جستجو

حافظ اسماعیل پاشا
رجوع به اسماعیل پاشا و قاموس الاعلام ترکی شود.
حافظ بیهقی
ابوبکر. رجوع به ابوبکر بیهقی و بیهقی ... شود.
حافظ رحمت خان
یکی از سرداران لشکر روهیله از افغانها که با پادشاه درانی احمدخان به دهلی رفت . رجوع به مجمل التواریخ احمد گلستانه ص 98 و 99 شود.
حافظ ضیاءالدین
رجوع به ضیاءالدین محمدبن عبدالواحد شود.
حافظ کاظمی
رجوع به محمدبن شمس الدین قاری کاظمی شود.
حافظالاجساد
حافظالموتی . حافظالاموات . قطران . (فهرست مخزن الادویة).
  • شقردیون . موسیر. رجوع به حافظ الاموات شود.
  • حافظپاشا
    نام دو تن فریق (رتبه ایست نظامی ) که هر دو مدتی وزیر نظمیّه بودند (ضبطیة ناظری ). یکی از اینان در طی ّ تخلیه بوسنه به سمت فرماندهی لشکر در آنجا بود و مردم وی را به قبول این سمت مجبور کرده بودند. درنتیجه وی به اسارت اطریشی ها درآمد و او را به سرزمین اطریش بردند و سپس وی را از راه تریست به استانبول فرستادند. در اینجا او بعضویت کمیسیون تفتیش نظامی و سپس به والیگری اشقودره برگزیده شد و بعد از سنه 1305 ه' . ق. به مرض قلبی درگذشت . او در بلژیک درس خوانده بود و زبان فرانسه را بسیار خوب میدانست . (قاموس الاعلام ترکی ).
    حافظ رملی
    ابوالقاسم . رجوع به رملی شود.
    حافظ طاهر
    ابن حسین بن عبدالرحمن الاهدل . رجوع به طاهربن حسین شود.
    حافظ کبیر
    احمدبن محمدبن برقانی خوارزمی . رجوع به احمدبن محمد برقانی شود.
    حافظالاطفال
    حافظالنحل . فرفیون . (فهرست مخزن الادویة). افریون . (اختیارات بدیعی ).
    حافظ پناهی
    به کمان ابرو مشهور است ، وی از اهل خراسان بود،و آواز خوب داشت چنانکه دو سه جا وظیفه می گرفت ، صاحب طبع نیک و دیوانیست . (ترجمه مجالس النفائس ص 147).
    حافظ رواسی
    ابوفتیان عمربن عبدالکریم دهستانی رواسی . از اساتید حدیث و از مشایخ روایت غزالی است . ذهبی در تذکرةالحفاظ، و سُبکی در طبقات الشافعیة ذکر او آورده اند. مولد وی به سال 428 ه' . ق. و وفات در سرخس به ماه ربیعالاًّخر سال 503 است . (غزالی نامه ص 244).
    حافظ طبری
    ابوالقاسم اسکافی . وی شرح السنة تالیف حسین بن مسعود بغوی را اختصار کرده است . رجوع به هبةاللّه حافظ... شود.
    حافظ کرت
    رجوع به حافظبن غیاث الدین شود.
    حافظالاموات
    قطران . (تذکره ضریر انطاکی ج 1 ص 116). رجوع به حافظ الاجساد شود.
    حافظ تربتی
    رجوع به حافظ شربتی شود.
    حافظ رومی
    رجوع به حافظ عجم رومی شود.
    حافظ طبیب
    رجوع به حافظ شربتی شود.
    حافظ کلبی
    هشام . رجوع به کلبی شود.