جستجو

ساختمان قنبری
دهی است از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فسا، واقع در 21 هزارگزی باختر داراب و 8 هزارگزی راه شوسه داراب به فسا. جلگه ای و هوای آن معتدل و مالاریائی است از آب باران مشروب میشود محصول آن پشم و روغن و پوست است . 257 تن سکنه دارد که به شغل گله داری اشتغال دارند و از صنایع دستی قالی بافی در آن معمول است ، راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
ساخسلو
دهی است جزء دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر، واقع در32 هزارگزی جنوب باختری هریس و 6500 گزی راه شوسه تبریز به اهر. جلگه ای و هوای آن معتدل و مایل به گرمی و مالاریائی است از آب تلخ رود وآب چشمه مشروب میشود. محصولات آن غلات و حبوبات و سر درختی است . 169 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری اشتغال دارند. از صنایع دستی فرش بافی در آن معمول است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 4).
سادات طلس
چهارتن بودند: قیس بن سعدبن عباده ، عبداللّه بن زبیر، احنف بن قیس ، شریح قاضی . و طلس بحرف عرب کسی را گویند که درروی وی اصلاً موی نباشد. رجوع به حبیب السیر چ قدیم تهران جزء دوم از ج 2 ص 240 و چ خیام ج 2 ص 124 شود.
سادح
نیکوحال . (مهذب الاسماء). فراخ سال . گویند فلان سادح یعنی فراخ سال است . (شرح قاموس ). آنکه در خصب است . (صراح ). مخصب . (تاج العروس ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). مرد در فراخی و ارزانی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
سادوران
رجوع به سادآوران شود.
ساختمان محمودآباد
دهی است از دهستان قره باغ بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در 36 هزارگزی راه شوسه شیراز به فیروز آباد. جلگه ای و هوای آن معتدل و مالاریائی است .ازآب چاه مشروب میشود و محصول آن غلات و صیفی است ، 150 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7).
ساخط
خشمگین . (مهذب الاسماء). خشمناک . (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
سادات عگوب
دهی است از دهستان میان آب (بلوک عنافجه ) بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 40 هزارگزی شمال اهواز، و در4 هزارگزی خاور راه شوسه اهواز به اندیمشک زمین آن دشت و هوای آن گرمسیر است آب آن از رودخانه شاهور و محصول آن غلات و برنج است ، 250 تن سکنه دارد که به زراعت و گله داری اشتغال دارند. از صنایع دستی قالیچه بافی در آن معمول است . بعلت مسطح بودن اراضی در تابستان میتوان بدان اتومبیل برد. ساکنان آن از طایفه سادات موسوی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
سادول
دهی است از دهستان بیلسوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 21 هزارگزی خاور دیزگران ، و 2 هزارگزی جنوب خاوری بلشت . کوهستانی و سردسیر، و آب آن از چشمه ، و محصول آن : غلات ، حبوبات ، لبنیات ، انگور و گردو است . 270 تن سکنه دارد که به زراعت مشغولند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
ساختن
بناء. بناکردن . عمارت . عمارت کردن . برآوردن . پی افکندن . بن افکندن . بنیان:
دور ماند از سرای خویش و تبار
نسری ساخت بر سر کهسار.

رودکی .

ساخلو
گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده و بحفظ و نگاهبانی آن گماشته شده باشند. این کلمه ترکی است و فرهنگستان پادگان را بجای آن برگزیده است .
سادات محله
دهی است از دهستان لاویج بخش نور شهرستان آمل واقع در 24 هزارگزی جنوب سولده . کوهستانی و جنگلی و هوای آن معتدل و مرطوب است . آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات و لبنیات است ، 80 تن سکنه دارد که مردان آن به زراعت و گله داری و زنان آن به شال بافی و جوراب بافی اشتغال دارند. راه مالرو دارد. سکنه آن در تابستان به ییلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
سادر
بی باک . (مهذب الاسماء). آنکه باک ندارد از چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کسی است که جد و اهتمام در کارنکند و به بی پروائی کار کند. (شرح قاموس ) (اقرب الموارد).
  • بی غم و خیره و شوخ چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بی غم . (شمس اللغات ).
  • آنکه با ترفع از چیزی گذرد. (اقرب الموارد).
  • حیران . (مهذب الاسماء) (شمس اللغات ). سراسیمه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). متحیر. (اقرب الموارد).
  • متحیر از شدت گرما. (تاج العروس ).
  • شتر که چشم او از شدت گرما خیره شده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
  • جاء فلان سادراً; اذا اتی من غیر جهته . (اقرب الموارد).
  • تکلم سادراً; ای غیر متشبث فی کلامه . (اقرب الموارد).
  • ساختن و پرداختن
    آماده کردن . آراستن . تمام و کامل کردن .
    ساخ مرس
    دهی است از دهستان در کاسعیده بخش چهاردانگه شهرستان ساری ، واقع در 23 هزارگزی شمال کیاسر. کوهستانی و جنگلی و هوای آن معتدل و مرطوب است . از آب چشمه مشروب میشود. محصول آن غلات و ارزن و مختصری برنج است ، 75 تن سکنه دارد که مردان آن به زراعت و گله داری و زنان آن بصنایع دستی ، بافتن شال و کرباس اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
    سادات محله آه
    دهی است جزء دهستان سیاه رود بخش حومه شهرستان دماوند، واقع در 2 هزارگزی شمال رودهن . کوهستانی و سردسیر، و آب آن از رودخانه آه ، و محصول آن غلات ، سیب زمینی ، لوبیا و عسل است . 360 تن سکنه دارد که به شغل زراعت میگذرانند. دبستان دارد، و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
    ساده
    بی نقش و نگار. (انجمن آرا) (آنندراج ). بی نقش . (شرفنامه منیری ). مقابل منقش . (برهان ). قماش خالی از نقوش . (شعوری ). بی نگار. اطلس (در فلک اطلس ) بی نقش . که نقش ندارد. مقابل نگارین و منقش و منقوش و گلدار: پرند ساده بود و پرنیان منقش بود. (فرهنگ اسدی نسخه نخجوانی ): و از او [ از جالهندر، به هندوستان ] مخمل و جامه های بسیار خیزد ساده و منقش . (حدود العالم ).
    چنین داد پاسخ که در گنج شاه
    یکی ساده صندوق دیدم سیاه .

    فردوسی .

    ساختنی
    ازدر ساختن . درخورساختن .
  • که ساختن آن بتوان .
  • آنچه ساختن آن ضروری است . که ساختن آن واجب است .
  • ساخن
    ساروج . (جهانگیری ). و آن چیزی باشد که آهک داخل آن سازند و کار فرمایند. (برهان )... که در حوض و حمام کار کنند. (انجمن آرا) (آنندراج ). سارو. چارو. ساروج . صاروج .
  • روح حیوانی (؟ ). (از شعوری ج 2 ورق 70).
  • سادات محمودی
    دهی است از دهستان بویر احمد سر حدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ، واقع در 44 هزارگزی جنوب باختری راه اتومبیل سی سخت ، و در 43 هزارگزی جنوب باختری راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز. کوهستانی و هوای آن سردسیر و مالاریائی است . آب آن از چشمه ، و محصول آن : غلات ، برنج ، پشم ، لبنیات ، و میوه است ،1500 تن سکنه دارد که به زراعت و حشم داری ، اشتغال دارند. از صنایع دستی بافتن قالی و جوال و جاجیم در آن معمول است . راه مالرو دارد. ساکنان آن از طایفه بویراحمد پائین اند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).