یک هفتادم
(عد. کسری ) یک جز از هفتاد جز، هفتاد یک .
یمن ناصیت
1 ـ خوش ـ اقبالی . 2 ـ صداقت ، بی گناهی .
یواشکی
(اصطلاح عامیانه ) به آرامی و آهستگی . (فرهنگ لغات عامیانه ). به نرمی .آهسته . نرم . (یادداشت مولف ). و رجوع به یواش شود.
یوسف آرا
بسیار زیباتر از یوسف ، که در زیبایی آرایش دهنده یوسف باشد.
یکی یکدانه
(اصطلاح عامیانه ) فرزند یگانه . فرزند منحصربه فرد. تنها فرزند پدر و مادر. (از فرهنگ لغات عامیانه ).