جستجو

کاتوش
(مرکز) واقع در شمال غربی شبه جزیره یوکاتان (مکزیک ).
کاثران
اسم هندی قطران است . رجوع به قطران شود.
کات کبود
زاج کبود. زنگ مس . ترکیبی از جوهر گوگرد و مس یعنی سولفات مس . (ناظم الاطباء). بلخچ . ماده کانی که برای سبز نگاه داشتن سبزیها و ترشیها بکاربرند. از این ماده در شاهرود و بعض نقاط خراسان و آذربایجان یافت شود. (جغرافیای اقتصادی کیهان ص 44).
کاتوکامبرزی
(صلح ) نام عهدنامه صلح (3 آوریل 1559) که پس از شش جنگ که بین خاندان فرانسه و اطریش درگرفت برقرار شد.
آلبرماله نویسد: بموجب معاهده مذکور که پادشاه اسپانیا و فرانسه و انگلیس و امپراطور آلمان در آن شرکت جستند شاه فرانسه (هانری دویم ) از ادعای خود که بر ایطالیا داشت چشم پوشید و دیگر جز قلعه ای چند در دامنه کوههای آلپ چیزی را مالک نبود ولیکن در قسمت شمال سه شهر مس و تول و وردن را برای خود نگاهداشت . انگلیسیها نیز بندر کاله را به او واگذاشتد. اما پادشاه اسپانیا هم در عوض ناپل و میلان را بتصرف خویش درآورد و جانشینان وی آن دو ناحیه را صدو پنجاه سال در دست داشتند و هم بموجب صلح کاتوکامبرزی برای بقای صلح و آشتی فیلیپ دویم دختر هانری دویم را بزنی گرفت و هنگام عروسی در پاریس بساط عیش و سرور بسیار چیده شد و در جشنی از جشن های نظامی که هانری هم در آن شرکت داشت نیزه حریفش شکست و یک پاره چوب بچشمش خورد و شاه فرانسه چند روز بعد از این جراحت که یافت درگذشت . (تاریخ قرون جدید تالیف آلبرماله ترجمه سید فخرالدین شادمان ص 93 - 94).
کاثعة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی کاثعة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
کات گلابی
کات هندی . کاد هندی .
کاج سوزنی
نوعی کاج .
کاچالان
ده قشلاقی جزء دهستان سیاه رود بخش افجه شهرستان تهران . فعلاً بدون سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
کاخ آپادانا
از کاخهای دوره هخامنشیان در تخت جمشید. در رساله «شرح اجمالی آثار تخت جمشید» آمده : کاخ عظیمی است که ستونهای بلند و پلکانهای مفصل آن مهمترین آثار موجود تخت جمشید بشمار میرود.کاخ مزبور از طرف شمال و مشرق بحیاط وسیعی مشرف بوده در هر یک از آن دو سمت پلکانهای مفصلی داشته است .
پلکان شمالی چون از قدیم الایام بیرون از خاک بوده خرابی و آسیب زیاد به آن وارد آمده است و پلکان شرقی چون طی قرون متمادی خاک آن را فراگرفته سالمتر وبهتر باقی مانده است . رجوع بدو شکل زیر شود.
در هر دو پلکان سراسر یک بدنه صف افسران و سربازان و مراسم مربوط بسلام ارتش شاهنشاهان هخامنشی نموده شده . در ردیف بالا نقش عرابه ها و اسبهای سلطنتی و کرسی مخصوص شاهنشاه و در دو ردیف پائین ، تصویر افسران و بزرگان دربار یک درمیان یکی پارس و یکی مادی بنظر میرسد و در قسمت جلو صورت عده ای از سربازان جاویدان که سربازان خاص شاهنشاه بوده اند در سه ردیف دیده میشود. در بدنه وسط پلکان نقش هشت سرباز نیزه دار که باز یکی پارسی ویکی مادی باشد حجاری گردیده است . در بدنه بزرگ دیگر بیست و سه مجلس ، هر مجلس شامل تصویر نمایندگان یکی از ملل تابعه ایران با لباس و هیئت مخصوص و هدایائی که جهت شاهنشاه عرضه میدارند ترتیب داده شده است . دست نفر مقدم هر دسته از نمایندگان را یک حاجب پارسی یا مادی گرفته برای باریافتن بحضور شاهنشاه میبرد وپشت سر وی سایر نمایندگان آن ملت هدایای خود را می آورند. وضع نقوش برجسته را در پلکانهای دو ایوان شمالی و شرقی آپادانا طوری ترتیب داده اند که مانند تمام نقوش برجسته تخت جمشید در یک طرف جانب راست و در طرف دیگر پهلوی چپ اشخاص بخوبی نمودار باشد و بدین ترتیب برای علاقه مندان بمطالعه وضع لباس ملل مختلف و افسران هخامنشی موضوع های بسیار شیرین و دلچسب فراهم میباشد.
شرح نقوش برجسته ملل تابع ایران بر بدنه پلکان بزرگ جبهه شرقی آپادانا: چون یکی از جالب ترین و دلنشین ترین آثار تخت جمشید همین قسمت اخیر یعنی بیست و سه مجلس شامل تصاویر ملل تابعه ایران در حال عرضه داشت هدایای خود و باریافتن به حضور شاهنشاه هخامنشی میباشد، لذا از روی نقوش بدنه بزرگ پلکان شرقی آپادانا، در قسمتی که تصاویر ملل مزبور نموده شده است نظر به سالمتر ماندن آنها ذیلاً بمعرفی هر یک از اقوام تابع ایران می پردازد: همانطور که فوقاً اشاره نمود تصاویر این ملل در بیست و سه مجلس ترتیب داده شده . از این بیست و سه مجلس هفت مجلس در ردیف بالا قرار دارد: مجلس اول نمایندگان مادیان ، مجلس دوّم نمایندگان خوزیان ، مجلس سوم پارتیان ، مجلس چهارم . ملتی شبیه به پارتیان یعنی سغدیان یا باختریان ، مجلس پنجم مصریان (که نیمه بالای بدنشان ریخته و از میان رفته است . (در مجلس ششم و هفتم ظاهراً نمایندگان زرنکا (سیستان کنونی ) و خوارزمیان نمودار هستند.
در ردیف دوم شش ملت نموده شده است ; ردیف جلوترنمایندگان ارامنه با اسب و ظرف گرانبها; پشت سر آنها بابلیان که گاو کوهاندار از جمله هدایای ایشان است ; پس از آن نمایندگان مجلس سیلیسی (؟ ) در آسیای صغیر که دو راس قوچ ممتاز ضمن هدایای خود می آورند و بعد از آن . سکائیان تیزخود سپس آشوریان و در آخر سکائیان هوم ورک دیده میشوند. ردیف سوم شامل پنج ملت بوده ، ابتدا نمایندگان فنیقیه با ظروف گرانبها و عرابه عالی ; سپس مردم کاپادوکیه (؟ ) در آسیای صغیر; پس از آن نمایندگان یونانیان سارد و بعد مردم هاروواتی یعنی اهالی رخج در افغانستان (رجوع به شکل بالای همین صفحه شود). و بالاخره هندیان دیده میشوند. پنج ملت دیگر هم روی دیواره پلکان بر بالای نقش شیر و گاو نموده گشته که بترتیب از بالا بپائین شامل نمایندگان سکودرا یعنی ساکنین تراکیه و مشرق مقدونیه و سپس تازیان و پس از آن ملتی شبیه آشوریان بوده در منتهی الیه دیواره پله نمایندگان پونتی (سومالی کنونی ) و حبشیان که آخرین قوم تابع شاهنشاهی ایران بشمار میرفته و داس و زرافه هدیه ایشان میباشد، حجاری شده است .
آثار آتش سوزی اسکندر در قسمت جنوبی همین بدنه که نقش ملل تابع ایران بر آن حجاری گشته و همچنین بر روی پله منتهی الیه جنوبی آن بخوبی پدیدار است .
توضیح درباره اینکه بیست و سه مجلس فوق از لحاظ مدرک عظمت و قدرت میهن ما در عصر شاهنشاهان هخامنشی تا چه پایه اهمیت دارد در اینجا زائد بنظر میرسد ضمناً طرز لباس و درجه تمدن و صنعت ملل تابع ایران از روی نقوش و هدایای هر کدام معلوم گشته اطلاعات کم نظیری را در این باره به اختیار علاقه مندان میگذارد و شرح این قسمت در اینجا موجب اطناب مطلب خواهد بود.
بر طرفین بدنه های هر یک از پلکانهای آپادانا کتیبه هائی بخط میخی دیده میشود. در لوحه یک طرف متن پارسی و در لوحه دیگر متنهای بابلی و عیلامی است و مضمون آن بطور خلاصه از احداث پلکانها و نقوش روی آنها بفرمان خشایارشا حکایت مینماید.
نقشه اجمالی کاخ آپادانا بدین قرار بوده که از پلکانهای شمالی و شرقی هر کدام به ایوانی بزرگ بالا میرفته اند. هر یک از ایوانهای مزبور دارای دوازده ستون سنگی بلند بارتفاع 18 متر بوده .از ایوان شمالی به وسیله دو آستانه و از ایوان شرقی بوسیله یک آستانه بدرون تالار بزرگ کاخ میرفته اند.این کاخ ایوان سومی هم به طرف مغرب داشته که چشم انداز آن رو بجلگه پهناور مرودشت بوده مانند ایوان شرقی بوسیله یک آستانه بزرگ به تالار مرکزی مربوط میگردیده است . تالار بزرگ مرکزی کاخ دارای شش ردیف در شش ردیف جمعاً 36 عدد ستون سنگی بزرگ بوده هر ضلع تالار70 و 60 متر طول داشته در چهار طرف آن دیوار خشتی که قطر آن بطور متوسط 5 متر و نیم بوده قرار گرفته تالار مرکزی را از سه ایوان فوقالذکر مشخص مینموده است بدینقرار کاخ آپادانا عبارت از تالار بزرگی در وسط با36 ستون و ایوانهائی در شمال و مشرق و مغرب هر کدام دارای 12 ستون بوده بوسیله پلکانهای مفصل و معظمی از جانب شمال و مشرق بحیاط شمالی و شرقی کاخ مربوط میگشته است از طرف جنوب تالار هم دو آستانه در بزرگ پدیدار است که بقسمتهای عقب تالار مربوط میشود. با مختصر دقتی در محل دیوارهای خشتی اطراف تالار محل آبروهاو ناودانها ملاحظه میگردد. این آبروها به مجرای عظیم زیرزمینی مربوط میشود که بطول چند کیلومتر در زیر صفه تخت جمشید در دل صخره ایجاد گشته محل جریان و خروج فاضل آب کاخهای تخت جمشید بوده است .
محل کشف الواح زر و سیم در کاخ آپادانا: در هر یک از چهار گوشه تالار مرکزی آپادانا درست زیر زاویه دیوار خشتی اطراف تالار جعبه سنگی حاوی لوحی از زر و لوحی از سیم وجود داشته که به امر داریوش پیش از ساختمان دیوار آنها را نهاده بودند. دو عدد از این جعبه ها با الواح آنها در زمانهای قدیم ضمن خاکبرداریها و تجسسهای فراوانی که طی قرون متمادی در آثار تخت جمشید بعمل آورده اند کشف شده و از میان رفته است . دو جعبه دیگر که درگوشه های شمال شرقی و جنوب شرقی تالار قرار داشت . در شهریور سال 1312 بوسیله آقای کرفترمعاون و معمار هیئت علمی تخت جمشید کشف گردید، و اینک یک جعبه سنگی بایک لوح زر و یک لوح سیم در موزه سلطنتی کاخ مرمر ویک جعبه سنگی و یک لوح زر و یک لوح سیم دیگر در موزه ایران باستان نگهداری میشود. مضمون کتیبه الواح مزبور بدینقرار است :
«داریوش ، شاه بزرگ، شاه شاهان ، شاه کشورها، پسرویشتاسپ هخامنشی . داریوش شاه گوید اینست کشوری که من دارم از سکستان آن طرف سغد تا کوشا (حبشه )، از هندتا سارد که آن را اهورا مزدا بزرگترین خدایان به من داده است . اهورا مزدا مرا و خاندانم را پاس دارد (حفظ کند).» از این کتیبه برمی آید که ساختمان کاخ آپادانا در زمان داریوش آغاز گشته تالار مرکزی آن در زمان همان شهریار ساخته شده ، قسمتهای دیگر تا زمان خشایارشا بطول انجامیده است و به همین سبب کتیبه پلکانهای بزرگ آن بنام خشایارشا نقر گردیده اند.
ستونهای آپادانا در تالار مرکزی و ایوان شمالی شبیه ستونهای عمارت مدخل بوده بر فراز آنها سرستون هائی دارای دو پیکر گاو استوار بوده است و اینک در حیاط شمالی کاخ مزبور یکی از این نوع سر ستون ها که شکسته و آسیب زیاد دیده است موجود است و تا حدی چگونگی آن رامینمایاند. ایوانهای غربی و شرقی تنها دارای سر ستونهائی به شکل گاو یا شیر بوده ، سر ستونهای تزئینی دیگر نداشته و نمونه یکی از سرستونهای ایوان شرقی مشتمل بر دو سر پیکر شیر که بواسطه رگه طبیعی سنگ هنگام ساختمان کاخ و ایوان آپادانا از نصب آن خودداری ودر کف حیاط به پهلو خوابانده شده بود. در فروردین سال 1321 در گوشه شمال شرقی حیاط آپادانا به دست آمدو آن را در همان محل از پهلو بلند کرده بر کف زمین قرار دادند و اکنون همانجا نگهداری میشود (رجوع بشکل زیر شود). (از شرح اجمالی آثار تخت جمشید تالیف سیدمحمدتقی مصطفوی صص 4 - 10). نیز رجوع به آپادانا، اپادانا، اپدانه ، در همین لغت نامه و گزارشهای باستان شناسی از نشریات اداره کل باستان شناسی ج 3 صص 64 - 68 شود.
کاخ سه دروازه
یا کاخ سه دری (کاخ مرکزی تخت جمشید) از بناهای دوره هخامنشیان . در رساله «شرح اجمالی آثار تخت جمشید» آمده است : در جنوب حیاط شرقی کاخ آپادانا یعنی حیاطی که بین کاخهای آپادانا و صدستون واقع شده است آثار کاخ جالب توجه دیگری هویدا است که بمناسبت سه دروازه سنگی آن در کتابهای باستان شناسان متقدم به نام «کاخ سه دروازه » خوانده شده و نگارنده از لحاظ موقع و وضع آن نسبت بسایر کاخهای تخت جمشید با توجه بپلکان های عظیم و آثار مکشوفه آن که در نتیجه خاکبرداریهای سال 1311 ه' . ش . پیدا شده است مناسبتر میداند آن را کاخ مرکزی تخت جمشید بخواند.
پیش از خاکبرداریهای تخت جمشید تنها آثار سه دروازه سنگی سابقالذکر نمایان بوده چیزی دیگر از این کاخ دیده نمیشد. در پائیز سال 1311 ضمن عملیات خاکبرداری ، به پلکان بزرگ دو طرفه زیبائی برخوردند که راه اصلی ورود به کاخ مزبور بشمار میرود. این پلکان در جنوب حیاط شرقی آپادانا واقع گشته جبهه خارجی آن به نقوش برجسته سربازان نیزه دار پارسی و مادی و هم چنین نقش شیر و گاو تزیین یافته سه لوحه مربع مستطیل بمنظور نقر سه کتیبه میخی مانند سایر پلکانها در آن تعبیه شده است منتهی فرصت اتمام کار پلکان و نقر کتیبه ها را نیافته اند. روی دیواره های جبهه داخلی پلکان یک طرف نقوش برجسته افسران مادی و طرف دیگر نقوش برجسته افسران پارسی بطرزی بسیار ظریف و شیوا حجاری گردیده ، افسران مزبور را در حال صحبت و نشاط که گل به دست گرفته و دست به دست هم داده اند نشان میدهد.
از پلکان مزبور که بالا بروند به ایوان شمالی کاخ مرکزی میرسند. این ایوان دارای دو ستون سنگی بوده بوسیله یکی از سه دروازه کاخ بتالاری مربوط میگردد که دارای چهار ستون سنگی بوده قسمت مرکزی کاخ را تشکیل میداده است . هر سه دروازه سنگی به این تالار مربوط بوده و دروازه شمالی بطوری که گذشت آن را به ایوان و پلکان شمالی مربوط میساخته است و دروازه شرقی به اطاقی میرفته است که فعلا از میان رفته آثار آن بجا نمانده است . بدنه های این دروازه شامل نقش برجسته منحصر بفردی است که شاهنشاه را بر فراز اورنگ شهریاری در حالی که ولیعهد پشت سر وی ایستاده و28 نفر نماینده 28 ملت تابع ایران تخت او را بالای دست نگاهداشته اند نشان میدهد.
دروازه جنوبی که یک بدنه آن فقط باقی مانده به ایوان جنوبی (نظیر و قرینه ایوان شمالی ) و حیاط کوچکی میرسیده است . روبروی دروازه جنوبی در طرف دیگر حیاط مزبور پلکان بسیار کوچک و ظریفی وجود داشت که تخته سنگ زیرین و آستانه سنگی بر بالای آن اکنون در محل خود باقی است . خود پلکان را در سال 1317 برای حفظ از آسیب باران و آفتاب و غیره و در عین حال ارائه نمونه ای از حجاریهای ظریف تخت جمشید به موزه ایران باستان انتقال داده و در غرفه آثار هخامنشی موزه مزبور بمعرض نمایش گذارده اند.
در مغرب همین حیاط ایوان دیگری بادو ستون سنگی کوچکتر وجود داشته که سر ستون آنها بشکل شیر بود و قسمتهائی از ستونهای مزبور کشف شد لکن چون در محل خود محفوظ نبود قسمتی بموزه تخت جمشید و قسمتی هم در سال 1317 بغرفه هخامنشی موزه ایران باستان انتقال یافت . چون از انتقال پلکان کوچک و قطعات ستون کوچک کاخ مرکزی بموزه ایران باستان صحبت بمیان آمد بیمورد نمیداند ذکر نماید که نیمه یکی از سر ستونهای ایوان جنوبی همین کاخ نیز که تنها نمونه نسبةً بهتر و سالمتر از سر ستونها دارای صورت انسان و بدنه گاو بالداری بوده در تابستان سال 1311 درون حیاط جنوبی این کاخ کشف شد و در سال 1317 همراه آثار دیگری که از تخت جمشید برای موزه ایران باستان انتخاب گردیده بموزه مزبور منتقل گشت ، و اینک در عین حال که مشتاقان دیدار نمونه هائی از آثار با عظمت و شاهکارهای هنری تخت جمشید در موزه ایران باستان آنها را بسهولت می بینند دور از گزند باد و آفتاب و سایر عوامل طبیعی بنحوی محفوظ و مطمئن نگهداری میشود.
جانب شرقی کاخ مرکزی بواسطه اختلاف سطح زیادی که با بناهای عقب آن داشته بکلی فرو ریخته و از میان رفته است ، ولی آنچه بنظر نگارنده میتوان استنباط نمود این است که در حیاط جنوبی این کاخ روبروی ایوان غربی ایوان دیگری هم در سمت مشرق قرار داشته که شالده دو ستون سنگی کوچک آن باقی است . اجمالاً باید گفت که کاخ مرکزی از شمال بحیاطشرقی کاخ آپادانا و از مغرب بوسیله اطاقها و راهروها بحیاط و ابنیه جنوبی کاخ آپادانا و از جنوب به اطاقها و راهروهائی چند که اخیراً آثاری از آنها کشف شده است و از جانب مشرق بوسیله پلکانهای خشتی به اطاقها و ابنیه تابعه کاخ جنوبی مربوط میگشته است . بنابراین کاخ مزبور هم به کاخهای رسمی و بزرگ که در قسمت شمال صفه واقع گردیده ، مربوط بوده و هم با کاخهای کوچک و ابنیه خشتی مختلف که در جنوب و جنوب شرقی صفه واقع بوده ارتباط داشته است ; و آنچه از نقوش برجسته آن معلوم میشود نظر پروفسور هرتسفلد مبنی بر اینکه در این کاخ مراسم سلام خاص انعقاد مییافته تاییدمیشود، بدینمعنی که در کاخهای آپادانا و صد ستون سلام عام با حضور و شرکت نمایندگان تمام ملتهای تابعه ایران برگذار میشده ، پس از انجام سلام عام افسران پارسی و مادی که نسبت به سایر ملل مقرب تر و دارای منزلتی بیشتر نزد شاهنشاه بوده اند در کاخ مرکزی بوضعی صمیمانه و بانشاطتر بار یافته ، مراسم شادمانی عید را برگزار مینموده اند.
(سید محمدتقی مصطفوی . از شرح اجمالی آثار تخت جمشید ص 16 - 18).
کاخ نمکدان
از بناهای عهد صفویه . در گزارشهای باستان شناسی آمده : بفاصله صد و پنجاه متر در جنوب آینه خانه عمارت نمکدان بشکل دایره روی زمین مرتفعی ساخته شده بود. این عمارت هشت ضلعی و سه طبقه بوده شرق و غرب آن را باغ سعادت آباد فرا میگرفته است .
از طبقه فوقانی عمارت نمکدان با وجود آنکه آینه خانه در جلو آن بود منظره رودخانه پدیدار گشته و عمارت بلند آینه خانه مانع منظره آن نمیشده است .
وجه تسمیه این عمارت به نمکدان میگویند از آن جهت بوده است که شبیه نمکدانهای بلوری سابق ساخته شده و یا از آن جهت که شاه صفوی با یکی از دشمنانش که با او از در مدارا و سازش درآمده بود در آن نان و نمک خورده است . این عمارت نیز در سال 1306 ه' . ق. منهدم شده است . (گزارشهای باستان شناسی ج 3 ص 202 - 203).
کادرنا
لوئیزی . مارشال ایتالیائی متولد در «پالانزا». (1850 -1928). ژنرالیسیم سپاه ایتالیائی از 1915 تا 1917.
کاچره
کاچیره . رجوع به کاچیره (کاجیره ) شود. کافشه . (ناظم الاطباء).
کاخ آینه خانه
از ابنیه عهد صفوی در اصفهان . در گزارشهای باستان شناسی آمده : عمارت آئینه خانه بفاصله تقریباً پنجاه متر در مشرق کارخانه هفت دست فعلی و شصت متر فاصله از رودخانه زاینده رود به سمت پل خواجو واقع بوده و مشتمل بر تالاری شگفت و عالی بوده است که دوازده یا هیجده ستون دوازده متری از چوب سدر طاق مجلل آن را نگاهداری میکرده است و ترتیب چوب بست طاق آن نیز مانند چهلستون بوده است . نقشه عمارت آینه خانه تقریباً مانند چهلستون ولی کوچکتر از آن بوده و طول عمارت 24 متر وعرض آن 21 متر و چهارستون مرکزی آن مانند چهار ستون مرکزی عمارت چهلستون بر روی چهارپایه سنگی حجاری شده بشکل چهارشیر قرار داشته که در گوشه های حوض وسط تالار واقع میشده است ، و از دهان چهار شیر مجاور حوض آب بداخل حوض جهش میکرده (دو پایه از چهار ستون مرکزی آینه خانه که یکی از آنها نسبةً سالم مانده است اکنون در وسط دو باغچه گلکاری طرفین خیابان مدخل چهلستون زینت افزای باغچه های مزبور میباشد و در نظر است با چهارپایه مجسمه های سنگی چهارگوشه حوض چهلستون که باقیمانده های یک عمارت دیگر منهدم شده صفوی به نام «سرپوشیده » است در محل مناسبی در عمارت چهلستون نگاهداری شود). نمای تالار آینه خانه به سمت شمال رودخانه زاینده رود بوده یک سالن بزرگ بعد از ایوان با گنبدی عالی داشته که از دو طرف بوسیله درهای نقاشی و پنجره های مشبک مسدود میشده است و اطراف آن اطاقهای دیگری بوده ، کف عمارت از تخته سنگهای بزرگ مفروش بوده که بوسیله پلکانهای سنگی به نهری سنگی که دورتادور عمارت میگردید منتهی میشده است . تزئینات این عمارت شامل قابهای مزین ، کتیبه ها، نقاشیها، طلاکاریها وتزئینات بلورین بوده و همه دیوارها و سقف آن از آینه هائی تزئین میشده که یکپارچه بوده و طول آنها از یک متر ونیم تا دو متر و نیم و عرض آنها کمتر از یک متر نبوده است . انعکاس رودخانه زاینده رود و بیشه های ساحل شمالی آن در آینه ها منظره ای بی نهایت جالب و دلکش بوجود می آورده و بی اختیار تماشاچیان را به تحسین و تمجیدوامیداشته است . این عمارت در سال 1319 قمری منهدم گردیده است . (گزارشهای باستان شناسی ج 3 صص 199 - 201).
کاخ شاپور اول
در ویرانه های شهر بیشاپور (معروف به شاپور کازرون ) چندین سال پیش هیئت علمی فرانسوی امتیاز خاکبرداری و حفاری علمی گرفت و چند موسم در آنجا کاوشهای دقیق انجام داد. در یک قسمت آتشکده بسیار زیبای معظم و در قسمت دیگر تالاروسیع کاخ شاپور اول را با نقوش موزائیک سنگی گرانبها کشف نمود و در یک سمت دو ستون فروافتاده با پایه مجسمه شاپور و نوشته های پهلوی بالا سرستون را از زیرخاک نمایان ساخت . (گزارش های باستان شناسی ج 3 ص 467).
کاخواره
گاهواره . (آنندراج ).
کادزا
نام یونانی شهر قدیم گنجک در تخت سلیمان در جنوب شرقی مراغه و اعراب آن را «کزنا» نامیده اند. (از جغرافیای سیاسی ایران ، تالیف کیهان ص 150).
کاخال
اثاث البیت . فرش و اوانی . آلات خانه . مبل . در فرهنگها همه جا این کلمه را «کاجال » یا «کاچال » ضبط کرده اند، تنها در لغت فرس چ پاول هورن برای «کاچال » نسخه بدل «کاخال » با خاء معجمه نیز هست و برای «کاچالها» در شعر عنصری:
زود بردند و آزمودندش
همه کاچالها نمودندش
نسخه بدل «کاحالها» با حاء حطی است و من گمان میکنم این کلمه کاخال باشد با خاء معجمه نه «کاجال » و نه «کاچال » و نه «کاحال » و مرکب است از کاخ بمعنی کوشک و قصر و غیره و «ال » حرف نسبت و این معنی را گذشته از اینکه نسخه بدل اسدی پاول هورن تایید میکند، بودن لفظ کاخ در بیت بهرامی بقصد جناس ، موید دیگری است و مصراع بهرامی هم که در فرهنگها شاهد «کاچال » آورده اند، شاید در اصل اینطور بوده:
بخواست آتش و آن کند را بکند و بسوخت
نه تاج ماند و نه تخت و نه کاخ و نه کاخال
و کاتب تحریف کرده باشد. رجوع به کاچال و کاچار و آل شود.
کاخشتوان
قریه ای از قراء بخارا در ماوراءالنهر. (معجم البلدان ). احمدبن محمدبن نصر گوید: هنوز آن قوم مانده اند درولایت کش و نخشب و بعضی از دیههای بخارا چون کوشک عمر و کوشک (کا) خشتوان و دیهه رزمان و ایشان از مقنعهیچ خبر ندارند. (تاریخ بخارا تالیف نرشخی ص 88).
کاخوال
زاغ . (آنندراج ).