جستجو

آمد داشتن
فرخنده بودن ، خوش قدم بودن .
آن چنانی
1 ـ دارای وضع ناشایست و نامطلوب . 2 ـ مجلل ، گران قیمت .
آمد شد
1 ـ آمد و شد، رفت و آمد. 2 ـ تکرار.
آمد کار
خجستگی ، فرخنده .
آکاردئون
از ابزار موسیقی با بدنه ای چین دار، دارای زبانه های فلزی ، که به ارتعاش درمی آیند و آن را به وسیله سر انگشتان نوازند.
آلکالویید
آلکالوییدها، قلیاییات ها، شبه قلیاها، مواد آبی ازت داری هستند که در نباتات و حیوانات وجود دارند و همه آن ها جامدند اغلب در آب غیرمحلول و در اتر محلول می باشند.
آمد نیامد
آمد و نیامد، فرخنده بودن و نبودن .
آن گونه
آن سان ، آن وجه .
آمدگان
فرستادگان ، رسولان .
آنابولیسم
فرایندهای شیمیایی ترکیبی در موجودات زنده ، فراگشت . (فره ).
آمر علی
آدم فضول که مدام دستور می دهد.
آناتومی
کالبدشناسی ، بررسی عملی و تجربی شکل و ساختار میکروسکوپی بخش های گوناگون بدن ، تشریح . (فره ).
آلوئک
سنگ خردِ آهک که در گل آجر یا سفال باشد و این عیبی است آجر و سفال را، چه آنگاه که آب بدان رسد سنگ آهک پخته بشکفد و آجر یا سفال را بشکند و تباه کند.
آمفی تآتر
تماشاخانه ، جای اجرای نمایشنامه و تئاتر.
آمفیبول
یکی از سنگ هایی که از عناصر اصلی سنگ های آذرین است و مواد ترکیب کننده اش عبارت از سیلیکات ـ های قلیایی (کلسیم و منیزیم ) و سیلیکات ـ های (آهن و منگنز) می باشد.
آکتریس
هنرپیشه زن ، زنی که در صحنه تئاتر، تلویزیون و سینما نقش ایفا کند.
آکومولاتور
دستگاه الکتریکی که می توان مقداری برق در آن ذخیره کرد و به هنگام لزوم از آن پس گرفت . و آن انواع بسیار دارد مانند آکومولاتور سربی و غیره ، انباره ، خازن برق .
آموخته کردن
عادت دادن .
آگراندیسمان
1 ـ فرآیند بزرگ کردن عکس به وسیله دستگاه مخصوصی در عکاسی . 2 ـ بزرگ نمایی ، شاخ و برگ دادن به مطالب .
آموزانه
شهریه .