جستجو

آذان الدب
اُذُن الدب . گیاهی است که عرب آن را بوصیر خواند. (قاموس ). و بیونانی آن را قُلومُس گویند و بعضی فارسی آن را خرگوش گفته اند.
آذرخرین
آذر خرداد.
آذرگون
(از: آذر، آتش + گون ، فام ) گلی است که آن را خجسته گویند، رنگش زرد بود و میانش سیاه . (فرهنگ اسدی ، خطی ):
تا همی سرخ بود آذرگون
تا همی سبز بود سیسنبر...

فرخی .

آذان الشاة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی آذان الشاة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
آذربایجان
(گویند این کلمه از آترپاتوس ، نام یکی از سرداران اسکندر ماخوذ است و صاحب معجم البلدان و بعض دیگر گفته اند که از لفظ آذر به معنی آتش و بادگان یا بایگان به معنی حافظ و خازن آمده است و معنی مجموع آن حافظالنار یا حافظ بیت النار باشد. آتروبات یا آذربدآتش پناه و اتروبات مانسارسپندان نام موبدی وزیر شاهپور دوم وشارح اوستاست که تمام نام او «پسر قانون مقدس آتش پناه » معنی میدهد. در صورتی که کلمه آتروبات و آذربد و اسامی مانند این دو در زبان فارسی قدیم هست انتساب نام آذربایجان به نام سردار اسکندر محتاج به ادله قاطعتری از تاریخ است که از غیر مآخذ یونانی و رومی باشد) نام ایالتی از ایران که آن را آذر و آذرباد و آذربادگان و آذرباذگان و آذربایگان و آذربیجان و اَذْرَبیجان بر وزن عندلیبان (معجم البلدان ) نیز نامند. آذربایجان در قدیم از شمال به ارّان و از جنوب غربی به آشور و از مغرب بارمنستان و از مشرق بدو ایالت مغان و گیلان محدود میشده و پای تخت آن شهر گنجک بوده است در تخت سلیمان در جنوب شرقی مراغه و عرب آن را کزنا و یونانیان گازا مینامیده اند. و آذربایجان فعلی محدود است از شمال برود ارس و از مغرب بارمنستان و کردستان ترکیه و از جنوب بکردستان و خمسه و از مشرق بکوههای طالش و مغان . سرزمین آذربایجان فلاتی مرتفع و کوهستانی و بلندترین نفاط آن قله معروف بکوه نوح کوچک است که 1500 گز ارتفاع آن است . موقع جغرافیائی آن در عرض شمالی از 36 تا 38 درجه و نیم و طول شرقی از 41 درجه و نیم تا 46 درجه و ربع، و مساحت سطح آن 104هزار کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود دوملیون است . هوای آن معتدل و متمایل بسردی است . و در زمستان مخصوصاً در نقاط پرارتفاع بسیار سرد شود. اراضی آن عموماًحاصلخیز و مشتمل بر مراتع سبز و خرم است و انواع حبوب و میوه ها بخوبی و فراوانی در آن بعمل می آید و انگور آن مخصوصاً بتنوع و وفور و خوبی مشهور است . مهمترین کوههای آذربایجان سبلان و سهند و بلاد مشهور آن تبریز و ماکو و مرند و خوی و سلماس و قراجه داغ و اردبیل و خلخال و سراب و هشترود و مراغه و صاین قلعه افشارو ساوجبلاغ و ارومیه است . زبان مردم آذربایجان شعبه ای از زبان فارسی موسوم بزبان آذری بوده است . آذربایجان در این عصر بدو قسمت مستقل شرقی و غربی تقسیم شده ، مرکز آذربایجان غربی شهر ارومیه است ، دومین دریاچه مهم و معتبر ایران در آذربایجان غربی واقع است و آن دریاچه ارومیه میباشد که آبش مختلط با املاح بسیارو غلظت و شوری و تلخی آن بحدی است که هیچگونه جانوردر آن زیست نتواند کردن . آذربایجان از زلزله آسیب بسیار دیده و خاصّةً شهر تبریز چند بار بزلزله خراب شده است و بدین سبب از آثار قدیمه در این سرزمین جز قلیلی بر جای نمانده است .
آذرخش
برق. صاعقه . آدرخش:
نباشد زین زمانه بس شگفتی
اگر بر ما بیاید آذرخشا.

رودکی (از فرهنگ اسدی ، خطی ).

آذرم
نمدزین . زینی که از میان دونیم باشد. رجوع به آدرم و ادرم شود.
آدی
امانت گذارنده تر. راست معامله تر.
آذان العبد
آن را آذان العنز نیز گویند و نام دیگر آن مِزمارالرّاعی است . (قاموس ). و گفته اند که آن نوعی از عصاالرّاعی باشد.
آذر خورداد
رجوع به آذر خرداد شود.
آذرماه
آذرمه . نام ماه نهم از ماههای شمسی . نوبت آفتاب در این ماه مر برج قوس را باشد. (نوروزنامه ). و مطابق است با تشرین ثانی .
  • آذرماه رومی یا سریانی مطابق است با فروردین ماه جلالی .
  • آدیابن
    ناحیه ای از آشور قدیم که ایرانیان آن را مسخر کردند و در زمان رومیان مملکتی مستقل شد، طراژان آن را گرفت . و اشکانیان آن را از رومیان بازستدند و در زمان ساسانیان جزء مملکت ایران بود.
    آذان العنز
    آذان العبد.
    آذربایگانی
    منسوب به آذربایگان . آذربایجانی:
    چو شهرو ماهرخ زآن ماه آباد
    چو آذربایگانی سرو آزاد.

    (ویس ورامین ).

    آذر رام
    در بیت ذیل اگر تصحیفی راه نیافته باشد ظاهراً نام آتشکده ای بوده است:
    دل شاه از اندیشه آزاد گشت
    سوی آذر رام وخرّاد گشت .

    فردوسی .

    آذرمه
    آذرماه:
    وآن پرّ نگارینْش بر او بازنبندند
    تا آذرمه بگذرد و آید آذار.

    منوچهری .

    آدیس آبابا
    پایتخت مملکت حبشه دارای 50000 تن سکنه .
    آذان الغزال
    آذان الارنب . و صاحب تحفه گوید لصیقی است .
    آذربد
    رجوع به آتُربات شود.
    آذر زردشت
    آذَرِ زَرْدهُشْت . نام آتشکده هفتم از هفت آتشکده بزرگ پارسیان:
    پرستنده آذر زردهشت
    همی رفت با باژ و بَرْسَم بمشت
    چو از دور جای پرستش بدید
    شد از آب دیده رخش ناپدید.

    فردوسی .