لغت‌نامه دهخدا | کلماتی که با 'ا' شروع می شوند

همه

تصویری که روی فیلم مثبت ظاهر می شود و به وسیله پروژکتور بر پرده منعکس می شود یابادستگاه مخصوصی می توان آن را مشاهده کرد.

دوزخیان .

1 ـ به فریاد کسی رسیدن . 2 ـ فریادرسی .

حرکات کند برای پخش صحنه های حساس فیلم ها و مسابقات ورزشی جهت نشان دادن جزییات بیشتر صحنه ها.

ایراد گرفتن .

نیکو ـ کاران ، بهشتیان .

کنایه از: کلمه رمزی که وسیله شناسایی باشد.

ج اغروده ؛ آواز پرندگان .

1 ـ آمرزیدن . 2 ـ آمرزش .

مَستی .

جِ غذاء؛ خوردنی ها.

1 ـ انداختن ، پرت کردن . 2 ـ گستردن . 3 ـ از قلم انداختن ، به حساب نیاوردن . 4 ـ شکست دادن . 5 ـ جا گرفتن ، اقامت کردن .

دروغ ، سخن بی پایه . ج . اکاذیب .

جمله دعایی به معنی : 1 ـ خیر پیش ، به سلامت . 2 ـ روز به خیر، وقت به خیر.

1 ـ انداخته ، بر زمین زده . 2 ـ گسترده . 3 ـ به حساب نیامده ، مطرود.

منجم . (یادداشت بخط مولف ).

آسمانی . آنکه یا آنچه در افلاک باشد:
تویی چشم روشن کن خاکیان
نوازنده جان افلاکیان .

نظامی .

کسی که در ظاهر شجاع و دلیر بنماید ولی در باطن ترسو باشد.

نوعی جهانگردی به منظور بازدید از جاذبه های طبیعی که به حفظ محیط زیست نیز کمک می کند، طبیعت ـ گردی .

ج فواد؛ دل ها، قلب ها.

= عق : حال به هم خوردن ، استفراغ .