جستجو

ترومبون
یکی از سازهای بادی مسی که صدای آن شبیه ترمپت ولی قوی تر و بهتر از آن است و غالباً نواهای باشکوه و پرصدا را اجرا می کند.
تشاکی
همدیگر را گله کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گله کردن بعض قوم از بعض دیگر. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
تعاریض
1 ـ سخن را روشن نگفتن . 2 ـ به کنایه سخن گفتن .
تفریح گاه
محل تفریح ، گردش گاه .
ترکتازی
ترکتاز. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تاخت آوردن به شتاب و تعجیل و بی خبر و ناگاه باشد بر سبیل تاراج و غارت نمودن . (برهان ). غارتگری . (فرهنگ رشیدی ). تاختن آوردن . (صحاح الفرس ). بمعنی ناگاه تاختن بر سبیل غارت مثل تاختن ترکان . (غیاث اللغات ):
ز زلفت بس نبود این ترکتازی
که هندوی دگر را برکشیدی .

خاقانی .

تشت وخایه
1 ـ نوعی بازی و آن چنان است که خایه ای (تخم مرغی ) را خالی کنند و از شبنم پر سازند و راه آن را محکم کنند و در هوای گرم در تشتی مسی گذارند و اگر هوا گرم نباشد اندکی آتش در زیر تشت افروزند. چون تشت گرم شود، تخم مرغ به جانب هوا پران گردد. 2 ـ کنایه از: زمین و آسمان (چه مدت ها زمین را در میان آسمان می پنداشتند). 3 ـ نام طلسمی است . ؛ علم ~: علم نجوم .
تعبیه
آراستن ، آماده کردن .
تفسره
پیشاب بیمار که پزشک از آزمایش آن پی به بیماری می برد.
تریاک
بمعنی پادزهر است . (فرهنگ جهانگیری ). معجونی است که معربش تریاق است . و مطلق پازهر را گویند. (فرهنگ رشیدی ). پازهر را گویند و معرب آن تریاق است . (برهان ). پازهر بتازیش تریاق و دریاق گویند. (شرفنامه منیری ). معجونی معروف که دفع زهر کند... و مطلق پادزهر را تریاک گویند و تریاق معرب آن است . (انجمن آرا). مطلق پادزهر و پازهر بزی که حجرالتیس باشد. (ناظم الاطباء): و اندر بوشنگ [ بخراسان ] گیاهی است که شیر او تریاک است زهر مار و کژدم را. (حدود العالم ).
که این آشتی جستن از بهر چیست
نگه کن که تریاک این زهر چیست .

فردوسی .

تعدیه
1 ـ کسی را از کاری منصرف کردن . 2 ـ فعل لازم را متعدی کردن . 3 ـ گذرانیدن .
تفسید
تباه کردن .
ترکش گر
سازنده ترکش .
تریبه
استخوان سینه ، جناغ ؛ ج . ترایب .
تعرفه
1 ـ معرفی کردن ، شناساندن . 2 ـ فهرست قیمت کالاها. 3 ـ صورت مالیات و عوارضی که به اجناس تعلق گیرد.
تفظیع
1 ـ فظیع گردانیدن ، زشت و سخت کردن . 2 ـ به زشتی نسبت دادن . 3 ـ زشتی ، شناعت ؛ ج . تفظیعات .
ترکمون زدن
کاری را به ناشیانه ترین شکل انجام دادن ، گند زدن ، تِر زدن .
تریشین
یکی از کرم های طفیلی از خانواده نماتودها که در انسان مرض تریشینوز را به وجود می آورد. این جانور کرم کوچک نخی شکل و باریکی است که حداکثر طولش در حدود 6 میلیمتر است .
تعزیرات
ج تعزیر. نهادی که در آن جا میزان مجازات افراد خاطی تعیین و اجرا می شود.
تریل
نوعی موتور سیکلت پر قدرت با چرخ های بزرگ و لاستیک آجدار جهت مسابقه و رانندگی در مسیرهای ناهموار و گل آلود.
تعکف
خود را بند کردن و بازداشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اعتکاف . (اقرب الموارد).