جستجو
کد : DK-23961     

اندوهناک


اندوهگین . غمناک . محزون . (از ناظم الاطباء). حزین . محزون . حزنان . محزان . (یادداشت مولف ). لهفان . (دهار). منجود. وکاب . (از منتهی الارب ). غمنده . مشجو. سدمان . (یادداشت مولف ): اندوهناک بر کناره آب نشست . (کلیله و دمنه ).
خبر داشت کان شاه اندوهناک
در آن ره کندخویشتن را هلاک .

نظامی .