جستجو

واریسیدن
بازکردن رشته را. مقابل رشتن و ریسیدن . ریسیده را باز کردن . و رجوع به ریسیدن شود.
وازشت
یکی از پنج قسم آتشی که در اوستا آمده است و آن آتشی است که در ابر است یعنی صاعقه و چهار آتش دیگر عبارت است از: برزروه ، هوفریان ، اوروازشت ، سپنت . (ایران در زمان ساسانیان ص 167).
وارونه کردن
وارون کردن . سرنگون کردن . (ناظم الاطباء). باژگون کردن . ورمالیدن . معکوس کردن . (از یادداشتهای مولف ). زیر و بالا کردن . دگرگون کردن . منقلب ساختن .
وارنگان
مرکز سیاخ از ولایات مرکزی فارس است . این ولایت 12 قریه و 40000 تن سکنه دارد. (از جغرافیای سیاسی ایران تالیف کیهان 235).
وارینان
دهی است از دهستان جلگه شهرستان گلپایگان واقعدر 9 هزارگزی جنوب شرقی گلپایگان و 7 هزارگزی جنوب مشرق راه شوسه گلپایگان به خوانسار. ناحیه ای است هموار، گرم سیر و مالاریایی با 127 تن سکنه . از آب چاه وقنات مشروب میشود. محصول آنجا غلات و تریاک و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری است و آن ناحیه دارای راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
وازعی
منسوب به وازع و وازع جد چند تن از محدثان است .
وارویق
تلفظ ترکی وارویک . رجوع به وارویک و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
وازغ
شاخه های بریده شده از خرمابن . (ناظم الاطباء). آنچه از درخت خرما ببرند. (برهان ). واژغ . داربست و چفته . (ناظم الاطباء). مصحف واژغ و وارغ است . رجوع بدان کلمه شود.
  • نانی که از پوست لیفی خرمابن میسازند. (ناظم الاطباء) (اشتنگاس ). در مآخذ دیگر دیده نشد.
  • واز کردن
    باز کردن . گشودن . رجوع به باز کردن شود.
    وازیمال
    دهی است از دهستان گیلخواران در بخش مرکزی شهرستان شاهی در 10 هزارگزی جنوب غربی جویبار. کنار راه شوسه جویبار به شاهی واقع است . محل آن جلگه است و هوای آن معتدل و مرطوب است و85 تن سکنه دارد. از آب رودخانه تالار مشروب میشود.محصول آنجا برنج ، پنبه ، غلات ، صیفی ، کنجد، کنف و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
    واسر شدن
    پس افتادن . نکس کردن . (ناظم الاطباء). عود کردن . به حالت اول بازگشتن . (شعوری ج 2 ورق419): حبط، واسر شدن جراحت . (تاج المصادر بیهقی ). غفر، واسر شدن بیماری و جراحت . (تاج المصادر بیهقی ).
    واسطه عقد نجوم
    آفتاب . (ناظم الاطباء). کنایه از آفتاب عالمتاب است . (برهان ) (آنندراج ).
    وازلین
    وازلین یا پترولئین یا چربی معدنی از تصفیه روغن های سنگین نفت امریکا که باقیمانده تقطیر در 360 درجه گرمامیباشد به دست می آید و اغلب برای غلیظ کردن آن با کمی پارافین مخلوطش می کنند. وازلین جسمی است سفیدرنگ به غلظت پیه خوک . در بازارها وازلین های زرد یا قهوه ای رنگ نیز یافته میشود که به کار داروسازی نمیخورد. نور از آن عبور نمی کند و اندکی فلواورسانس دارد بخصوص اگر آن را ذوب کنند بی بو و بی مزه است ولی اغلب هنگامی که آن را گرم می کنند بوی کمی از آن استشمام میشود اگر مقدار کمی از آن را با میله ای بردارند بصورت رشته ای کشیده میشود. وزن مخصوص آن در 20 درجه حرارت 830/0 تا 900/0 است و در 38 تا 42 درجه ذوب میگردد. بین 360 و 445 زینه تقطیر و تبدیل به هیدروکربورهای جامد و مایع و بخار میشود در آب و الکل اتیلیک و گلیسرین غیرمحلول است در مخلوطی از یک قسمت اتر یا کلروفرم و نیم قسمت بنزین با سولفوردوکربن حل میشود. (از کارآموزی داروسازی ص 150 و 151 تالیف دکتر جنیدی ).
    وازینج
    بانگ و بانگ هی هی جهت راندن حیوانات . (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). در مآخذ دیگری دیده نشد.
    واسر گرفتن
    از سر گرفتن . دوباره شروع کردن . از نو آغازیدن: بهری میگفتند ایمان واسر گیر که کافر شدی . (کتاب النقض ص 375).
    واسطه قلاده
    واسط عقد. گرانبهاترین گوهر گردن بند که در وسط آن است: در پهلوی مسجد اعظم و جامعمحترم جایی به دست آوردم و واسطه قلاده صف مسجد شدم . (مقامات حمیدی ). به هر طرف که رسیدم پنداشتم واسطه قلاده شهر اینجاست . (مقامات حمیدی ). گشتاسف که واسطه قلاده اکاسره عجم و کبار ایران بوده است میگوید: الدین بالملک یقوی و الملک بالدین یبقی . (سندبادنامه ص 4 و 5). در لطافت و ظرافت واسطه قلاده ایام بود. (سندبادنامه ، ص 173). و رجوع به واسطةالقلادة شود.
    وازلین مایع
    وازلین مایع یا روغن وازلین یا پترووازلین از تقطیر هیدروکربورهائی که بین 335تا 440 درجه گرما تحت تاثیر اسیدسولفوریک و سپس سود سوزآور قرار می گیرد به دست می آید مایعی است بی رنگ.وزن مخصوص آن 875/0 تا 890/0 است . در آب ، الکل و گلیسرین غیرمحلول است و به هر نسبتی در اتر، کلرفرم ، بنزین ، سولفوردوکربن ، استات دامیل و الکل آمیلیک حل میشود. بسیاری از مواد مانند یدوفرم ، مانتول تیمول ، اسانس ها، اوکالیپتول ، بوراکس ، کوکائین و غیره را در خود حل می کند. روغن وازلین در مقابل معرف ها خنثی است .بو و مزه ندارد. در بازار ایران بیشتر به آن پارافین مایع میگویند در صورتی که آن را حرارت نسبةً شدیدی بدهند بخارهای قابل اشتعالی از آن متصاعد میشود. (از کارآموزی داروسازی تالیف دکتر جواد جنیدی ص 151).
    وازین طسوج
    (به تشدید سین در عربی و تخفیف آن در فارسی ) ناحیه ای است از نواحی جهرود قم که خود شامل این نواحی است : خورجه ، وارود، جویکان ، جرودان ، شهراب ، جونک ، سکدز، واجان ، جرکان ، راجان ، نصرآباد،جعفرآباد، موسی آباد، عامرآباد. (تاریخ قم ص 119).
    واسرنگیدن
    روبرتافتن . امتناع ورزیدن . ابا کردن . واپس کشیدن:
    زدم بم بر سر ناهید چون ناسازیش دیدم
    چو از من تابتنگی کرد من هم واسرنگیدم .

    حکیم الملک محمدحسین شهرت (از آنندراج ).

    واسطه هندسی
    (اصطلاح ریاضی ) اگر مجذورعددی برابر با حاصل ضرب دو عدد دیگر باشد، آن را واسطه هندسی بین دو عدد مزبور گویند، مثلاً در تساوی =2h، ba «h» را واسطه هندسی بین «a» و «b» گویند.