گارسون
= گارسن :پیشخدمت در رستوران ها.
گارمون
= گارمن . گارمان . قارمون . قارمان : آلت موسیقی پرده دار شبیه جعبه که به هنگام نواختن آن را در دست گیرند و پرده های آن را با انگشت فشار دهند.
گازوئیل
روغن قابل احتراق برای موتورهای دیزل که از نفت استخراج می شود.
گدا ارمنی
1 ـ ارمنیی ای که گدا باشد. 2 ـ مجازاً: گدای پست ، سایل دون طبع .
گاف زدن
(مص ل ) خراب کردن ، خیط کاشتن ، گند زدن .
گالاکتوز
یکی از مهمترین ترکیبات ازها بفرمول 6O12H6C است . قند ساده ای شبیه گلوکز است و مانند آن آلدوز بوده و دکستروژیر میباشد یعنی سطح نور پولاریزه را به سمت راست منحرف میسازد. (گیاه شناسی ثابتی ص 117).
گالوانیزه
دارای روکشی از فلزِ روی (در مورد آهن یا فولاد).
گرافیست
کسی که با کمک خط ها و نوشته ها نقش هایی زینتی پدید می آورد.
گرافیک
نمودار خطوطی که نماینده صور و اعمال است .
گانگستر
هریک از اعضای یک دسته بزه کار، به ویژه دزد مسلحی که دارای همدستانی است .
گران رکاب
کسی را گویند که در روز جنگ به حمله خصم از جا نرود و ثابت قدم باشد و جای خود را نگاه دارد. (برهان ) (آنندراج ) (غیاث ).
کنایه از مردم آرمیده و باتمکین . (برهان ).
گاهبد
1 ـ صراف . 2 ـ .خزانه دار.
گاو فلک
برج ثور. گاو گردون:
بر هر زمی ملکت کو تخم بقا کارد
گاو فلک ار خواهد در کار کشد عدلش .
خاقانی .
گربگی و راسویی
1 ـ رفتاری از روی شوخی وشنگی . 2 ـ تهدیدی که شوخی باشد نه جدی .