ذات رمح
قریه ای است به شام . (المرصع).
و ابرقی سپید بدیار بنی کلاب ، بنوعمروبن ربیعة را. (المرصع) (معجم البلدان ).
ذات غداةٍ
="line-height: 25px;">
متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ذات غداةٍ در لغتنامه دهخدا یافته نشد.
برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
ذاریات
ج ِ ذاریة. بادهای برافشاننده . بادهای افشاننده . بادها که چیزها را ببرد.
ذات روقین
حرب ذات روقین ; جنگی سخت . داهیة ذات روقین ، داهیة عظیمة. بلای بد.
ذات غسل
ابن موسی گوید موضعی است میان یمامه ونباج و میان آن و نباج دو منزل است و آن در اول بنی کلیب بن یربوع را بود و سپس به بنونمیر منتقل گردید. و عمرانی آورده است که ذوغسل (؟ ) قریه ای است بنوامری القیس را در شعر ذی الرمّة آنجا که گوید:
واظعان طلبت بذات لوث
یزید رسیمها سرعاً و لینا
انخن جمالهن ّ بذات غسل ٍ
سراةالیوم یمهدن الکدونا.
و ابوعبیداللّه سکونی گوید آنکس که از نباج به یمامه رفتن خواهد باید از اشی ّ بذات غسل رود و آن نخست بنوکلیب بن یربوع رهط جریر را بود و اکنون نمیر راست . و از ذات غسل تا امرة قریه ای است . و حفصی راست :
بثرمداء شُعب ٌ من عقل
و ذات غسل ٍ ما بذات غسل ِ.
و بدانجا بستانی است که به ذات غسل معروف است .
ذات نضائض
ذات نَضیضَة; ابل ذات نضائض یا ذات نضیضة; تشنه . عطشان .
ذاری
نعت فاعلی از ذرء. آفریننده . (مهذب الاسماء). خالق. نامی از نامهای خدای تعالی .
ذات سنة
="line-height: 25px;">
متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ذات سنة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.
برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
ذات فرض
آنکه در ارث فریضه دارد، مقابل عاصب .
ذات نکیف
موضعی به ناحیت یلملم . (المرصع).
ذات سوار
زنی مجلّله و صاحب مکانت : لو ذات سوارٍ لطمتنی .
ذات فرق
و ذات فرقین . (اِخ ) موضعی است بنی سلیم را. (المرصع).
ذاصبوح
اسقنی ذاصبوح ; بیاشامان مرا صبوحی .
ذاکر
نعت فاعلی از ذکر. یادکننده . بیان کننده .
شریف . ثناگوی . ثناگوینده:
ذاکر فضل تو و مرتهن بِرّ تواند
چه طرازی به طراز و چه حجازی بحجاز.
منوچهری .
ذات فرقین
پشته ای است میان بصره و کوفه در بلاد تمیم .