جستجو

ثملطة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ثملطة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
ثمین
گران . گران بها. پرقیمت . بیش بها. پربها. بهاور. بهائی . قیمتی . گران قیمت:
تا هر دو تهنیت را در پیش او بریم
صافی تر و شریف تر از لولو ثمین .

فرخی .

ثناگو
ثناگوی . مداح . دعاگو. ستایشگر. حامد. ستاینده:
من ثناگوی بزرگانم و مداح ملوک
خاصه مدحتگر آن راد عطابخش کریم .

فرخی .

ثنوی
منسوب است به اثنان یا اثنی عشر در صورتی که علم باشد.
  • منسوب به ثنویة قائلین بدو اصل:
    کسی که با تو دم از اتحاد و صدق نزد
    اگر چه هست موحدیکی است با ثنوی .

    سوزنی .

  • ثمره
    میوه . بار:
    مدحت تو شرف دهد ثمره
    خدمت تو سعادت آرد بار.

    مسعودسعد.

    ثنا گوئی
    مدح . ستایشگری .
    ثمرةالاثل
    ="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ثمرةالاثل در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

    برای جستجوی بهتر:
    - در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
    - در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
    - در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
    ثمم
    ج ِ ثموم .
    ثناگوینده
    ثناگوینده بر محسن . شاکر و شکور. (منتهی الارب ).
    ثنویین
    ج ِ ثنوی .
    ثمرةالاصف
    ="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ثمرةالاصف در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

    برای جستجوی بهتر:
    - در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
    - در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
    - در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
    ثم ماذا
    سپس چه ؟ میخواهید چه نتیجه بگیرید. مقصود از این مقدمه چیست .
    ثناء
    آفرین . سخن نیکو. کلام جمیل . تمجید. تعریف . تحسین:
    ز دیدار رستم بجا ماندند
    ز دورش فراوان ثنا خواندند.

    فردوسی .

    ثنان
    گیاه بسیار و بهم پیچیده .
    ثنی
    شتر نر شش ساله . ماده شتر پنج ساله بششم درآمده . اسب ،گوسپند و بز و گاو سه ساله . ج ، ثنیان و ثناء. مولف کشاف اصطلاحات الفنون گوید: بر وزن کریم کسی را نامند که چهار دندان واقعشده در جلو دهان او افتاده باشد. و این دندانها که دو در بالا و دو در پائین قرار گرفته ثنایا نامیده میشود. ولی این دندانها در حیوانات به اختلاف واقع شوند. و در مهذب الاسماء گوید: ثنی اسب و گاو و گوسپند سه ساله و اشتر پنجساله را نامند. الاثناء و الثنیات جمع. و در کنزاللغات آمده که ثنی گاو و گوسپند دو ساله که پا در سوم نهاده باشد و شتر پنجساله که پا در ششم نهاده باشد و آهوی شش ساله . و بیرجندی در کتاب الاضحیه آورده که بز و میشی که دو سالش تمام نشده و در شرف داخل شدن در سال سوم باشند ثنی نامیده میشوند و در نهایة اللغه ابن اثیر جزری است که گوسفندی که در سال سوم پانهاده باشد ثنی گویند ودر مذهب ابن حنبل گوسفندی را نامند که در دوسالگی داخل شده باشد و گاوی را هم که دو سالش تمام و در سال سوم پا نهاده باشد ثنی خوانند چنانکه در هدایه ذکر شده است . و در خلاصه گفته است که گاو تمام سه ساله راهم ثنی مینامند و وفق بین این اقوال بمختصر تجوزی ممکن باشد و ثنی شتری را نیز گویند که پنجسالش تمام ودر سال ششم پا نهاده باشد. و در خزانه گفته است که شتر چهار سال تمام و پا نهاده در پنجسالگی را نیز ثنی گویند. سخن بیرجندی در اینجا تمام است و فی جامعالرموز قیل اثنایا ابن حول و ابن ضعفه و ابن خمس من ذوی ظلف و خف لکن فی کتب اللغة هو من ذی ظلف ما دخل فی السنةالثالثة و من ذی خف فی السادسة. و هکذا فی المحیطلکنه قال هو من الغنم ما دخل فی الثانیة. ثم قال هذا کله قول الفقهاء فهم یوافقون اهل اللغة فی الاکثر.
    ثمرةالدوم
    ="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی ثمرةالدوم در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

    برای جستجوی بهتر:
    - در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
    - در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
    - در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
    ثمن
    بها. ارز. نرخ . اخش . قیمت . مقابل ِ مثمن و صرف . ج ، اثمان . اَثمُن . اَثمِنة: در میان اهل دیلم غلائی ظاهرشد بسبب تردد لشکر و تفحص از مواضع غلات و اقوات و تاراج کردن آن بی عوضی و ثمنی . (ترجمه تاریخ یمینی ).
    هم ز لطف و جوش جان با ثمن
    پرده ای بر روی جان شد شخص تن .

    مولوی .

    ثناا
    (مولانا...) وی یکی از علماء هندوستان بود که در حدود سال 946 ه' . ق. قضای پاتیپات به وی محول شد. او راست : تفسیری بنام تفسیر مظهری . و کتاب السیف المسلول و بعض مولفات دیگر. (قاموس الاعلام ).
    ثنانیوش
    مدح شنو. دعاشنو:
    ثنانیوش و عطابخش باش از پی آنک
    ثنانیوش و عطابخش راست طول بقا.

    سوزنی .

    ثنیا
    ثنوی .
  • سر و پاهای شتر قمار.
  • اسم است استثنا را و هر چه که آنرا استثنا کنند.