جستجو

تازه آباد گلانه
دهی از دهستان سارال بخش دیواندره شهرستان سنندج است که در 15هزارگزی گلانه واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 130 تن سکنه دارد، سنی ، کردی . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، حبوبات ، لبنیات ، توتون . شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
تازه جانی کردن
از نو زنده کردن . مجازاً، مهر و محبت بیحد کردن:
در تن هر مرده دل ، عیسی صفت
از تلطف تازه جانی کرده ای .

مجدالدین بن رشید عزیزی (از لباب ).

تاریوش
بزبان مصری ،داریوش . پیرنیا در نام و نسب داریوش اول آرد: اسم این شاه را چنین نوشته اند، در کتیبه های هخامنشی : «دارَی َوُوش » یا «دَرْیاووش »، بزبان مصری در کتیبه های مصر: «آن تریوش » یا «تاریوش ». (ایران باستان ج 1 ص 537).
تازک
مخفف تازیک . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام ):
کیست از تازک و از ترک درین صدر بزرگ؟

ابوحنیفه (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 390).

تازه آباد خاجکین
[ زَ دِ ](اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش خمام شهرستان رشت که در دوهزارگزی جنوب خمام به رشت واقع است . جلگه و معتدل و مرطوب است و 107 تن سکنه دارد، شیعه گیلکی ، ترکی ، فارسی . آب آنجا از نهر خمام رود و سفیدرود است . محصول آنجا برنج ، باقلا، ابریشم . شغل اهالی زراعت .راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
تازه آباد گیلکلو
دهی از دهستان اسفندآباد بخش قروه شهرستان سنندج است که در 35هزارگزی شمال قروه و 3هزارگزی جنوب خاوری گیلکلو قرار دارد. تپه ماهور و سردسیر است و 155 تن سکنه دارد، کردی . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ، لبنیات . شغل اهالی زراعت ، گله داری . صنایع دستی آن قالیچه ، جاجیم ، گلیم بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
تازه جنگ
آنکه بتازگی درجنگ درآمده است . جنگندیده . جنگناآزموده:
ای خدا شد بر جوانم کار تنگ
دشمنان خونخوار و اکبر تازه جنگ.

(از شبیه شهادت علی اکبر).

تاریوند
دهی از بخش سومار شهرستان قصرشیرین است که در 6هزارگزی جنوب باختری سومار و دوهزارگزی مرز ایران و عراق، کنار رودخانه کنگیر واقع است . دشت ، گرمسیر است و 170 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه کنگیر. محصول آنجا غلات ، لبنیات ، برنج ، مختصر حبوبات ، ذرت و لپه . شغل اهالی زراعت و گله داری .راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تاز کردن
تاختن . حمله کردن . تعرض کردن:
اگر من بر تو لختی ناز کردم
و یا بر تو زمانی تاز کردم .

(ویس و رامین ).

تازه آباد خلیل آباد
دهی از دهستان اسفندآباد بخش قروه شهرستان سنندج است که در 18هزارگزی باختر قروه کنار راه اتومبیل رو قروه به سنقر واقع است . جلگه و سردسیر است . 155 تن سکنه دارد، کردی و فارسی . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری . صنایع دستی زنان قالیچه ، جاجیم ، گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
تازه آباد مرزیان
دهی است از دهستان لفمجان بخش مرکزی شهرستان لاهیجان که در 14000گزی باختر لاهیجان و 3000گزی لفمجان واقع است . جلگه و معتدل و مرطوب است و 351تن سکنه دارد، شیعه ، گیلکی ، فارسی . آب آنجا از نهر کیاجو از سفیدرود است . محصول آنجا برنج ، ابریشم ، کنف ، صیفی . شغل اهالی زراعت . صنایع دستی آن حصیربافی . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
تازه جوان
از اسمای محبوب است . (آنندراج ). بتازگی بسن جوانی رسیده . (ناظم الاطباء). حدیث السن . نوجوان:
عیبیش جز این نیست که آبستن گشته ست
او نیز یکی دخترک تازه جوان است .

منوچهری .

تاریها
تیره ای از ایل بیرانوند دارای 1000 تن سکنه . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 67).
تازگان
ج ِ تازه:
بیشتر از جنبش این تازگان
نوسفران و کهن آوازگان .

نظامی .

تازه آباد خمام
دهی است جزو دهستان حومه بخش خمام شهرستان رشت که در 3هزارگزی شمال خاوری خمام و 3هزارگزی خاور شوسه خمام به بندر انزلی قرار دارد. جلگه و معتدل و مرطوب است و430 تن سکنه دارد، شیعه ، گیلکی . آب آنجا از نهر خمام رود از سفیدرود. محصول آنجا برنج . شغل اهالی زراعت .راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
تازه آباد مورچی
دهی از دهستان خالصه بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه است که در 23هزارگزی شمال باختری کرمانشاه ، متصل بمورچی واقع است . دشت سردسیر است و 50 تن سکنه دارد، شیعه ، کردی و فارسی ، آب آن از سراب نیلوفر. محصول آن غلات ، حبوبات ، صیفی ، لبنیات . شغل اهالی زراعت . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
تازه چرخ
کسی که تازه برتبه عالی رسیده . (فرهنگ نظام ). ناآزموده . تازه کار: این تازه چرخها که امروز روی کارند... . جوانان تازه چرخ .
تاز
معشوق و محبوب را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). محبوب را گویند. (فرهنگ جهانگیری ). محبوب . (غیاث اللغات ) (فرهنگ رشیدی ). محبوب و معشوق. (فرهنگ نظام ):
بدو گفت مادر که ای تاز مام
چه بودت که گشتی چنین زردفام ؟

فردوسی .

تازگی
نوی ، و با لفظ بستن و دادن مستعمل . (آنندراج ). مقابل کهنگی ، از تازه:
ربود خواهد این پیرهن ترا اکنون
همان که تازگی و رنگ پیرهنْت ربود.

ناصرخسرو.

تازه آباد دوله رش
دهی از دهستان ساردل بخش میرانشاه شهرستان سنندج است که در 48هزارگزی جنوب باختری دیواندره و 15هزارگزی جنوب باختری گاوآهن تو واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 54 تن سکنه دارد، سنی ، کردی . آب آن از چشمه . محصول آن غلات ،لبنیات ، توتون ، حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری .راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).