جستجو

هارهار
شهری بوده است در جنوب دریاچه زره بار کردستان ، واقع در کوهستان زاگرس که در قرن هفتم ق . م . در اورامان بوسیله دولت آشور بنا شد. آشوریان آنجا را کرسی ولایتی بزرگ کردند و آن را «کارشاروکین » نامیدند. حاکم این شهر که دست نشانده دولت آشور بود در گزارشی که به سناخریب پادشاه آشور داد مینویسدکه در اطراف ما (شهر هارهار) آرامشی برقرار است ، اما در نواحی جنوب ایشپه بره که دوست آشور است دوچار جنگ است و واکسار (هوخشتره ) توطئه بر ضد حاکم شهر خود دیده است . هوخشتره پادشاه مادی در حدود 615 ق . م . شهر هارهار، واقع در ایالت قدیم لولویی را به تصرف آورد و به این ترتیب راه او بجانب شمال آشور بازشد. (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تالیف رشیدیاسمی ).
هازم
نعت فاعلی از هزم . آنکه خوار و ذلیل میکند دشمن را و میشکند آن را و فرار میدهد. (ناظم الاطباء).
هاسلت
شهری است در بلژیک ، مرکز استان لیمبورگ که در محل تقاطع چندین رشته مهم راههای زمینی و خطوط راه آهن از ماسیک ، ماستریخت و لیژ قرار گرفته ، جمعیت آن مطابق آمارگیری سال 1955م . 33564 تن است . این شهر مرکز عمده آبجوسازی و مشروبات الکلی است و در آن کارخانه های بزرگ نوشابه های الکلی احداث گردیده است .
هاشم خان
پسر میرزا یداللّه اصفهانی ، قونسول ایران در مسکو. مغنی نیکلا امپراطور روس . (یادداشت مولف ).
هارون آباد
رجوع به شاه آباد غرب شود.
هارهور
نام ناحیه ای در هند، چنانکه در کتاب «سنکهت براهمهر» آمده است . (ماللهند ص 149).
هاسلر
هانس لئو فون . آهنگساز آلمانی که به سال 1564 م . در نورنبرگ آلمان به دنیا آمد. نزد پدرش اسحاق هاسلر که از موسیقیدانهای به نام نورنبرگ بود تعلیم یافت . سپس به ونیز ایتالیا رفت و مدتی نزد اندره آ گابریلی تعلیم گرفت . درسال 1585 م . در اوگسبورگ نوازنده ارغنون بود و به سال 1600 رهبر موزیک در آن شهر شد. در 1608 در «سرویس اوگوستوس اول » داخل گشت . در فرانکفورت به سال 1612 م . وفات یافت . هاسلر به عنوان بزرگترین نماینده مکتب ونیزی مورد توجه قرار گرفته است . وی تاثیر عمیقی در برگردانی موسیقی آلمانی بطرف موسیقی ایتالیاو دور کردن آن از موزیک اروپای شمالی داشته است . بااینکه موسیقی کلیسائی را به زیباترین صورتی نوشت ، ولی عمده شهرتش بواسطه سرودهای افسونگر و مسحورکننده دنیوی اوست که پر از شور و هیجان زندگی هستند و روح مخصوص آلمانی بر آنها حکمفرماست . وی آثار زیادی از خود به یادگار گذاشت . (از دایرةالمعارف بریتانیکا).
هاشمخان
(میرزا...)از رجال سیاسی و اداری و دانشمندان ایران در دوره قاجاریه است . وی استاد علوم سیاسی در دارالفنون مدتها کفیل اداره روس در وزارت امور خارجه بود. میرزا هاشمخان کتابی در جغرافیای عمومی عالم برای دانشجویان سه کلاس اول مدرسه سیاسی تالیف کرد که از منابع و مآخذ فرانسه و غیره ترجمه شده و مشتمل بر جغرافیای طبیعی ، سیاسی ، ثروتی و احصائی تمام ممالک جهان است . این کتاب تاکنون به چاپ نرسیده و یک نسخه خطی از آن به خط یکی از شاگردان مدرسه سیاسی به نام علی بن الحسین الاًّذربایجانی که در سال 1333 آن را نوشته است ، درکتابخانه مرحوم علامه دهخدا وجود دارد. این نسخه به خط نسخ خوانا در 737 صفحه نوشته و کاتب در روی جلدآن نوشته است : «هذا جزوه جغرافیای عمومی عالم ترجمه و تالیف جناب مستطاب اجل آقای آقا مرحوم میرزا هاشمخان کفیل اداره روس وزارت جلیله امور خارجه و معلم مدرسه علوم سیاسی که از برای محصلین سه کلاس اول مدرسه مذکور از کتب فرانسه و غیره جمع و تدوین نموده اند. این کتاب به علاوه مقدمه ، شامل شرح مفصل طبیعی و سیاسی و ثروتی و احصائی تمام ممالک عالم است ». و در پایان کتاب راجع به تاریخ تحریر آن نوشته شده : «در یوم چهارم شهر شوال المکرم 1333 هجری ختم گردید».
هارون آبادی
تیره ای در حدود 600 خانواراز طایفه کلهر از ایلات کرد که به تربیت اغنام و احشام میپردازند و پیرو مذهب علی اللهی و تسنن هستند. (جغرافیایی سیاسی کیهان ص 61). رجوع به ایل کلهر شود.
هاری
کناس و سرگین کش است ، زیرا که هار به معنی سرگین است و «ی » برای نسبت است ، یعنی کسی که سرگین را برمیدارد و در هندوستان حلال خور خوانند.(از آنندراج ) (از برهان ).
  • خاکروبه کش .
  • هازنده
    داننده .
  • بیننده . ملاحظه کننده . نگرنده . رجوع به هازیدن شود.
  • هاسنده
    هراسنده . ترسنده . بیم کننده . رجوع به هاسیدن شود.
    هاشم خانی
    تیره ای از ایل جلیلوند که در اطراف قزوین سکونت دارند. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 368).
    هارون آستانه گردون
    کنایه از ماه است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء):
    برجیس موسوی کف و کیوان طورحلم
    هارون آستانه گردون مکان اوست .

    خاقانی .

    هاری آباد
    دهی است از دهستان سلگی شهرستان نهاوند، واقع در 25 هزارگزی شمال باختری شهر نهاوند و جنوب رودخانه گاماسیاب . ناحیه ای است واقع در جلگه ، سردسیر و دارای 250 تن سکنه . شیعه ، لری و فارسی زبانند. آب آن از چشمه و رودخانه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات و توتون است و اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه آن مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
    هازو
    رجوع به هاژ و هاژو و هاژه شود.
    هاسه
    یوهان آدلف . رجوع به هاس (ژان آدولف ) شود.
    هاشم خطیب
    ابن احمدبن عبدالواحدبن هاشم الاسدی ، مکنی به ابوطاهر. اهل حلب ، خطیبی بلیغ و واعظ و ادیب بود. اصلش از رقه و در سال 496 ه' . ق. در حلب به دنیا آمد. شغل خطبه خوانی حلب به وی واگذار گردید. محمدبن نصر القیسرانی این بیت را درباره او گفته است :
    شرح المنبر صدراً لتلقیک رحیباً
    اتری ضم خطیباً منک ام ضمخ طیبا.
    وی آثاری از خود به یادگار گذاشته از آنجمله : کتاب «التنبیه علی اللحن الخفی » و کتاب «مناجاة العارفین » و دیوان «خطب » و کتاب «افراد ابی عمروبن العلا».در سال 577 ه' . ق. در حلب وفات یافت . (از اعلام زرکلی چ 2 ج 9).
    هارون الاعور
    مکنی به ابوعبداللّه . تابعی و قاری است . وی از شیوخ و اساتید اصمعی بوده و اصمعی از وی روایت کرده است . (عیون الاخبار ج 1 ص 322) (الموشح ص 171) (یادداشت به خط مولف ). و رجوع به ابوعبداللّه هارون ... شود.
    هاریت
    نام محلی است در هند که در «بشن پران » ذکر آن آمده است . (ماللهند ص 63 ص 15).