جستجو

عیدان السقاء
لقب پدر احمدبن حسین متنبی ، شاعر مشهور کوفی است . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد).
عیدگه
عیدگاه . رجوع به عیدگاه شود:
با دوست هم عنان به ره عیدگه شدیم
در سر خمار روزه و بر لب شراب عید.

طالب آملی (از آنندراج ).

عیذو
قلعه ای است در نواحی حلب . (از معجم البلدان ).
عیسالوی زمی
دهی از دهستان نازلو از بخش حومه شهرستان ارومیه با 129 تن سکنه . آب آن از قره سو و چشمه . محصول آن غلات ، چغندر، توتون ،کشمش و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
عیسی پرست
عیسی پرستنده . پرستنده عیسی . که مذهب عیسی دارد. که بر دین عیسی بود. مسیحی . نصرانی . ترسا:
عیسی پرست را گو میخوان زبور و انجیل
کاینجا رها نکردند نه مصحف و نه دفتر.

شرف الدین شفروه .

عیدللو
دهی از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه با 189 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ونخود و بزرک است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
عیذون
نام جد ابوعلی قالی است . (از منتهی الارب ).
عیسان
مردان . (منتهی الارب ). مردمان و خلایق. (ناظم الاطباء): ما هو من عیسانه ; او از رجال و یاران او نیست . (از اقرب الموارد).
عیسی حمدی
ابن احمدبن عیسی شهادی حسینی . از اطبای دانشمندمصر بود. بسال 1260 ه' . ق. در اسکندریه متولد شد وعلم طب را در مصر و پاریس فراگرفت . بسال 1872 م . کتابی در موضوع ختان به مجمع علوم طبی مونت پلیه عرضه داشت و به عضویت مجمع انتخاب شد. وی بسال 1343 ه' . ق. درگذشت . او راست : هبةالمحتاج فی الطب الباطنی و العلاج ، لمحات السعادة فی فن الولادة، بلوغ الآمال فی صحةالحوامل و الاطفال ، نتائج الاقوال فی الامراض الباطنیة للاطفال . (از الاعلام زرکلی از المقتطف و الکنز الثمین و آداب اللغة العربیة).
عیدانی
منسوب است به عیدان ، و آن بطنی است از حضرموت ، و او پدر ربیعةبن عیدان بن ربیعه ذی العرف ابن وائل ذی طراف بود. (از اللباب فی تهذیب الانساب ).
عید مسیح
روز مخصوص نصاری که در آن روز مائده بر حضرت عیسی علیه السلام نازل شد. (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
عیذی
منس_وب اس_ت ب_ه عیذاللّه بن سعد العشیرةبن مذحج ، ک_ه از آن جمل_ه است محمدبن سلیمان عیذی ، از محدثان . وی از هارون بن سعید روایت کرد و اسحاقبن منصوراز وی روایت دارد. (از اللب_اب فی ته_ذیب الانساب ).
عیسجور
شترماده استوار توانا و تیزرو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). ناقه سخت ، و گویند ناقه سریع و قوی . (از اقرب الموارد).
  • (اِ) غول . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سعلاة. (اقرب الموارد). ج ، عساجر. (ناظم الاطباء).
  • عیسی خندق
    دهی از دهستان کارکند بخش مرکزی شهرستان شاهی با280تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، برنج ، پنبه ،کنجد و صیفی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
    عیداه
    بدخوی از شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). بدخلق از مردم و از شتر. (ناظم الاطباء).
  • آنکه اطاعت از حق نکند و تکبر کند. (از اقرب الموارد). عَیده . رجوع به عَیْدَه ْ شود.
  • عیدنک
    دهی از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان با 100 تن سکنه . آب آن از رودخانه مارون . محصول آن غلات ، برنج ، پشم ، انار و لبنیات است . ساکنان این ده از طایفه طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
    عیسران
    بعیر عیسران ; شتر که در اول ریاضت سوار شوند آن را جهت رام کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء)(اقرب الموارد). عَیسرانی . رجوع به عیسرانی شود.
  • (اِ) گیاهی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
  • عیسی خورد
    [ سی ِ خُرْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از خوشه انگور است . (انجمن آرا) (از ناظم الاطباء).عیسی نه ماهه . (آنندراج ). رجوع به عیسی نه ماهه شود.
    عید اضحی
    عید قربان . عید گوسفندکشان . یوم العِداد (از منتهی الارب )، و آن روز دهم ذی حجه باشد. رجوع به اضحی و قربان شود: من او را در عید اضحی به بصره دیدم . (گلستان ).
    عید نوروز
    روز اول فروردین ماه که روز اول سال مردم ایران و اول بهار است . (ناظم الاطباء):
    عید قدم مبارک نوروز مژده داد
    کامسال تازه از پی هم فتحها شود.

    خاقانی .