جستجو

حافظعلی
امیر علیشیر نوائی آورده است : وی ولد مولانا نوراست که میر ذکر لطائف او کرده . فی الواقع که از بی نظیران است . و قصاید مصنوع خواجه سلمان را بارها جواب گفته و خوش طبعان او را در معنی مسلم میدارند. مطلع یکی از قصائد خواجه سلمان اینست :
صفای صفوت رویت بریخت ابر بهار
هوای حشمت کویت ببیخت مشک تتار.
حافظعلی در جواب گوید:
قیام قامت جانان بلاست در رفتار
ظلام ظلمت هجران رواست بر اغیار.
و نیز او راست :
حریم حرمت کوی تو جنت ابرار
شمیم نکهت موی تو راحت احرار.
این رباعی هم از اوست :
هنگام سحر که نرگس و لاله شکفت
مرغ سحری ناله کنان این میگفت
می نوش که بی نشاه همی خواهی بود
برخیز که در خاک بسی خواهی خفت .

(ترجمه مجالس النفائس ص 143).

حافظ اندرشی
او راست : مختصرالتهذیب .
حافظ خلیل قزوینی
صاحب کتاب الارشاد در ذکر قزوین . رجوع به خلیل قزوینی شود.
حافظ سیوطی
رجوع به جلال الدین عبدالرحمن خضیری سیوطی مصری شود.
حافظ عمانی
(امام ...) او راست مرشدالوقف و الابتداء.
حافز
جائی که دوتا میشود کنج دهان بجانب روی .(منتهی الارب ).
  • اول کار. (مهذب الاسماء).
  • حالت اصلی .
  • خلقت اولی .
  • حافظ اوبهی
    حافظ سلطان علی اوبهی ، از مردم متعین خراسان . مردی پاکیزه روزگار و صحبت دیده و خوش طبع است ، و خطوط را نیک نویسد اما در لباس و عقد دستار بسیار تکلف میکند. او راست :
    بیستون را گر کند سیل فنا بنیاد سست
    کی تواند نقش شیرین از دل فرهاد شست ؟

    (ترجمه مجالس النفائس ص 144).

    حافظ دارقطنی
    رجوع به دارقطنی بغدادی شود.
    حافظ شام
    رجوع به محمدبن عبداللّه معروف به ابن ناصرالدین شود.
    حافظ غیاث
    رجوع به ابومنصور حافظ غیاث بن مقیم سلمی کوفی شود.
    حافشة
    ="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی حافشة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

    برای جستجوی بهتر:
    - در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
    - در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
    - در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
    حافظ ایوبی
    (ملک ...) ارسلان شاه بن ملک عادل سیف الدین ابوبکربن نجم الدین ایوب بن شادی بن ایوب . از خانواده سلاطین ایوبی مصر و شام . حافظی زین الدین طبیب و سیاستمدار معروف که با مغولان همکاری کرد به نسبت صاحب ترجمه مشهور است ، چه وی طبیب خاص او بوده است . ابن ابی اصیبعة گوید: نورالدّین حافظ ارسلان شاه بن ابی بکربن ایوب صاحب قلعه جعبر بود، و پس از مرگ او قلعه جعبربدست اولاد او باقی نماند بلکه بوسیله مکاتبات که زین الدین حافظی طبیب ملک حافظ در آن شرکت داشت قلعه جعبر به الملک الناصر یوسف بن محمدبن غازی صاحب شهر حلب تسلیم گردید. (عیون الانباء ج 2 ص 189). رجوع به تاریخ مغول ص 144 و طبقات سلاطین اسلام جدول صص 68-69 شود.
    حافظ دعی
    رجوع به النورالسافر ص 48 و عثمان بن محمدبن عثمان دعی در همین لغت نامه شود.
    حافظ شربتی
    از مردم متعین خراسان است . او در خوش طبعی فرید زمان و یگانه دوران بود. بسیار متواضع و مودب و نیکومشرب ، در زمان سلطان ابوسعید به زیارت مکه رفت ، و مدت بیست سال در آنجا مجاور شد. گویند روزی بابرمیرزا از جانب خیابان نشاه ناک می آمد و حافظ قرابه ای پرشراب داشت . اتفاقاً مولانازاده ابهری که مفتی زمان بود و او نیز بقدر، کیفیتی در سر داشته چنانکه میرزا و حافظ هردو بر این معنی حاضر شده اند. میرزا بحافظ فرموده که فرودآی و کاسه ای بدار، حافظ فرودآمده و کاسه از مولانازاده ابتدا کرد و این بیت «خواجه حافظ» را خواند:
    در دور پادشاه عطابخش جرم پوش
    حافظ قرابه کش شد و مفتی پیاله نوش .
    میرزا بحافظ تحسین و احسان و مروت بسیارکرد. و این معمی به اسم «اللّه یار» از اوست :
    هرچند که جان و دل در هجر توافکار است
    چون نیک نظر کردم حق بر طرف یار است .
    حق (یعنی اللّه ) در طرف «یار» قرار گیرد «اللّه یار» شود. حافظ در علم موسیقی عَلَم بود، و نقشها و تصنیفهای او در میان مردم مشهور است . مولانا جنونی هروی ، حافظ شربتی را هجو گفته و هجو او مشهور است . (ترجمه مجالس النفائس ص 19 و 92 و 194 و 267).
    حافظ فاطمی
    رجوع به حافظ لدین اللّه فاطمی شود.
    حافظ
    نعت فاعلی از حفظ. نگاهدارنده . نگاهدار. نگهدار. نگهبان . (مهذب الاسماء). گوشدار. دارنده . بازدارنده . حفیظ (در همه معانی ). حارس .رقیب . مُقاعد. قعید. واقی . صائن . حامی . مسیطر. (منتهی الارب ). ج ، حفظة، حفاظ، حافظون ، حافظین:فاللّه خیرٌ حافظاً و هو ارحم الراحمین . (قرآن 12/64).
    وز کید جهان حافظ تو باد جهاندار.

    منوچهری .

    حافظ باخرزی
    رجوع به حافظ جلاجل باخرزی شود.
    حافظ دمشقی
    شمس الدین محمدبن ناصرالدین دمشقی . متوفی بسال 822 ه' . ق. او راست : «جامع الاًّثار فی مولد المختار» در سه مجلد، و «المولد الصادی فی مولد الهادی » در یک کراسه ، و «اللفظ الرائق فی مولد خیرالخلائق» و این از هر دو مختصرتر است . (کشف الظنون ).
    حافظ شغانی
    رجوع به حافظ چغانی شود.
    حافظ قزوینی
    صاحب کتاب ارشاد در ذکر قزوین . رجوع به خلیل قزوینی و حافظ احمد قزوینی و حافظ هاشم قزوینی شود.