جستجو

چیتهرن تخم
نام سرداری از طایفه سارگاتیا که معنی آن تهم چهر یا دلیرنژاد و پهلوان تخمه است . (پورداود فرهنگ ایران باستان ص 209). رجوع به چیترتخم شود.
چهل صبح
رجوع به چل صبح شود.
چهل و چهار پا
ذات اربع و اربعین . که شماره پاهایش چهل و چهار باشد.
  • هزارپا یا نوعی از آن . گوشخزک . گوش خبه . گوشالنگ. گوشخارک . گوشخز. (از مجمعالفرس سروری ص 1211 و حاشیه آن چ دبیرسیاقی ): و همچنین با سرکه و انگبین بر گزیدگی حیوان چهل وچهار پا ضماد کنند نافع بود. (ذخیره خوارزمشاهی ).
  • چیتی جو
    شلتوک بی مغز که به مرغان دهند. (یادداشت مولف ).
    چیده سر
    ده کوچکی است از دهستان نازیل بخش خاش شهرستان زاهدان . در 66هزارگزی شمال باختری خاش و هزارگزی شوسه زاهدان به خاش واقع است . 45 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
    چهل طاس
    رجوع به طاس چهل کلید شود.
    چهل و شش شاهی
    دو قران و شش شاهی .
    -لقمه چهل و شش شاهی ; هدیه و تحفه که به آورنده آن اضعاف قیمتش باید داد. مهمانیی که بمهماندار اضعاف خرج او باید پرداخت .هدیه که تلافی آن چندین بار گران تر از قیمت خود هدیه خواهد بودن . (یادداشت مولف ).
    چیده و واچیده
    اشیائی گران بها به تناسب در جایها نهاده . به کاخال و ظروف واوانی مرتب و منظم آراسته . به کاخال و زینتها مزین شده چنان که اطاقی . (یادداشت مولف ).
    -اطاق چیده و واچیده ; اطاقی که از هر جهت آراسته و مرتب باشد. اطاقی که در آن هر چیزی بجای خود گذاشته شده باشد و همه جا نظم و ترتیب به چشم نشیند.
    چهل طوطی
    نام کتابی است دارای چهل افسانه که در مدت چهل روز طوطی با گفتن یکی از آنها بانوی خانه را که قصد فساد دارد مشغول میدارد تا خواجه وی از سفر بازمیگردد. (از یادداشت مولف ).
    -قصه چهل طوطی ; تعبیر مثلی از حکایتی دراز.
    چهل کمان
    دهی است از دهستان پساک__وه بخش کلات شهرستان دره گز. در 17هزارگزی جنوب خاوری دره گز واقع است . دره و معتدل است ، 162 تن سکنه دارد از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
    چهل گز
    دهی است از دهستان دیجویجین بخش مرکزی شهرستان اردبیل . در 15هزارگزی باختر اردبیل و 12 هزارگزی شوسه مشکین اردبیل واقع شده . 207 تن سکنه دارد. از رودخانه قره چای آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی کشاورزی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
    چهل یک
    عدد کسری . یک قسمت از چهل قسمت . از چهل یکی . یک چهلم .
    چیر آمدن
    چیره شدن . پیروز شدن . فاتح گشتن . غالب آمدن . رجوع به چیر و چیره شود.
    چهل گ__زی
    دهی است جزو دهستان مزدقانچای بخش نوبران شهرستان ساوه . در 24هزارگزی جنوب خاوری نوبران و 3هزارگزی راه عمومی واقع است . جلگه و معتدل است . 40 تن سکنه دارد. از چشمه سار و رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات ،بادام و گردو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
    چه مورچگان
    طاس لغزنده . لانه مور مورچه خوار:
    غاری چو چه مورچگان تنگ دراین ره
    به چون بحضر ساخته از سرو سهی کوی .

    فرخی .

    چیچرین
    (بوریس نیکلایویچ ) فیلسوف و جامعه شناس روس ، در سال 1830م . متولد شد و درسال 1904م . در زمان دولت تامبو درگذشت . آثار عمده اش از این قرار است : فلسفه حقوق ; علم و مذهب (1879) ; معرفت و حقیقت ; زمان و مکان . جامعه شناسی . چیچرین در جوانی خود را هواخواه اتوکراسی نشان داد ولی بعد تغییر عقیده داد و از آزادی اجتماعی جانبداری کرد. در آخرین اثرش «پیری روسیه در قرن بیستم » که وصیت نامه سیاسی است و در سال 1902م . آن را در برلین منتشر کرد، وی آشکارا اعلام کرد که زمان اتوکراسی گذشته است و روسیه در حکومت باید روش آزادی را پیش گیرد.
    چی تاب
    دهی است از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویه به شهرستان بهبهان . در 13هزارگزی باختری سی سخت و 12هزارگزی باختر راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز واقع است . 200 تن سکنه دارد از رودخانه کبک کیان آبیاری میشود. محصولش غلات ، برنج ، پشم و لبنیات است . اهالی به کشاورزی و دام داری و صنایع دستی از قبیل قالی و جوال و جاجیم بافی اشتغال دارند. ساکنینش از طایفه بویراحمد سرحدی میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
    چیربخت
    که بخت غالب دارد. پیروزبخت .
    چهل گزی علیا و سفلی
    دو محل است از قشلاقات طوایف شاهسون افشار که در محال سهرورد و سجاس رود زنجان واقع و سکنه مشهور بطایفه کورحسنلو می باشند. در چهل گزی علیا و سفلی اهالی محصول و زراعتی ندارند. آب آنها از رودخانه تامین میشود. ییلاقشان قانلی و چپقلو و کوهسار فیض آباد است . (مرآت البلدان ج 4 ص 304).
    چهواز
    دهی است از دهستان حومه بخش گاوبندی شهرستان لار. در 42 هزارگزی جنوب خاور گاوبندی در کنار راه مالرو گاوبندی به حمیران واقع است ، 133 تن سکنه دارد. از آب باران و چاه آبیاری میشود. محصولش غلات و خرما و لبنیات و شغل اهالی کشاورزی و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).