جستجو

یاقوت پاش
پاشنده یاقوت:
بگرد جهان این خبر گشت فاش
که شد کان یاقوت یاقوت پاش .

نظامی .

یاقوت گون
به رنگ یاقوت . سرخ . یاقوت رنگ:
گاه برسان یکی یاقوت گون گوهر شود
گه به کردار یکی بیجاده گون مجمر شود.

فرخی .

یاعیل
ژائیل . ژاهل . (به معنی بز کوهی ) زوجه حابرقینی بود (سفر داوران 4:17) که سیسرا به چادر او فرار کرد چه در میان حابر و یابین صلح بود و از قرار معلوم چادر وی مثل چادر ساره زوجه ابراهیم . (سفر پیدایش 24:67) و مثل چادر زنان یعقوب (سفر پیدایش 31:33) از چادر شوهرش جدا بود بدین لحاظ سیسرا بدان چادر پناه برد که مبادا کسی وی را به قتل رساند علیهذا یاعیل وی را پذیرائی کرد و شیر از برای آشامیدنش آورد و چون از زحمت راه درمانده بود خواب وی را درربود و یاعیل میخی در شقیقه وی کوبید و از آنطرف بزمین رسید و بمرد. (سفر داوران 4:21) و دبوره یاعیل را از برای این کار مدح کرد یابین و سیسرا نسبت به قوم اسرائیل بسیار بیرحمانه رفتار میکردند. (سفر داوران 5:1 و 24-27). (قاموس کتاب مقدس ).
یافث اغلان
پسر نخستین یافث موسوم به ترک که ترکان وی را یافث اغلان مینامیدند. او پس از مرگ پدر قائم مقام وی شد و بغایت عاقل و مردانه و مودب و فرزانه بود. (حبیب السیر جزء 1 ج 3 ص 3).
یاقوت لب
با لبی به رنگ یاقوت سرخ . سرخ لب . (ناظم الاطباء):
جام زرین تو پر کرده ز یاقوت روان
ساقی بزم تو یاقوت لب سیم بری .

امیرمعزی .

یاکریم
قسمی پرنده شبیه به کبوتر کوچک ، دو چند گنجشکی . (یادداشت مولف ). گونه ای قمری . رجوع به قمری شود.
  • (اِ صوت ) اسم صوت پرنده مذکور. حکایت صوت آن . (یادداشت مولف ).
    -امثال :
    کبوتر صناری یاکریم نمی خواند .
  • یاکرین
    بنویاکرین از قبایل بربر غربند از تیره لواتة و فراتة. (مسالک الممالک ابن حوقل چ لیدن ص 106).
    یالغوزک
    یالقوزک . رجوع به یالقوزک شود.
    یاماغ سنگربک
    طایفه ای از طوایف ترکمن ایران . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 103).
    یان بلاغ
    دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان خلخال واقع در 12 هزارگزی شمال آغ کند. دارای یک صد تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
    یانوق
    دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 29500 گزی شمال باختری قره آغاج . دارای 336 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
    یاکند
    یاقوت . (آنندراج ). سنگ قیمتی ، این لفظ را تازیان تازیکانیده [یعنی معرب ساخته ] یاقوت گفته اند. (ناظم الاطباء) :
    کجا تو باشی گردند بیخبر خوبان
    جَمَست را چه خطر هرکجا بود یاکند.

    شاکر بخارایی (از آنندراج ).

    یالقوز
    شخص تنها و مجرد و بی زن و بچه .
    -یکه و یالقوز ; تنها و منزوی .
  • آنکه تنهایی دوست دارد. آنکه از مردم گریزد. مردم گریز. (یادداشت مولف ).
  • بی قید. بی بند و بار.
  • یامان
    لفظ ترکی است و در آن زبان معانی مختلف و متضاد دارد و معمولاً برای غلو و اغراق (خوب و یا بد) استعمال می شود. اما در زبان عوام به عنوان متضاد مامان به کار رود، گویند همه مردم مامان دارند ما یامان داریم . (فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).
  • مرضی است در اسب و قاطر و الاغ که از آن قسمتی از بدن ورم کند و حیوان را بکشد. (یادداشت مولف ).
    -باد یامان ; به اعتقاد عوام نوعی باد یعنی ورم اندام که اگر بیاید (یا کسی بیاورد) مایه مرگ او می شود. این باد را یامون (با تبدیل الف به واو) نیز نامند. معمولاً مادران در موقع نفرین به کودکان گویند: الهی باد یامون بیاری یا... ببردت . (ازفرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).
  • یان بلاغی
    دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 31 هزارگزی شمال باختری قره آغاج . دارای 35 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
    یانون
    (به معنی خوابیده ) شهری است حدود یهودا. (صحیفه یوشع 15:53) کاندر برآن است که در نزد بیت نعیم نزدیکی جرون واقع است . (قاموس کتاب مقدس ).
    یاکوتسک
    شهری در روسیه آسیا، عاصمه جمهوری یاقوتی «یاکوتی » بر ساحل رود لنا، دارای 23000 تن سکنه است . و رجوع به یاکوتی شود.
    یالقوزآغاج
    دهی است از بخش شاهپور شهرستان خوی واقع در 17000 گزی شمال خاوری شاهپور با 500 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
    یام بردار
    مالیاتی که برای یامها در دوره امراء آققویونلو می گرفتند. (از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به یام شود.
    یان بلاک
    از طوایف ترکمن ساکن ایران که 200 خانوارند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 104).