جستجو

آبدارچی
کسی که در اداره یا محل کار وظیفه اش درست کردن چای یا قهوه است .
آتشی شدن
عصبانی شدن .
آدامس
نوعی صمغ برگرفته از نام اولین سازنده آن در ایران (انگلیسی زبانی به نام آدامز) که آن را معطر و خوش طعم می کنند و می جوند، سقز جویدنی ، قندران .
آب گشاده
شراب زبون و کم کیف ، باده کم اثر.
آبله کوبی
تلقیح مایه آبله .
آتشین پنجه
صنعتگر.
آب میوه گیری
1 ـ دستگاهی که با آن آب میوه را می گیرند. 2 ـ کشیدن آب میوه ها.
آبراهه
1 ـ راه آب ، مجرای آب . 2 ـ گذرگاه سیل .
آپ تو دیت
روزآمد کردن ، نو یا امروزی کردن ، طبق روز درآوردن ، در جریان آخرین اطلاعات گذاشتن .
آتلیه
1 ـ کارگاه هنری که در آن چند هنرجو زیر نظر استاد به کار مشغولند. 2 ـ جایی که در آن فعالیت هنری انجام می شود.
آدم آهنی
1 ـ موجودی تخیلی با ظاهری شبیه انسان و ساخته شده از فلز و مدارهای الکترونیکی که در فیلم های سینمایی بسیاری از کارهای انسان را انجام می دهد. 2 ـ مجازاً به کسی که از خود اختیاری ندارد و طبق گفته دیگران عمل می کند اطلاق می شود.
آب نکشیده
تطهیرنشده .
  • مجازاً در تداول عوام ، سخت درشت: فحش آب نکشیده .
  • آبرفت
    1 ـ سنگ کف رود که جریان آب آن را ساییده باشد. 2 ـ موا د ته نشین شده در مجرای آب .
    آپ گریت
    ترفیع یا ارتقا دادن . (بیشتر در مورد کامپیوتر و برنامه های کامپیوتری و برخی قطعات الکترونیکی به کار می رود).
    آتمسفر
    1 ـ توده هوایی که اطراف کره زمین را فرا گرفته ، جو. 2 ـ کنایه از: اوضاع و احوال .
    آدم برفی
    1 ـ مترسک شبیه انسان که از برف ساخته می شود. 2 ـ آدم خیالی که گمان می کنند در کوه های هیمالیا زندگی می کند.
    آب اندام
    خوش قد و قامت .
    آبزه
    آبی که از کنار چشمه ، رود، تالاب و امثال آن به بیرون تراود.
    آپارات
    1 ـ دستگاه ، ابزار، ماشین . 2 ـ دوربین عکاسی . 3 ـ دستگاه نمایش فیلم . 4 ـ دستگاه تعمیر و اصلاح لاستیک اتومبیل .
    آته ئیست
    منکر وجود خدا، بی اعتقاد به وجود خدا.