جستجو

آریستوکراسی
نژاده سالاری ، حکومت اشراف و اعیان (در فلسفه سیاسی یونان به معنای حکومت کسانی بود که از لحاظ کمال انسانی از دیگران برترند).
آستین دراز
طماع ، آزمند.
آش ابو
دردا (ش ِ اَ. دَ) آشی که به نیت شفای بیماری درست می کنند و به مستحقان می دهند.
آغازی
1 ـ ابتدایی ،بدوی . 2 ـ جانور و گیاه تک یاخته .
آر. پی . جی
نوعی موشک ـ انداز کوچک ضد تانک .
آزادی بخش
کوشنده و تلاش گر برای به دست آوردن آزادی .
آستین سر خود
1 ـ دارای آستین بدون حلقه که به صورت یک پارچه بریده و دوخته شده است . 2 ـ خودسر، به اختیار و خواست خود. 3 ـ مستقل از دیگران .
آش پشت پا
آشی که پس از رفتن عزیزی به مسافرت درست می کنند و به فقرا می دهند.
آغچه
پول کوچک .
آرا (ی )
3C//DTD XHTML 1.0 Transitional//EN" "http://www.w3.org/TR/xhtml1/DTD/xhtml1-transitional.dtd"> Jasjoo updating...
جس جو در حال به روز رسانی می باشد

متاسفانه در حال حاضر این بخش قابل دسترسی نیست.

آستین افشاندن
1 ـ تکان دادن دست و آستین به نشانه عفو یا بخشش . 2 ـ پشت پا زدن ، ترک گفتن . 3 ـ رقصیدن . 4 ـ اجازه دادن .
آرامش جان
لحن بیست و سوم از الحان باربدی ؛ آرامش جهان ، رامش جهان .
آزرمجو
( ~) 1 ـ با شرم ، کم رو. 2 ـ منصف ، عادل .
آستین پوش
1 ـ فروتن . 2 ـ مطیع ، فرمانبردار.
آش دهن سوز
هر چیز با اهمیت ، مطلوب .
آفتاب تنک
هنگام طلوع آفتاب .
آرایش جهان
لحن هفدهم ازالحان باربد. لحن خورشید هم گفته اند.
آزفنداک
آژفنداک . آفنداک . قوس قزح . تیراژه ، نوشه ، سریر، رخش ، کمردون ، آدینده ، کمر رستم ، کمان رستم ، انطلیسون ، طوق بهار و غیره از مترادفات آن است:
کمان آزفنداک شد ژاله تیر
گل غنچه پیکان زره آبگیر.

اسدی .

آش شله
قلمکار (ش ش ل قَ لَ) 1 ـ آشی که از حبوبات و گوشت لِه شده درست می شود و بیشتر برای نذر و در ایام محرم و صفردرست می کنند. 2 ـ کنایه از: هرمجموعه ای که در آن نظم و ترتیب و قاعده ای به کار نرفته باشد.
آفتاب زدن
طلوع کردن آفتاب .