جستجو

الکتریکی
برقی . الکتریسیته ای . منسوب به الکتریک که در تداول فارسی زبانان بمعنی برق و الکتریسیته استعمال میشود. رجوع به الکتریک و الکتریسیته شود: ماشینهای کوچک الکتریکی درهم و برهم ریخته بود. (سایه روشن صادق هدایت ص 18).
انبارگردانی
صورت برداری از کالای موجود در انبار و ارزیابی موجودی آن .
اندوهناک
اندوهگین . غمناک . محزون . (از ناظم الاطباء). حزین . محزون . حزنان . محزان . (یادداشت مولف ). لهفان . (دهار). منجود. وکاب . (از منتهی الارب ). غمنده . مشجو. سدمان . (یادداشت مولف ): اندوهناک بر کناره آب نشست . (کلیله و دمنه ).
خبر داشت کان شاه اندوهناک
در آن ره کندخویشتن را هلاک .

نظامی .

الدرم بلدرم کردن
1 ـ لاف زدن . 2 ـ بدوبیراه گفتن با هدف ترساندن طرف مقابل .
امپرسیونیست
پیرو مکتب امپرسیونیسم .
انبان دوختن
برای خود سود و منفعتی در نظر گرفتن ، منتظر سودی بودن .
اندیشناک
اندیشه ناک . متفکر. (یادداشت مولف ). فکرمند. فکرناک . (آنندراج ).
  • هراسان . ترسان . (یادداشت مولف ). بیمناک . ترسناک:
    ز هندو نباشید اندیشناک
    هزبر دمان را ز روبه چه باک .

    (گرشاسب نامه ص 81).

  • السنه
    جِ لسان ؛ زبان .
    امپرسیونیسم
    برگرفته از واژه فرانسوی امپرسیون به معنای احساس و تأثر. نام مکتبی ادبی و هنری در قرن 19 که هدف پیروانش رهایی از قواعد دست و پاگیر کلاسیسم و بیان تأثیر کلی و گذرای یک صحنه یا موضوع بوده است بدون پرداختن به جزییات .
    انبرده
    تپه ، تل .
    انترپل
    اتحادیه همکاری بین المللی که براساس تشریک مساعی و همکاری متقابل دولت ها برای مبارزه با جرایم و مجرمین بین المللی و برقراری نظم و امنیت عمومی کشورها و استقرار عدالت تأسیس شده است و کشورهای عضو آن اطلاعات خود را در مورد جرایم ، بدون درگیر شدن با موضوعات سیاسی و تشریفات اداری ، مبادله و به یکدیگر کمک می کنند، پلیس بین المللی (فره ).
    انترناسیونال
    بین الملل ، جهانی ، جهان وطنی .
    اندیکاتور
    دفتری که در ادارات خلاصه نامه های فرستاده و رسیده را در آن ثبت کنند. دفتر نماینده .
    الک دولک
    یا الک دلک ، دو پاره چوب است که بدان بازی کنند یکی دراز و دیگری کوتاه . چوب دراز را دولک و کوتاه را الک نامند. (از فرهنگ جهانگیری ذیل چالیک ). بازی الک دولک بدین ترتیب است که طفلی چوبی قریب یک ذرع را که دولک نام دارد به الک میزند تا دور برود و بعد دولک را به زمین میگذارد و طفل دیگر الک را برداشته از دور پرتاب میکند تابه دولک بخورد. (از فرهنگ نظام ). در مجله یادگار (سال چهارم شماره 9 و 10) چنین آمده : اساس بازی الک دولک بر روی دو چوب است یکی بلندتر تقریباً بطول 75 سانتیمتر و دیگری کوچک و سبک تقریباً 12 الی 15 سانتیمتر، که اولی را دولک و دومی را الک می نامند و ترتیب بازی بچند قسم است : یکی الک دولک سرسنگی است و آن چنین است که دو سنگ به ارتفاع و فاصله معین از زمین انتخاب کرده یا قرار میدهند و الک را روی آن گذاشته ،سر دولک را به اندازه یک سوم یا یک چهارم (نسبت به طول قامت و دست بازی کن ) زیر الک میگذارند و آن را با نوک دولک به هوا پرتاب میکنند و پس از پایین آمدن آن با دولک هرچه محکمتر به آن زده به طرف دسته بازیکنان مقابل میفرستند، و پس از آنکه الک بزمین افتاد یکی از دسته مقابل ، آن را به طرف دولک که در این هنگام از سنگ بطرف بازیکن بر روی زمین بطور مستقیم قرار دارد پرتاب میکند و میکوشد تا بدان برخورد نماید و در صورت اصابت یک نفر از حق بازی کردن محروم و بازنده محسوب میشود. قسم دیگر الک دولک سردستی است که مخصوص اطفال و کودکان است در این بازی الک را با دست به هوا پرتاب کرده ، با دولک به آن میزنند. (برای تفصیل بیشتر و اطلاع از اقسام این بازی رجوع به همین مجله شود). این بازی در شهرها و نواحی مختلف به نامهای گوناگون نامیده میشود بقرار زیر: الک دولک (طهران )، چلک مسته (شیراز) ، لگدار (لار)، پل جفتک (اصفهان ) ، چفته بازی (کرمان )، ارچه خلوف (مازندران )، اله چو (بروجرد و همدان )، لوچنبه (مشهد)، گال چوب (نیشابور)، پتیماربازی (گیلان ) ، الک بازی (بیرجند)، الوکان (کردستان ، سنندج )، پیل دسته (تبریز)، اَمِی بی (بهبهان )، هلاکوته (سمنان )، الاچنبش (قزوین )، الکان چوچکان (کابل )، گال چنبه (هرات )، چیلی . چالک . چیله بازی (در ممالک آسیای مرکزی تاشکند و بخارا و خجند و سمرقند). (از مجله یادگار سال چهارم شماره 9 و 10 ص 71 تا 80 به اختصار) این کلمات نیز از نامهای بازی الک دولک اند: لاو. لاوه . لاوبازی . دوداله . دودله . دُداله . کال چنبه . پله . پله چوب . الک جنبش . دسته پل . دیمین . دیمین چوب . چلک . چلک بازی . چالیک . دَندَه کِلَک . گلی دندا. غوک چوب . دسته چلک . قُلَة. مِقلی .مِقلاء. رجوع به مجله یادگار سال 4 شماره 9 و 10 و مجله سخن سال چهارم (از بازیهای محلی ) بقلم پروین گنابادی و هر یک از کلمات مذکور در این لغت نامه شود.
    امثاله
    مانندهای او (مذکر)، همانندهای آن .
    اندیویدوالیست
    پیرو نظریه اندیویدوالیسم .
    الکترال
    انتخاباتی ؛کارت ~ کارت انتخاباتی .
    امثالهم
    مانند آن ها، نظایر آن ها.
    انتشارات
    1 ـ مجموعه آن چه به وسیله یک موسسه یا نهادی چاپ و منتشر می شود. 2 ـ مجموعه ای که در زمینه امور چاپ و نشر فعالیت می کند، ناشر. 3 ـ مؤسسه یا محل نشر و فروش کتاب . جِ انتشار.
    اندیویدوالیسم
    اصالت فرد، فردگرایی ؛ نظریه ای که کامروایی فردی را غایت عمل اجتماعی و زندگی می شمارد.