جستجو

الکترو کاردیوگرافی
ثبت پتانسیل الکتریکی ناشی از فعالیت الکتریکی ماهیچه قلب روی نوار کاغذی متحرک به منظور مطالعه عمل ماهیچه قلب ، قلب نگاری . (فره ).
المعیّت
زیرکی تیزهوشی .
امزجه
جِ مزاج ؛ طبیعت ها، سرشت ها.
انتفاضه
1 ـ تکان دادن ، لرزیدن . 2 ـ نام نهضت انقلابی مردم فلسطین .
انژکتور
1 ـ سوخت پاش ، پستانک سوراخ دار در مشعل گازوییلی که سوخت به شکل خاصی از آن به بیرون پاشیده می شود. 2 ـ دستگاه تزریق سوخت در موتورهای دیزلی یا بنزینی .
الکتروامان
مغناطیس الکتریکی .
انتکاث
1 ـ برگشتن از حاجت خود به سوی دیگر. 2 ـ شکافتن . 3 ـ شکستن عهد، پاره شدن ریسمان .
الکتروتراپی
معالجه ناخوشی ها به وسیله برق .
الویه
ج لوا؛ پرچم ها.
امغیلان
نک مغیلان .
انتکاس
سرنگون افتادن و نگونسار شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). واژگون شدن . (غیاث اللغات ). نگونسار شدن . (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). سرنگون افتادن . (فرهنگ فارسی معین ). سرنگون شدن . (از اقرب الموارد).
انسان العین
مردمک چشم .
الکترود
عنصر رسانایی که از راه آن جریان الکتریکی به یک محیط وارد یا از آن خارج شود؛ الکترد.
الیجه
نوعی پارچه راه راه پشمی یا ابریشمی که با دست بافند؛ الاجه .
انتلکتوئل
روشنفکر.
الکتروسکپ
آلت آزمایش وجود الکتریسیته که تشکیل شده است از یک شیشه دهانه بسته که میله فلزی از دهانه چوپ پنبه آن عبور می کند و منتهی به دو باریکه زرورق فلزی است و مقداری آهک زنده در داخل شیشه (برای جذب بخار آب ) قرار داده اند. هنگام آزمایش این دو ورقه زرورق از یکدیگر دور می شوند؛ الکترسکپ ، الکتریسیته نما.
انسرینگ
دستگاه پیغام گیر تلفنی یا تلفن دارای این سیستم که امکان ضبط پیغام را دارد.
الکترولیت
جسمی که به وسیله جریان برق تجزیه شود، مانند محلول نمک طعام که در اثر جریان الکتریسته به کلرو سدیم تجزیه می گردد، برق کاف (فره ).
الیناسیون
از خود بیگانگی .
الکترولیز
عمل تجزیه شیمیایی به وسیله برق ، مانند: تجزیه آب در اثر جریان برق و یا تجزیه نمک طعام به کمک جریان الکتریسیته و غیره .