جستجو

شارتر
مرکز شهرستان اور - ئه - لوار واقع در ساحل رود اور در 96 هزارگزی جنوب باختری شهر پاریس . جمعیت آن 28700تن ، و آن اسقف نشین و دارای کلیسای عظمی متعلق به قرون دوازدهم و سیزدهم و دخمه اموات کلیسا متعلق به قرن یازدهم است و بدانجا پنجره هایی با جامهای رنگین نقش و نگاری و درهای قدی منبت کاری شده متعلق به قرون دوازدهم و سیزدهم باشد. محصول عمده آن غلات و نانهای پیراشکی آن معروف است . دارای کارخانه های ذوب فلز، تسمه سازی و تخته بری می باشد.
شارستان چهارچمن
نام کتابی از تصنیفات بهرام بن فرهادبن اسفندیار پارسی معروف به فرزانه بهرام که گویا در حدود 1034 ه' . ق. میزیست . کهن ترین کتابی است که از دساتیر نام می برد. ظاهراً نویسنده در این کتاب خواسته است میان اسلام و مزدیسنا سازش دهد. رویهم رفته کتاب شگفت آمیزی است . (از فرهنگ ایران باستان پورداود، صص 27 - 28).
شارستان رویین
نام شهری افسانه ای آن را مدینة الصفر خوانند. صاحب مجمل التواریخ درباره این شهر موهوم آرد: «جماعتی گویند اسکندر کرده است اما در سیر آن است که سلیمان علیه السلام کرده است ، و در روزگار عبدالملک مروان ، ظاهر گشت و سبب آن بود که چون عبدالملک بخلافت بنشست در خزینه کتابی یافت حکایت آن شهرستان در آنجا نوشته ، و عجایت آن حکایت کرده و گفته که در آن جایگه کیمیاست ، و خزاین و کتب سلیمان علیه السلام و یکی از فرزندان سلیمان علیه السلام آنجا نهاده است ، و در آخر مغرب است ، پس عبدالملک مروان را این هوس افتاد. وزیر خویش را با چهار هزار سوار و یکساله برگ راه راست بکرد، و پیش ملک حمیر فرستاد که گفتند که اگر کسی از این شهرستان آگهی دارد الا ملک حمیر نباشد». (مجمل التواریخ و القصص ص 501)... بعد از آن ملک حمیر گفت ایها الوزیر این ساعت مرا باجماعتی پیران این ولایت با تو بباید آمدن بطلب شهرستان رویین ... (مجمل التواریخ ص 507)... و آن کیمیا و بعضی جواهر بدست وزیر به عبدالملک فرستادند، و اصل مال عبدالملک از آن کیمیا بود. (مجمل التواریخ ص 511).
شارق
نعت فاعلی از شرق و شروق. طالع. برآینده . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). روشن . تابان . (غیاث ): تا صبح صادق از افق باختر شارق گردد. (سندبادنامه ص 183).
شارل امانوئل اول
ملقب به کبیر وی از سال 1580 تا 1630م . دوک ایالت ساووا بود.
شارل ژید
عالم علم اقتصاد معاصر فرانسوی است . وی به سال 1847 م . در قصبه اوزه تولد و به سال 1932 م . وفات یافت . آثار درخشانی در رشته اقتصاد سیاسی تصنیف و از اصل تعاونی دفاع کرد.
شارلوتنبورگ
از شهرهای آلمان است که از سال 1920م . ببعد به برلن ملحق شد. جمعیت آن 209000 تن است .
شارستان زرین
نام شهری افسانه ای که تاویل پسر قابیل در ولایت زنگستان بنا کرد. دیوار آن از آهن ، دوازده فرسنگ اندر دوازده فرسنگ و بالای دیوار هشتاد گز و ده گز سطبری ... ابلیس ایشان را رهنمونی کرد بر معادن جواهر از زمرد و یاقوت و مروارید و لعل وفیروزه تا آن شهرستان زرین را جمله به جواهر مرصع کردند و در آن جایگاه کوشکها و خانه ها ساختند جمله اززر و جواهر و چندانی جواهر بر دیوار شهرستان زرین بکار بردند که چشم از دیدار و شعاع آن خیره می شد و ابلیس ایشان را گمراه بکرد تا همه بت پرست شدند و ایزدتعالی هم از میان ایشان بدیشان پیغامبران فرستاد و ایشان آن پیغامبران را همه هلاک می کردند تا خدای تعالی بر ایشان خشم گرفت و در شب از آسمان آتشی بفرستاد چنانکه همه را بسوخت و هیچ خلق از ایشان نماند. و مدت هزار سال آن شهرستان و باغها و نزهتگاهها معطل مانده بود تا بعد هزار سال فتوحی پادشاه مصر پس از گذشتن از هفت خوان به شهرستان زرین رسید و به حیلت در آن باز کردند و در آن جایگاه آرام گرفتند... بعد از آن چون هفت سال برآمد روزی گردی برآمد و لشکری دیدند با ملکی نام او غلویل و از شهرستان جابلقا همی آمد به طلب شهرستان زرین و سرانجام شاه جابلقا کشته و لشکرش هزیمت شد و شش بار هزار هزار مرد بافتوحی جمع شدند، و فتوحی بفرمود تا زمین ها را غله بکشتند و با سرعمارت شدند تا روزی فتوحی بشکار رفته بود... به کنار آب سنگی دید همچون دکانی پنج فرسنگ در پنج فرسنگ، ملک را آن موضع خوش آمد، گفت ما را برین سرسنگ شهری باید کرد که زر و جواهر در میان مردمان بکار آید. ما را بهتر آید که این شهرستان زرین بکَنیم و این جایگاه شهری کنیم . (از مجمل التواریخ و القصص صص 498 - 500).
شارقنج
دیهی کوچک است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند و آن جلگه ای است و آب و هوای معتدل دارد و سکنه آن 18تن است . آب آن از قنات محصول عمده آن غلات و شغل اهالی آن زراعت است . راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
شارل امانوئل چهارم
وی از سال 1796م . پادشاه ساردنی بود و بسال 1802 م . از سلطنت خلع شد.
شارل سوم
معروف به شارل فربه پسر لوئی دوم معروف به لوئی لوژرمانیک و اما دوباویر . وی بسال 839م . تولد و به سال 888 م . وفات یافت . در سال 881 م . امپراطور روم غربی و در سال 882 م . پادشاه ایتالیا شد. پس از مرگ کارلومان درسال 884 م . نایب السلطنه فرانسه گردید. مجلس (دیت ) شهر تریبور به علت بی لیاقتی که وی در برابر نورمان ها نشان داد درسال 887 م . او را از پادشاهی برانداخت و اود جانشین او گردید.
شارلووا
فرانسوا گزاویه دو. یسوعی فرانسوی . وی بسال 1682م . در سن - کانتن تولد و بسال 1761م . وفات یافت . شط سن لوران وشط میسی سی پی را در امریکای شمالی او کشف کرده است .
شارستانی
منسوب به شارستان .
  • جامه ای بوده که از آن دستار می کرده اند و احتمال میرود که شاره متداول هندوستان مخفف همین کلمه باشد. (یادداشت مولف ).
  • شارقنج بالا
    دیهی است از دهستان القورات ، بخش حومه شهرستان بیرجند واقع در 24 هزارگزی شمال باختری بیرجند و آن دامنه است و آب و هوای معتدل دارد و سکنه آن 313تن است . آب آن از قنات ،محصولات عمده آن پنبه ، غلات ، میوه جات از جمله انگور و شغل اهالی آن زراعت است . راه مالرو دارد. مزارع ماهیشک ، کلاته ، عباس صادق، ماهی مرگ، کاویدر و شارقنج پایین جزء این دیه اند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
    شارل امانوئل دوم
    وی از سال 1638 تا 1675 م . دوک ایالت ساووا بود.
    شارل سیزدهم
    به سال 1748 م . در شهر استکهلم تولد و به سال 1818 م . وفات یافت . در سال 1809 م . پادشاه سوئد شد. وی ژان بر نادوت را که بعداً به شارل - ژان یا شارل چهاردهم موسوم گردید به فرزندی پذیرفت .
    شارل ویل
    مرکز کمون آردن از آروندیسمان مه زیر دارای 22500 تن جمعیت و صنایع ذوب فلز است .
    شارشاه
    محمدبن شار ابونصربن محمد معروف به شارشاه از پادشاهان غرشستان در عهد سلطان محمود غزنوی و این شارشاه چون به عرصه رسید پدر وی شارابونصر ملک به وی بازگذارد. چون بر طاعت آل سامان نشو و نما یافته ودر حجر رعایت ایشان روزگار گذاشته بود در برابر ابوعلی بن سیمجور که عصیان بر ملک نوح آغاز کرده بود سر فرونیاورد و ابوعلی ابوالقاسم فقیه را به محاصره قلاع غرشستان فرستاد و ابوالقاسم آن ولایت بگرفت تا امیرناصرالدین به خراسان آمد و شارشاه و پدرش شارابونصربه نصرت ملک نوح برخاستند و انتقام از ابوعلی بکشیدند و با سر ولایت و مملکت خویش رسیدند تا در عهد سلطنت سلطان یمین الدوله شارشاه بخدمت تخت سلطان آمد و مدتی عزیز و مکرم ملازم خدمت بود لیکن پس از باز گشتن به وطن خود نافرمانی آغاز کرد و چون سلطان را اراده غزوی افتاد خواست که از هر طرفی لشکری فراهم گردد و مثالی به استدعای شارشاه روان کرد و عصیان او ظاهر شد. سلطان ابتدا کار او فروگذاشت و روی بمهم خویش آورد و چون از آن فارغ آمد و مجاهرت شارشاه بعصیان پیش او روشن گشت امیر حاجب آلتونتاش و ارسلان جاذب را بمناهضت او فرستاد. شارشاه در قلعه ای که بعهد سیمجوریان ملجاء ایشان بود متحصن شد و خزاین و ممالیک و حواشی و مواشی خویش بدان جایگاه نقل کرد و حاجب آلتونتاش و ارسلان جاذب پیرامن حصار او فرا گرفتند. ... شارشاه چون دید که کار از دست برفت زنهار خواست . سرانجام او را بدست آوردند و از قلعه بیرون کشیدند و اموال و خزائن او را غارت کردند و وزیر او بگرفتند و شکنجه بر کعبش نهادند تا ودایع و ذخایر و دفاین به دست باز داد و ولایت غرش و معاملات آن نواحی در مجموع ابوالحسن منیعی بستند و کوتوالی معتمد بر قلعه گماشتند و شارشاه را با تخت بندی که داشت بجانب غزنه بردند و چون او را به بارگاه سلطان رسانیدند بفرمود تا او را بینداختند و به تازیانه تعریک و مالش دادند و جایی محبوس کردند. (از ترجمه تاریخ یمینی ، نسخه چاپی صص 337 - 347). و رجوع به شارابونصربن محمد شود:
    همی ندید که بر گاه شار شیردلی است
    به تیغ شهر گشای و به تیر قلعه ستان .

    فرخی .

    شارقنج پایین
    مزرعه ای است جزء شارقنج بالا. رجوع به شارقنج بالا شود.
    شارل امانوئل سوم
    وی از سال 1730 تا 1773م . پادشاه ساردنی بود.