جستجو

یواشن
کلمه فارسی است . منسفه . جون . و آن پنجه ای است که بدان خرمن باد دهند. (یادداشت مولف ). در لهجه امروز آذربایجان شانه (یا شنه ) گویند. هید.
یوذک
یوذل . توله سگو سگ کوچک . (ناظم الاطباء). یوزک . رجوع به یوزک شود.
ینگی دنیای جنوبی
آمریکای جنوبی . کشورهایی که در جنوب قاره امریکا قرار گرفته اند: کشورهای برزیل ، آرژانتین ، شیلی ، کلمبیا، اکواتر، پرو، پاراگه ، بلیوی ، ونزوئلا، اوروگوئه ، پاراگوئه ، گویان . (یادداشت مولف ).
ینوشه
بیانکی می گوید: خبری که شنود و برد. (یادداشت مولف ). آنکه به سخن غمازگوش کند. (از شعوری ج 2 ورق449). اما ظاهراً دگرگون شده نیوشه است از مصدر نیوشیدن . (یادداشت لغت نامه ).
یوذل
یوذک . توله سگ و سگ کوچک . (ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف یوزک باشد. و رجوع به یوذک شود.
ینگی دنیای شمالی
آمریکای شمالی .کشورهایی که در شمال قاره امریکا قرار دارند: کانادا، ایالات متحده امریکا و مکزیک . (یادداشت مولف ).
ینوع
به معنی ینع است . (ناظم الاطباء). به جای رسیدن میوه . (تاج المصادر بیهقی ). رسیدن ثمر وهنگام درودن رسیدن . (آنندراج ). و رجوع به ینع شود.
یوح
یوحی . آفتاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار) (از مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). یوح آفتاب است و بوح مصحف آن ، و بوح فقط به معنی نفس است و لاغیر. (از نشوءاللغة ص 28). بوح . یوحی . خورشید. خور. مهر. هور. شارق. شمس . ذکاء. بیضاء. شرق. ذکا. (از یادداشت مولف ). و رجوع به آفتاب شود.
یوذی
دهی است از دیه های نخشب در ماوراءالنهر. و منسوب بدان را یوذوی گویند. ازاین دیه است ابواسحاق ابراهیم یوذوی که از محدثان بود و به سال 447 ه' . ق. درگذشت . (از معجم البلدان ).
ینگی دنیای مرکزی
آمریکای مرکزی . کشورهایی که در مرکز قاره امریکا قرار گرفته اند: گوآتمالا، هندوراس ، سالوادور، نیکاراگوآ. (یادداشت مولف ).امروزه به کشورهای جمهوری فوق، بالتی کلتی ، کستاریکا، پاناما، هندوراس بریتانیانیکا را نیز باید افزود.
ینوق
کوهی است کلان و آن مصحف تنوق نیست . (از منتهی الارب ). کوه سرخ فام ستبر و منیعی است ازآن ِ کلاب . (از معجم البلدان ).
یواقیت
ج ِ یاقوت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از المعرب جوالیقی ص 356): برگهای درختان پیروزه بود یا زمرد و بار آن یواقیت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 403). آن درهای ماه پیکر و یواقیت نارگون و... بریختند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 275). و رجوع به یاقوت شود.
یوحا
یوها. یوحی . نام خاخامی ازیهود که به پرخوری و شکمبارگی سخت مشهور بوده است .
-امثال :
مثل یوحا ; سخت پرخوار. سخت شکم خواره . (یادداشت مولف ).
یوراخ
جای خراب باشد. (فرهنگ اوبهی ).
ینگی دنیایی
منسوب به ینگی دنیا. امریکایی . (ناظم الاطباء). باشنده امریکاست . (آنندراج ).
یواقیم
از پادشاهان یهود بود و از سال 608-598 ق. م . سلطنت کرد. او ارمیای پیغمبر را شکنجه داد و سرانجام به دست بخت النصر برافتاد و به بابل تبعید گردید. (از قاموس الاعلام ترکی ).
یوحان
نام زن کوز است . (ترجمه دیاتسارون ص 212).
یوراک
زبان اورال وآلتایی قوم سمواید (شمال شرقی روسیه ). (یادداشت مولف ).
ینگی قشلاق
دهی است از دهستان میشه پاره بخش کلیبر شهرستان اهر، واقع در 14هزارگزی باختر کلیبر، با 251 تن سکنه . آب آن از دو رشته چشمه وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ینی
ینگی . در زبان ترکی به معنی «نو» باشد و از آن است : ینی دنیا و ینی چریک . (از یادداشت مولف ).