جستجو

یانه
هاون و آن ظرفی است که چیزها در آن کوبند. (از برهان ). هاون . (جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (رشیدی ):
همچو یاور شده سر گرزت
تا چو یانه کند سر دشمن .

فتاحی نیشابوری .

یاکوتی
جمهوری آزاد دارای استقلال داخلی از جمهوریهای شوروی سابق به مشرق سیبری به مساحت چهار میلیون گز مربع دارای سیصد هزار تن سکنه . کرسی آن یاکوتسک است . کشوری کم جمعیت است و آب و هوای آن نامساعد و سخت سرد میباشد. تجارت آن پوست حیوانات است و دارای رگه های معدنی زرخیز لنا است . (از لاروس ).
یالقوزک
(مرکب از یالقوز ترکی + کاف علامت تصغیر فارسی ) یالقوز. آنکه از معاشرت مردمان گریزد. انزواجو. تنهایی پسند. ناآمیزگار. مردم بدور. آدمی بدور . (یادداشت مولف ).
یامجی
منسوب به یام . مستحفظ و نگهبان اسبان . (ناظم الاطباء). مامور و متصدی یام: می گفتندی که پسر یا برادر فلان نویان است و بفلان مهم نازک بزرگ می رود و یامجیان و حکام و روسا دانسته که جمله دروغ محض بوده است . (تاریخ مبارک غازانی ص 272). چند مکتوب بنشان معهود و التون تمغای خویش بداد بعضی بدو اولاغ و بعضی به سه و چهار تا به ایلچیان می دهند و یامجیان معین باشد. (تاریخ مبارک غازانی ص 275). همواره به جهت لاغری اسپان یام بازخواست یامجیان بایستی کرد. (تاریخ مبارک غازانی ص 272).
یانجیک
یامجیک . (آنندراج از فرهنگ فرنگ). رجوع به یامجیک شود.
یانه دره
دهی است از دهستان اورامان لهون بخش پاوه شهرستان سنندج واقع در 32000 گزی شمال باختری پاوه .دارای 50 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
یاکین
اسم ستون طرف راست که سلیمان در رواق هیکل برپا کرد. (قاموس کتاب مقدس ).
یالمان
ولایتی قدیم در شمال دیاله . رجوع به تاریخ کرد تالیف رشید یاسمی ص 23 شود.
یامجیک
یام . (فرهنگ فرنگ ازآنندراج ). نامه بر و پیک و قاصد. (ناظم الاطباء).
  • مالک و صاحب . (فرهنگ فرنگ از آنندراج ).
  • شجیع و پهلوان . (فرهنگ فرنگ از آنندراج ).
  • یان چشمه
    دهی است از دهستان شقان بخش اسفراین شهرستان بجنورد واقع در 124 هزارگزی شمال باختری اسفراین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
    یانه سر
    دهی است از دهستان شهریاری بخش چهاردانگه شهرستان ساری واقع در 45000 گزی جنوب خاوری بهشهر. دارای 610 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
    یال
    گردن باشد. (لغت فرس اسدی ). به معنی گردن باشد مطلقاً، اعم از گردن انسان و حیوان دیگر و به عربی عنق گویند. (برهان ). گردن . (آنندراج ). عنق. (غیاث اللغات ). گردن و عنق. (ناظم الاطباء).
  • بیخ گردن را گفته اند. (برهان ). بن گردن . (سروری ). بیخ گردن . (ناظم الاطباء). محل اتصال گردن به تن یا به کتف و شانه و دوش از دو سوی . جایگاه گرز. سر بازو. سر شانه:
    ببوسید مادر دو یال و برش
    همی آفرین خواند بر پیکرش .

    فردوسی .

  • یال مراد
    اسبی که یال دراز داشته باشد. (بهار عجم ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء):
    جلودارش ز بخت خویش شاد است
    روا کامش از این یال مراد است .

    شفیعاثر (در تعریف اسب . از بهارعجم ).

    یاندرانلو
    دهی است از بخش مینودشت شهرستان گرگان واقع در 9000 گزی شمال مینودشت . دارای 175 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
    یانی
    نامی است که رومیان به حضرت یحیی علیه السلام اطلاق می نمودند. اصلاً عبرانی وبه شکل «یوحنا» بوده است . چند نفر دیگر از معصومان نصارا به این اسم موسوم اند. (از قاموس الاعلام ترکی ).
    یالا
    در تداول عامه مخفف «یااللّه » است و آن به گاه شتاب کردن خواستن یا به شتاب کردن داشتن گفته شود: یالا، زودباش ! عجله کن ! و رجوع به یااللّه ذیل «یا» شود.
    یالمند
    عیالمند. (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا). عیالمند و خداوند اهل و عیال و فرزند. (ناظم الاطباء):
    ضعیفم یالمندم تنگدستم
    چه خوانم داستان رامی و ویس .

    سوزنی (از فرهنگ جهانگیری ).

    یامخانه
    یام . پستخانه . چاپارخانه : ایجادپست ، اصل این عنوان در دولت قاجار از روی تخمه قدیم یامخانه و چاپار همی بود. (المآثر و الاًّثار ص 95).
    یانس
    خادم و داماد معتضد باللّه بود. رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 231 شود.
    یانیک
    از طوایف ترکمن ساکن ایران ، دارای 250 خانوار. (جغرافیای کیهان ص 104).