جستجو

یمیدیه
دهی است از بخش موسیان شهرستان دشت میشان ، واقع در 43000گزی جنوب باختری موسیان ، سر راه اتومبیل رو دزفول به موسیان ، با 250 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن در تابستان اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ینبر
ونبر. بی بُن . بادامک . (یادداشت مولف ). و رجوع به بادامک شود.
یند
به جای ضمیر اند استعمال می شود در صورتی که ماقبل وی واو یا الف باشد، مانند: این مردم خدام اویند و این متاعها بی بهایند. (ناظم الاطباء). «اند» فعل ربطی (رابطه ) است و «یند» هم صورتی از آن است ، که پس از کلمه های مختوم به الف و واو مصوت ، همزه به یاء بدل شود.
یمم
یم . (یادداشت مولف ).رجوع به یم شود.
  • کبوتر وحشی . (ناظم الاطباء) (یادداشت مولف ). و رجوع به یمام و یمامة شود.
  • یمیشان
    اسم ترکی زعرور است . (تحفه حکیم مومن ). نوعی زالزالک که میوه سرخ رنگ دارد. یمشان . نام ترکی زالزالک وحشی . سیاه میوه . ولیک . (یادداشت مولف ). رجوع به زالزالک و زعرور شود.
    ینبع
    نام بندرگاهی در حجاز. (ناظم الاطباء). شهری و بندری است در کشور عربستان سعودی در ساحل بحر احمر و قریب 10000 تن سکنه دارد. نام قصبه مرکز قضایی اسکله مدینه منوره می باشد. در ساحل حجاز واقع گشته و نظر به کثرت منابعی که دارد آن را بدین نام خوانده اند. بنابه نوشته پاره ای از کتب عربی 170 رشته قنات و چشمه داشته است ولی اکنون نه آب جاری و نه چاه دارد و اهالی آب مشروب خود را به وسیله آب انبارها تهیه می کنند و خود قضا هم عبارت است از قصبه و نقاط هم جوار با آن . (از قاموس الاعلام ترکی ).
    یندد
    مدینه نبی (ص ). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نام مدینةالرسول .یثرب . (یادداشت مولف ). رجوع به یثرب و مدینه شود.
    ینگجه بروانان
    دهی است از دهستان بروانان بخش ترکمان شهرستان میانه ، واقع در 13هزارگزی شمال باختری ترکمان ، با 815 تن سکنه . آب آن از چشمه وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
    یمن
    سوی راست . یمین . (منتهی الارب ). سوی دست راست . (از ناظم الاطباء). دست راست . ج ، یمینات . (مهذب الاسماء).
    ینبغی
    در فارسی به صورت صفت به کار رود، یعنی سزاوار و شایسته است . (ناظم الاطباء). شاید و سزد. (دهار).
    -کماینبغی ; چنانکه سزد. چنانکه سزید. (یادداشت مولف ).
    یندو
    روشنی شعاع آفتاب . (ناظم الاطباء).
    ینگجه پایین
    دهی است از دهستان قاقازان بخش ضیاآباد شهرستان قزوین ، واقع در 24هزارگزی شمال ضیاآباد و 8هزارگزی راه عمومی ، با 354 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو است . کردهای آنجا از طایفه جلیل وند هستند و تغییر مکان نمی کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
    یمناء
    تانیث ایمن . (منتهی الارب ).مونث ایمن . زنی که به دست راست کار کند. (ناظم الاطباء).
  • زن با یمن و برکت . (ناظم الاطباء).
  • یمیناً
    به سوی دست راست . (ناظم الاطباء).
    ینبوب
    خرنوب نبطی . (ذخیره خوارزمشاهی ). و رجوع به خرنوب و ینبوت شود.
    ینده
    سمنو. (تذکره داود ضریر انطاکی ). رجوع به سمنو شود.
    ینگجه دلیکانلو
    دهی است از دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه ، واقع در 38هزارگزی شمال خاوری میانه ، با 697 تن سکنه . آب آن چشمه وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
    یمنان
    دهی است از دهستان گاورود بخش کامیاران شهرستان سنندج ، واقع در 36000گزی شمال کامیاران و4000گزی باختر راه شوسه کرمانشاه به سنندج ، با 420تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالرو است . در دو محل به فاصله دوهزارگزی با نامهای یمنان بالا و یمنان پائین قرار دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
    یمین الدوله
    وزیر خوارزمشاه ، مقتول خنجر یکی از فداییان . (از حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 365).
    ینبوت
    درخت خشخاش . (از صیدنه ابوریحان بیرونی ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). درخت کوکنار. (از برهان ).
  • درخت خرنوب یا درختی دیگر بزرگ. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خرنوب المعز. نام درختی و آن خشخاش نیست برای اینکه بار آن فَش ّ است وفَش ّ را خشخاش معنی نکرده اند. شوکة شهباء. خروب الماء. فَش ّ. خرنوب الشوک . (یادداشت مولف ). رستنیی باشد که آن را خرنوب نبطی گویند. میوه آن سرخ به سیاهی مایل می باشد و مشابهت تامی به کوده گوسفند دارد و به فارسی آن میوه را کودر خوانند. (برهان ) (از اختیارات بدیعی ). غاف . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). خرنوب نبطی است . (تحفه حکیم مومن ) (از صیدنه ابوریحان ): فرفور، فرافر; پست بر ینبوت . (منتهی الارب ). رجوع به خرنوب نبطی و نیز صیدنه ابوریحان بیرونی شود.