جستجو

دوستکام
آنکه کار دوستان به مرادو کام او باشد. خوشبخت . کامکار. کامیاب . شادکام . و با شدن و کردن صرف شود. (یادداشت مولف ):
که پیوسته در نعمت و ناز و کام
در اقبال او بوده ام دوستکام .

سعدی (بوستان ).

دیده بر کردن
چشم باز کردن ، بیدار شدن .
دندان پزشک
کسی که دندان را معالجه کند. طبیب دندان . پزشکی که در معالجه بیماریهای دندان و کشیدن و پر کردن آن و ساختن دندانهای مصنوعی تخصص دارد.
دوستکامی
بخت یاری و بهره مندی و سعادتمندی . (ناظم الاطباء). نقیض دشمنکامی است . (برهان ). خوشبختی کامگاری . کامیابی . رستگاری . به کام دوستان زیستن . (یادداشت مولف ). به کام دوستان بودن: سلطان مسعود به سعادت و دوستکامی می آمد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ). و مصالح معاش و معاد و دوستکامی دنیا و رستگاری اخری بدو بازبسته است . (کلیله و دمنه ). پیش از سفر هندوستان و پس از آن انواع دوستکامی و نعمت دیدم . (کلیله و دمنه ). واگر چه سالش در نیکنامی از دو هفته بیشتر نبود به عمل و دوستکامی بر هفتادسالگان می افزود. (راحة الصدورراوندی ). در شاهنامه ... مگر بیشتر از هزار بیت مدح نیکونامی و دوستکامی هست . (راحة الصدور راوندی ). نیش دشمن کامی را از نوش دوستکامی فراموش کرده . (تاریخ جهانگشای جوینی ). رجوع به دوستکام شود.
  • تواضع در شراب خوری . (از ناظم الاطباء). تواضع کردن . (غیاث ).
  • می گساری با دوستان . پیاله شراب نوبت خویش را از روی محبت به دیگری دادن . (از ناظم الاطباء) (از غیاث ). پیاله شراب را به کسی دادن تا به شادی دوستی نوشد. دوستگانی . (یادداشت مولف ). رجوع به دوستگانی شود.
  • (اِ مرکب ) دوستگانی . پیاله پر از شراب که دوستان به دوستان دهند که دریاد فلان بنوش و این منسوب به دوستان است ; یعنی معشوقان . (غیاث ). پیاله شرابی که به یاد دوستان خورند. (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از برهان ):
    تمام اوست که فانی شده ست آثارش
    به دوستکامی اول تمام شد کارش .

    مولوی (از جهانگیری ).

  • دیرباز
    زمان دور و دراز، زمان پیشین .
    دندان پزشکی
    عمل و شغل دندان پزشک . طبابت دندان . فن و حرفه درمان بیماریهای دندان و بافتهای وابسته به آنها و حفظ سلامت آنها، و سابقه آن بسیار قدیم است . نوشته های مصری از قرن 18 ق. م . مشتمل بر دستوراتی برای درمان دندان درد و تورم لثه است . کشیدن دندان در قرن 7 ق.م . در آسیای صغیر معمول بود. در قرون وسطی ظاهراً ابوالقاسم زهراوی (قرن 10 م .) یگانه کسی بوده است که جراحی دندان را مورد توجه قرار داده است و نظریات و اسبابهایی بجا گذاشته که نسبت به زمان وی بسیار مترقی بوده است . از این که بگذریم دندانپزشکی بوسیله دلاکان و بعضی از طراران مدعی این فن اجرا می شد. پدر دندان پزشکی نوین پیر فوشار (1678 - 1761 م .) است . از جراحان و پزشکانی که درپیشرفت این فن موثر بوده اند آ. پاره ، ج . هانتر، گ.و. بلک (1836 - 1915م .)،و چ . ا. هریس را میتوان نام برد. استفاده از وسایلی مانند اشعه ایکس ، بیحسی موضعی ، ساختن دندانهای مصنوعی ، ماشینهای مته ای ، و طرق پر کردن و پوشاندن دندانها سبب پیشرفت در این فن بوده است . در نتیجه ترقیات حاصله دندانپزشکی فن و حرفه ای جدا از پزشکی شده است و دانشکده ها و مدارسی برای تعلیم آن تاسیس گردیده .نخستین مدرسه مربوط به این فن در جهان در 1845 م . در بالتیمور امریکا تاسیس شد. در ایران تا سال 1290ه' . ش . که قانون طبابت اشتغال به دندانسازی را موکول به تحصیل اجازه از وزارت معارف کرد دندانسازی تابع قاعده و قانون نبود. در سال تحصیلی 1309 - 1310 ه'. ش .) مدرسه عالی دندانسازی ، وابسته به مدرسه عالی طب ، در تهران دایر شد. با تاسیس و توسعه دانشگاه ، در دانشکده پزشکی شعبه دندانپزشکی نیز توسعه یافت . در شهریور 1318 ه' . ش . ایجاد دوره دکتری در این رشته به تصویب شورای دانشگاه رسید. از اول مهرماه 1335 ه' . ش . شعبه مذکور بصورت دانشکده ای مستقل (دانشکده دندانپزشکی ) اداره می شود. (از دایرةالمعارف فارسی ).
  • (اِ مرکب ) جا و محل دندان پزشک . (یادداشت مولف ). محکمه دندان پزشک . مطب طبیب دندان .
  • دنگ کسی گرفتن
    هوسِ بی موقع برای انجام کاری کردن .
    دیرکرد
    = دیر کردن : عقب افتادن ، تأخیر.
    ده دهی
    زر و سیم تمام عیار.
    دیزاین
    1 ـ طرح . 2 ـ طراحی .
    دوبلکس
    1 ـ دارای اتاق هایی در دو طبقه با یک پلکان داخلی . 2 ـ دارای دو واحد جداگانه در یک دستگاه که هر یک می تواند جداگانه به کار افتد.
    ده ودار
    داروگیر، کروفر.
    دوبلور
    آن که در برگردان فیلم به زبان دیگر به جای هنرپیشه اصلی حرف می زند.
    دومیخ
    کنایه از: قطب شمال و قطب جنوب ؛ قطبین .
    دوبنده
    لباس مخصوص کشتی به شکل شلوارکی متصل به بالاتنه ای رکابی .
    دهباشی
    فرمانده ده سرباز.
    دیکتاتور
    خودکامه . خودرای . مستبد. مطلقالعنان . اصلاً عنوان هریک از قضاتی که در روم قدیم در مواقع خطیر و بحرانی برای اداره امور کشور از طرف کنسول ها برای مدت شش ماه با اختیارات فوقالعاده انتخاب میشدند. دیکتاتور معاونی با عنوان ماگیستر اکویتوم انتخاب میکرد. انتخاب دیکتاتور از 430 ق.م . معمول شد و در اواخر قرن 3 ق.م . منسوخ شد. «سولا» دوباره آن را بدون قید مدت برقرار کرد. پس از قتل یولیوس قیصر دیکتاتوری رسماً ملغی شد. دیکتاتوریهای معاصر اغلب یا بعنوان رهبر یک حزب یا به کمک پیروان خود از طریق شورش یا کودتا حکومت را بدست میگیرند و یا از طریق قانون اساسی بر سر کار می آیند و بتدریج حکومت دیکتاتوری بوجود می آورند. دیکتاتورها نوعاً به اتکاء یک حزب رسمی و کمک پلیس مخفی و تبلیغات شدید بحکومت ادامه میدهند. (دائرة المعارف فارسی ).
    دهشتناک
    هولناک و خوفناک . (ناظم الاطباء). خوفناک . (آنندراج ). و رجوع به دهشت شود.
    دوومیدانی
    مسابقه ورزشی شامل چند رشته مانند: اقسام دو، پرش و پرتاب .
    دیکته
    مطلبی که کسی املا کند و دیگری بنویسد. املاء تقریر; دیکته ها، امالی . تقاریر. (یادداشت مرحوم دهخدا).