جستجو

چین پرورد
پرورده سرزمین چین که در چین پرورش یافته باشد:
شاه از آن تنگچشم چین پرورد
خواست کز خاطرش فشاند گرد.

نظامی .

چینگانه
ترکی شده کلمه اروپائی تزیکان یا تسیگان سوزمانی . غربال بند. فیج . فیوج . غره چی . قرشمال . کولی . لوری . لولی . کوچ و بلوچ . (یادداشت مولف ). رجوع به لوری و لولی شود.
چین و ماچین
چین ماچین . چین و ماوراءِ چین . یا چین و کشنشین یا چین و ماچین:
چین تو ظاهر و ماچین به مثل باطن
توبه چین بودی و مانده ست ترا ماچین .

ناصرخسرو.

چینی بندزن
کاسه بند. کاسه دوز. شعاب . که قطعات شکسته چینی و سفال را به کمک بندهای کوچک فلزی بهم متصل کند. طبقبند.
چین پیدا کردن
چین خوردن . چروک یافتن . کیس پیدا کردن . نورد و شکنج یافتن . شکن گرفتن . رجوع به جمع شدن شود.
چینگتائو
شهری در شمال ایالت شانتونگ چین ، کنار دریای زرد. در سال 1948 م . جمعیتش در حدود 884368 نفر بود. از سال 1898 تا 1914م . این شهر به عنوان جزئی از کیائوچو تحت حکومت آلمان بود، و از سال 1914 تا 1922م . ژاپن آن را در دست داشت .پس از جنگ دوم جهانی تا سال 1949م . پایگاه دریائی ممالک متحده امریکا گشت . (از دائرة المعارف فارسی ).
چینی بندزنی
عمل چینی بندزن . طبقبندی .
چین جنوبی
رجوع به چین و تاریخ مغول اقبال ودایرة المعارف فارسی شود.
چین گرفتن
چین برداشتن . و شکن یافتن:
دم خون چو رود مهین هین گرفت
ز غم چهره شاه چین چین گرفت .

اسدی .

چینی پارچ
دهی است از دهستان شهریاری بخش چهاردانگه شهرستان ساری . در 34هزارگزی جنوب خاوری بهشهر واقع است کوهستانی و جنگلی است . 40 تن سکنه دارد از رودخانه نکا و چشمه آبیاری میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
چین چوروک
رجوع به چین و چروک شود.
چینگهای
یا کوکونور. ایالتی در شمال غربی چین ، به وسعت 647500 هزار گز مربع و جمعیت 1676534 نفر. کرسی آن سینینگ. از جنوب غربی به تبت محدود است . بیشتر آن فلاتی مرتفع است .دریاچه کوکونور در آن قرار دارد. صادرات عمده اش پشم و پوست دباغی نشده است . این پهنه در حدود سال 1724م . تحت استیلای چین درآمد. (از دائرة المعارف فارسی ).
چینی جان
محلی در راه رامسر به رشت .
چین چیخری
نام پدر مَرتیَه که از مردم پارس و از محلی به نام «کوگنگا» بود این مرد بر داریوش یاغی شد و چنانکه در کتیبه بیستون آمده است به اهالی خوزستان گفت : من ای ماینس پادشاه خوزستانم .
چین لونگ
نام اصلیش هونگلی (1711 - 1799 م .) چهارمین امپراطور (1736 - 1796 م .) چین از سلسله چینگ. در دوره سلطنت وی چین به منتهای وسعت خود رسید. چین لونگ در قبال تجاوزات دول غربی مقاومت کرد، و مدتی فعالیت مبلغین مسیحی را ممنوع ساخت . دربارش مرکز هنرمندان و اهل فضل و خود نویسنده ای پرکار ولی کم مایه بود. (دائرة المعارف فارسی ).
چینه چین
دانه چین . که دانه از زمین برگیرد. دان جمعکن:
زاغ سیه روی بود چینه چین
چرغ سیه چشم بود دوربین .

امیرخسرو.

چینی خانه
خانه که ظروف چینی در آن باشد. (آنندراج ).
  • رواقی که در عمارتها سازند و طاقهای مختصر نزدیک بهم به طرح غریب در آن ترتیب دهند و ظروف چینی و شیشه های الوان در آن گذارند برای خوشایندگی و آرایش آن مکان .
  • چینچیلا
    پستاندار جونده کوچکی است که در آمریکای جنوبی در رخنه های سنگی کوههای آند در بولیوی و پرو و شیلی زندگی میکند، و نام علمی آن allilnilC reginal است . پوست نرم خاکستری آن یکی از گرانبهاترین پوستهای قیمتی است . (از دائرة المعارف فارسی ).
    چینلینگ
    چینلینگشان . نام رشته کوهی در چین شمالی است .
    چینه خوار
    دانه خوار. مرغی که دانه خورد. مرغی که از دانه تغذیه کند.
  • جوجه ای که بی یاری و کمک دانه برچیند.