربی آن ماخوذ کَعب و یا کُعب (پستان ) است ونام دیگر آن زاموم میباشد. این بیماری که از قدیم شناخته شده بوده و بقراط از آن نام برده است بیشتر درکودکان و بخصوص پسران یافت میشود. و بر طبق رای بیشتر اطباء ساری است ، عارض یک طرف و گاه دو طرف صورت میشود. و بیشتر چنین است که در آغاز در یک طرف آشکارمیشود و سپس به طرف دیگر سرایت میکند مدت صعود و نزول این بیماری (از شروع تا پایان ) 8 تا 10 روز است .
نشانه ها وعوارض : بیمار به تبی سبک و دردی شدید در موضع که مانع باز کردن دهان و جویدن غذا و حرکت دادن فکها است دچار میشود و رنگ چهره اش در ناحیه زیر گوش سرخ میشود. گاهی و مخصوصاً هنگامی که بیماری در دو طرف باشد این ورم و درد تا زیر فک و لوزتین و حلقوم ، پیشرفت میکند. پس از روز 4 یا 5، (در حال طبیعی ) ورم روی به نقصان می نهد و ممکن است اتفاق افتد که با بیرون شدن مقداری چرک از غده پایان یابد. اگر بیمار دچار سرماخوردگی شود، دچار عوارض سختی خواهد شد مانند: امتداد ورم تا بیضه ها (در مردان ) و تا پستانها (در زنان )، درد شدید و احتقان دماغ و مخاط معده و امعاء، گاه نیزدر زنها موجب حدوث التهاب در تخمدان و نواحی آن میشود. این بیماری بسیاری از اوقات پس از تیفوس عارض میشود و نشانه خطرناک بودن حال بیمار مبتلا به تیفوس است .
زامینی
منسوب به زامین (قریه ای در بخارا) و لقب چند تن از روات است . رجوع به زامینی شود.
زانوس
زانوس و میخ سازی دو شعبه بزرگ رود چالوس اند که برود کندوان پیوسته و بنام چالوس وارد بحر خزر میشود. (جغرافیای طبیعی کیهان ص 69).
زاورا کردن
کسی دیگری را ناچار از ترک جای مالوف کردن : زنبورها ما رادر باغ زاورا کردند. دیشب سگها ما را زاورا کردند.
زامویسکی
موسس شهر زاموسک در 1588 م . است .(از دائرة المعارف بستانی ). و رجوع به زاموسک شود.
زانوئی
تنبوشه خم که یک دهانه آن در قسمت عمودی و دیگر دهانه در جانب افقی است .
  • دو لوله آهنی و مختلف الجهة که بیکدیگر وصل کنند.
  • زانوس رستاق
    یکی از بلوک کجورمازندران است مشتمل بر 14 قریه و 5 تن سکنه و مرکز آن صالحان کیل کلا میباشد. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 300). مولف جغرافیای مازندران آرد: زانوس رستاق دارای 15 قریه و 6500 تن جمعیت است . (جغرافیای تاریخی و اقتصادی مازندران ص 156).
    در فرهنگ جغرافیائی آمده : نام یکی از دهستانهای کجور شهرستان نوشهر است .این دهستان در قسمت جنوب نوشهر و منطقه کوهستانی واقع و حدود آن بشرح زیر است : از شمال به کوهستان جنگلی بین دریا و کجور. از خاور به دهستان توابع کجور. از باختر به دهستان پنجک رستاق. از جنوب به خطالراس رشته دوم ارتفاعات که بین این دهستان و بخش نور واقع است . هوای این دهستان سردسیر و آب آن از چشمه سار ومحصول عمده آن غلات دیمی و لبنیات است . در زمستان اکثر ساکنین این دهستان برای تامین معاش به حدود دهستانهای المده و صلاح الدین رفته و در تابستان اکثر سکنه قشلاقی به این دهستان می آیند. این دهستان از 18 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 7هزارتن و قرای مهم آن بدین شرح است : پول ، استان کرود، کوهپر، ساس ، میخ ساز. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
    زانو شکستن
    به ادب نشستن . (آنندراج ):
    در باغ بهر مشق ستم هر بنفشه ای
    پیش خط سیاه تو زانو شکسته است .

    داراب بیک جویا (از آنندراج ).

    زاور فرتاش
    ممتنعالوجود را گویند چه زاور بمعنی ممتنع وفرتاش بمعنی وجود باشد. (برهان قاطع). محال و ممتنع الوجود. (ناظم الاطباء).
    زامه
    همان زاما است . رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
    زان ارجوانی
    از انواع زان است و در گیاه شناسی فاگوس سلواتیکاپورپره نام دارد. برگ نهال آن برنگ قرمز است و پس از رشد کامل برنگ قهوه ای سیر درمی آید. این نوع با کشت و تلقیح وفور می یابد. (از دائرة المعارف بستانی ).