جستجو

قاسم شهرزوری
ابن مظفربن علی ، مکنی به ابواحمد، حاکم اربل بود و مدتی بر سنجار نیز حکومت داشت . وی جد خاندان شهرزوری ، قاضیان شام و موصل و جزیره است . و تمام شهرزوریان به وی منسوبند. در موصل به سال 489 ه' . ق. / 1096 م . وفات یافت و در مقبره جد خود ابوالحسن بن فرغان به خاک سپرده شد. رجوع به وفیات الاعیان ج 1 ص 421 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 30 شود.
قاسم آباد وی نسار
ده کوچکی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار. در 24000گزی شمال باختری بیجار کنار رودخانه قزل اوزان واقع است . سکنه آن 20 تن میباشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
قاسم برید
موسس سلسله بریدشاهیه در دکن هندوستان است . اصل او ترک یا گرجی است . ابتداء وزارت محمودشاه ثانی حاکم دکن را یافت ولی به سال 898 ه' . ق. به استقلال حکومت را به دست گرفت و بعد از 12 سال حکمرانی به سال 910 ه' . ق. درگذشت . پسر وی امیر برید احمدآباد را نیز از محمودشاه گرفت و پایتخت خود قرار داد و فرزند او به نام برید شاه معروف گردید. هفت تن از فرزندان قاسم برید حکومت یافته اند. (از قاموس الاعلام ترکی ). و نیز رجوع به معجم الانساب زامباور شود.
قاسم ثقفی
ابن امیةبن ابی الصلت . پدرش قبل از بعثت پیغمبر از پیمبری و بعثت یاد میکرد و تا زمان بعثت پیغمبر زنده بود ولی شقاوت بر او مستولی گردید و اسلام نیاورد، بلکه درباره اهل بدر با اشعار معروف خود مرثیه گفت و تا هنگام مرگ به کفر خود باقی بود، و گفته اند به سال نهم هجری وفات یافت . پسر وی قاسم را مرزبانی در معجم الشعراء یاد کرده است . قاسم علی القاعده در زمره صحابه بوده است زیرا به طوری که مکرر گفته شده کسی از قریش و ثقیف در مکه و طائف نماند مگر آنکه اسلام آورد. (الاصابة جزء 3 قسم 1 ص 213).
قاسم دولدی
یکی از فرمانداران که از طرف بایسنقر بر قصبه و قلعه شیزر نزدیک سمرقند حکومت داشت . (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 231).
قاسم شیرازی
از شاعران ایران است و منظومه ای در فتوحات امیرتیمور به نام «تیمورنامه » سروده است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
قاسم آباد ینگی قلعه
دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیاآباد شهرستان قزوین . در 18هزارگزی شمال ضیاآباد و 6هزارگزی راه عمومی . در دامنه واقع و هوای آن سردسیری است . 196 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصولات آن غلات دیمی مختصر یونجه ، لبنیات ، و شغل اهالی زراعت و گله داری است . و صنایع دستی آنان قالی ، گلیم و جاجیم بافی است . راه مالرو دارد و از تاکستان ماشین میرود. کردهای این ده از طائفه کاکاوند هستند و تغییر مکان نمی کنند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
قاسم برید ثانی
پنجمین حکمران از سلسله برید شاهیه است که به سال 977 ه' . ق. به جای برادرش ابراهیم بریدشاه بر تخت نشست و سه سال حکومت کرد. پسرش علی بریدشاه ثانی جانشین او گردید. (از قاموس الاعلام ترکی ).
قاسم جرجانی
رجوع به قاسم نجفی شود.
قاسم دیمرثی
رجوع به قاسم بن محمد دیمرثی شود.
قاسم صدرالافاضل
ابن حسین بن احمد خوارزمی مجدالدین (555 - 617 ه' .ق.). از مردم خوارزم و یکی از دانشمندان ادب عرب و از فقیهان حنفی است که در ایلغار تاتار کشته شده است . تالیفاتی دارد. از اوست : 1- شرح المفصل للزمخشری در سه مجلد. 2- ضرام السقط در شرح سقط الزند معری . 3- التوضیح در شرح مقامات . 4- بدایع الملح . 5- الزوایا و الخبایا در نحو. 6- السر در اعراب . 7- المحصل فی البیان . 8- شرح بر تاریخ یمینی محمدبن عبدالجبار عتبی . و شعرهائی نیز دارد. رجوع به الاعلام ابن قاضی شهبه خطی و الفوائد البهیه ص 153 و بغیة الوعاةص 376 و شروح سقط الزند، مقدمة و الجواهر المضیئة ج 1 ص 410 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 8 و کشف الظنون چ 1943م . ج 2 ستون 1615 و 1789 و 1775 و 3052 و 3992 شود.
قاسم آقا
دهی است از دهستان مرغا بخش ایذه شهرستان اهواز. در 50هزارگزی باختری ایذه واقع است . سرزمین آن کوهستانی و هوای آن معتدل است . 169 تن سکنه دارد.آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
قاسم بصری
رجوع به قاسم بن جعفر شود.
قاسم جرموزی
ابن حسن بن مطهربن محمد جرموزی (وفات 1146). مورخی است از مردم یمن که در بندر «المخا» متولد شد و در صنعاء زندگی کرد و وفات یافت . وی مشاغلی را احرازکرد که آخرین آنها منصب قضا در شهر صنعا بود. تالیفاتی دارد. از اوست : 1- نزهة الفطن فی من ملک الیمن خطی . 2- صفوة العاصر فی آداب المعاصر. وی شرح حال گروهی از مردم زمان خود را در آن آورده است . 3- هدایة المسترشد خطی . این کتاب منظومه ای است در فقه زیدیه . رجوع به خلاصة الکلام ص 42 و 43 و الضوء اللامع ص 11 ج 143والتبر المسبوک 283 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 8 شود.
قاسم دیوانه
از شاعران ایران و شاگرد صائب شاعر بوده است . سرخوش گوید وی به هند سفر نکرده ولی در آنجا شهرت بسیار دارد. دیوان اشعار وی در نولکشور هند چاپ شده است . (الذریعه ج 9 ص 335).
قاسم صفار
ابن علی بن محمدبن سلیمان انصاری بطلمیوسی ، مشهور به صفار. از علماء نحو و ادب است از تالیفات او شرحی است بر کتاب سیبویه (شرح کتاب سیبویه ) که گفته اند آن بهترین شروح آن کتاب است . در آن شرح بیشتر نظریات شلوبین را رد کرده است . وی پس از سال 630 ه' . ق. وفات یافته است . رجوع به بغیة الوعاة 377 و الاعلام زرکلی چ 2ج 6 ص 12 و 14 و کشف الظنون چ 1943 م . ج 2 ص 1428 شود.
قاسم آمدی
از علماء قرن 11 ه' . ق. و از مشاهیر خوش نویسان است . وی از وطن خود دیاربکر به استانبول آمد و در 1204 ه' . ق. درگذشت . چون آیات قرآنی را به خط غبار بر روی دانه های برنج مینوشت به «غباری » شهرت یافته است . دعوی سیادت نیزمیکرد اما نسبش مجهول است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
قاسم بکرجی
ابن محمد یکی از ادیبان وشاعران حلب است . تالیفات و دیوانی نیکو دارد. او راست : 1- حلیة العقد البدیع چاپی . و این شرحی است بر بدیع اشعار خود. 2- شرح الخزرجیة. 3- شرح همزیة البوصیری . 4- الدر المنتخب من امثال العرب خطی . 5- شفاء العلل فی نظم الزحافات والعلل ، در عروض . رجوع به سلک الدرر ج 4 ص 10 و اعلام النبلاء ج 6 ص 535 و الکتبخانه ج 4 ص 230 و هدیة العارفین ج 1 ص 834 و بروکلمان والاعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 18 شود.
قاسم جنابذی
(امیر) ابن امیرسید جنابذی است ، طبعنیک دارد در این اوقات (دوران مولف مجالس النفائس )در صفت بهار مثنوی ابداع کرده ، و از آنجا بسیار قوت طبع او فهم میشود. این اشعار در وصف بهار از اوست :
صنوبر زده شانه گیسوی خویش
کشیده دل عالمی سوی خویش
عیان شاخ گل زآب صافی ضمیر
چو قد بتان در قبای حریر
قد سرو و آب از درخشندگی
بود خضر و سرچشمه زندگی .
(ترجمه مجالس النفائس چ بانک ملی ص 6، 7، 8، 139، 140). رجوع به قاسمی گنابادی شود.
قاسم ذوالقدر
رجوع به قاسم ساروقیلان شود.