جستجو

دیهشک
دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس در3هزارگزی جنوب طبس سر راه مالرو عمومی طبس بخداآفرین با 1630 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
دارالا´خره
خانه آخرت ، جهان پس از مرگ .
دارالاسلام
کشوری که براساس قوانین اسلامی اداره می شود.
دارالاماره
1 ـ سرای امیر. 2 ـ شهر محل اقامت امیر یا سلطان .
دارالترجمه
جایی که در آن کتب و نوشته ها را از زبانی به زبان دیگر ترجمه کنند.
د.د.ت .
3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> Jasjoo: File or directory not found
این قسمت قابل دسترسی نیست

متاسفانه صفحه مورد نظر شما جا به جا شده و یا حذف شده است.

دارالعجزه
جایی که کوران و عاجزان را در آن نگه داری کنند، جای بینوایان ، نوانخانه .
دارالعلوم
1 ـ جایی که در آن علوم عالی تدریس کنند. 2 ـ شهری که در آن حوزه علمیه دایر باشد. 3 ـ کتابخانه .
دائرة البروج
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی دائرة البروج در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
دارالغرور
کنایه از: این دنیا.
دائرة العلوم
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی دائرة العلوم در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
دارالفناء
1 ـ سرای نیستی . 2 ـ کنایه از: دنیا.
دابة الارض
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی دابة الارض در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
دارالملک
کرسی مملکت و پایتخت . (ناظم الاطباء). دارِملک:
تا نهادی حسن را دارالخلافه زیر زلف
هست دارالملک فتنه در سر مژگان تو.

خاقانی .

دابة الساعه
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی دابة الساعه در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
دارجلینگ
نام تجاری نوعی چای مرغوب که در شمال هند کشت می شود.
دادائیسم
مکتبی است زاییده اضطراب و هرج و مرج حاصل از خرابی و آدم کشی و بیداد جنگ جهانی اول . ~متأثر از سبک فوتوریسم که به سبک سورئالیسم منتهی شد.
دارحلقه
یکی از اسباب های ژیمناستیک شامل دو حلقه آویخته از میله ای به ارتفاع 5/5 متر که ورزشکار با گرفتن حلقه ها و آویزان شدن از آن به اجرای حرکات نمایشی می پردازد.
دادباخته
کسی که حکم به نفع او نباشد، محکوم علیه ، مق داد برده .
دادبرده
کسی که حکم به نفع او داده شده باشد. مق داد باخته .