وادی عتبه
یکی از سه ناحیه فزان (واقع در شمال آفریقا بین فیوم وطرابلس ). (از قاموس الاعلام ترکی در ذیل وادی شرقی ).
وادی الشیطان
موضعی است بین موصل و بلط که در آن دیری نیز وجود دارد. (از معجم البلدان ).
وادی النساء
نهری است در اندلس . (الحلل السندسیة ج 1 ص 80).
وادی تماسیح
نام ناحیتی شنی بر صحراها و سنگستانها در فلسطین: یک روز در عکه بودیم . بعد از آن از آنجا برفتیم و بدیهی رسیدیم که آن را حیفا میگفتند و تا رسیدن بدین دیه در راه ریگ فراوان بود از آنکه زرگران در عجم به کار دارند و ریگ مکی گویند و این دیه حیفا بر لب دریاست و آنجا نخلستانها و اشجار بسیار دارد. آنجاکشتی سازان بودند و کشتی های بزرگ میساختند و آن کشتیهای دریایی را آنجا جودی میگفتند. از آنجا بدیهی دیگر رفتیم به یک فرسنگی که آن را کنیسه میگفتند، از آنجا راه از دریا بگردید و بکوه درشد سوی مشرق و صحراها و سنگستانها بود که وادی تماسیح گفتند. چون فرسنگی دو برفتیم دیگر بار راه با کنار دریا افتاد و آنجا استخوان حیوانات بحری بسیار دیدیم که در میان خاک و گل معجون شده بود و همچو سنگ شده ، از بس موج که بران کوفته بود. (سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 23).
وادی سپر
بیابان نورد.طی کننده بیابان . وادی گذار. بیابان گذار:
یکی کره چون کوه وادی سپر
به صحرا بپوید چو مرغی بپر.
فردوسی .
وادی عذراء
ناحیه سرسبزی است در سرقسطه اندلس که از باغها و اشجار زیبا احاطه شده است . (از الحلل السندسیة ج 1 ص 191).
وادی النعمان
ناحیه ای است نزدیک مکه . صاحب مجمل التواریخ والقصص آرد: پس به آخر عمر آدم را فرزندی آمد، ویرا شیث نام نهاد و معنی آن هبت اللّه باشد، شیث سریانی است ، و چون آدم به حج رفت سالی از پس کوه عرفات ، جبرائیل علیه السلام به فرمان خدای تعالی تا وقت آنکه آدم خواست که بخسبد به وادی النعمان ، هرچه ذریه آدم و حواست بودن تا قیامت ، از صلب او بیرون آورد و آدم بدید، وآدم بر ایشان به هستی خدای تعالی گواه گرفت . قوله تعالی : «و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی » (قرآن 7/172). و آن روز آدم را صلوات اللّه و سلامه علیه صد و بیست فرزند نرینه بودند و ایشان را بدو قسمت کرد اصحاب الیمین را گفت : «هولاء فی الجنة ولاابالی ،» و اصحاب الشمال را گفت : «هولاء فی النار و لاابالی » و کار در این بسته است . (مجمل التواریخ والقصص چ ملک الشعراء بهار ص 182). صاحب حبیب السیر گوید: حضرت آدم صفی علیه السلام من الملک الوفی روزی بعد از آنکه از طواف بیت اللّه الحرام فراغت یافت . به وادی نعمان شتافته به خواب رفت و در آن حین حضرت رب العالمین ذریت آنجناب را از پشتش بیرون آورده به وی نمودند. و ندای عالم بالا به گوش ذریت آدم رسید که : «الست بربکم » مجموع گفتند: «بلی » پروردگار ما تویی . (حبیب السیر چ طهران ج 1 ص 10).
وادی سلم
ذوسلم . ناحیه ای است در حجاز. (از معجم البلدان ). رجوع به سلم در معجم البلدان و ذوسلم در این لغتنامه شود.
وادی عروس
یا وادی العروس . نام وادی یعنی بیابانی است در راه کعبه . (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به وادی العروس شود.
وادی الصفرا
موضعی است در عربستان بین راه مکه و مدینه که تا بدر و حنین شش فرسنگ است: از مکه تا مدینه دویست و شصت میل که هشتاد و شش فرسنگ و دو میل باشد... و از آنجا به وادی البدر هشت فرسنگ. و از آنجا به بدر و حنین نه فرسنگ. و از آنجا به وادی الصفرا شش فرسنگ و از آنجا به وادی الغزال هشت فرسنگ. (نزهةالقلوب مقاله 3 ص 169 چ لیدن ).
وادی النمل
در حکمةالاشراق باری حرص استعاره گردیده است : فاذا اتیت «وادی النمل » فانفض ذیلک: پس چون به وادی مورچگان برسی (یعنی حرص ) دامن را بیفشان . (از حکمةالاشراق چ و تفسیر هانری کربن ص 6).
وادی سلیط
موضعی است در اندلس که در آنجا نبرد بزرگی بین سلطان محمدبن عبدالرحمن امیر اموی اندلسی و دشمنانش در گرفت و آن از جنگهای مهم بی سابقه اندلس بوده است . عباس فرناس درباره آن چنین آورده است:
فمن اَجله یوم الثلاثاء غزوة
و قد نقض الاصباح حل عری السجف
بکی جبلا وادی سلیط فاعولا
علی النفر العبدان و العصبه الغلف .
(از عقدالفرید ج 5 ص 255 و 257).
وادی غایه
وادی غیه . رودی است در اندلس نزدیک شهر فالس . (از الحلل السندسیة ج 2 ص 267 و 271).
وادی غبر
موضعی است بین شام و مدینه نزدیک حجر ثمود. (از معجم البلدان ). رجوع به غبر در معجم البلدان شود.
وادی موران
وادی النمل . وادی مورچگان . وادیی باشد که در آن موران بسیار هر یک به بزرگی بزی باشد و معدن گوگرد احمر در آن وادی است . (یادداشتهای مولف ). رجوع به وادی النمل و وادی مورچگان و ص 19 المعرب جوالیقی شود.
وادیینی
منسوب است به وادیین که شهری است در کوههای سراة و نزدیک شهرهای قوم لوط بوده است . (از انساب سمعانی ورق 575).
وارباس
از پادشاهان ماد بنا بر نوشته ماراپاس کاتینا مورخ ارمنستان و کتزیاس . (تاریخ ایران باستان ج 1 ص 216).
وادی غربی
یکی از سه ناحیه فزان (واقع در شمال افریقا بین طرابلس و فیوم ). (از قاموس الاعلام ترکی ذیل وادی شرقی ).
وادی مورچگان
وادی النمل . وادیی که سلیمان در آنجا موران را مورد خطاب قرار داد.
(ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) در حکمةالاشراق برای حرص استعاره گردیده است: پس چون به وادی مورچگان برسی (یعنی حرص ) دامن را بیفشان . (از حکمةالاشراق و ترجمه آن ص 282 تصحیح و شرح هانری کُربَن ). و رجوع به وادی النمل و وادی موران شود.