جستجو

ینگی آباد کوه
دهی است از دهستان بخش مرکزی شهرستان میانه ، واقع در 7هزارگزی جنوب میانه ، با 163 تن سکنه . آب آن از رود انجارق وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ینگی کهریز
دهی است جزء دهستان زهرای بخش بوئین شهرستان قزوین ، واقع در 30هزارگزی باختر بوئین و 76هزارگزی راه عمومی ، با 371 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ینیطور
(اصطلاح پزشکی ) اسم سلمه است . (تحفه حکیم مومن ). رجوع به سلمه شود.
یوبب
نام پیغمبری که به تازی شعیب گویند. (ناظم الاطباء).
یوخسونی
منسوب است به یوخسون که از دیه های بخاراست . (از لباب الانساب ).
ینگی آرخ
دهی است از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 80هزارگزی جنوب خاوری مراغه ، با 293 تن سکنه . آب آن از زرینه رود و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ینگی ملک
دهی است از دهستان بزچلوی بخش وفس شهرستان اراک ، واقع در 8000گزی باختر کمیجان ، سر راه عمومی کمیجان به همدان ، با 312 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است و از طریق کمیجان اتومبیل می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
ینیع
رسیده . پخته . ثمر ینیع; میوه رسیده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ).
یوبره
آرزومند و حریص و طمعکار و راغب . (ناظم الاطباء).
  • (اِ) آرزومندی که یوبه و بویه نیز گویند. (از شعوری ج 2 ورق450).
  • یوخمسن
    یُخ مسن .مرکب از یوخ فعل سلب ترکی و مسن کلمه مجعول : خبری یوخمسن . (از یادداشت مولف ). و رجوع به یُخ مسن شود.
    ینگی امام
    نام محلی کنار جاده تهران و قزوین واقع در 75300گزی تهران میان سیف آباد و هشترود. دارای پستخانه و تلگرافخانه . و امامزاده ای به همین نام دارد. (یادداشت مولف ). دهی است از دهستان فشند بخش کرج شهرستان تهران ، واقع در 28هزارگزی باختر کرج ،سر راه شوسه کرج به قزوین ، با 256 تن سکنه . آب آن از رودخانه کردان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
    یوبیدن
    آرزو داشتن و خواستن ومیل کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به بویه و یوبه شود.
    ینگیجه
    دهی است از دهستان ویسه بخش مریوان شهرستان سنندج ، واقع در 15000گزی شمال باختری دژ شاهپور از طریق بردرشه ، باختر دریاچه زریوار، با 150 تن سکنه . آب آن از چشمه وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
    ینمه
    گیاهی که در نیک شدن زخمها به کار برند. (ناظم الاطباء). به لغت اهل مغرب گیاهی باشد که به جهت نیک شدن زخمها به کار برند. (برهان ) (آنندراج ). نباتی است که به شیرازی سنبل دارو خوانند و در جراحتها و زخمهای تازه مستعمل کنند. (اختیارات بدیعی ). نباتی است شبیه به خندریلی و برگش از برگ کاسنی کوچکتر و ساقش زیاده بر شبری و گلش زرد. (از تحفه حکیم مومن ). گیاهی است سپید با برگی ازغب و برگ آن میانه برگ بارتنگ بری و برگ اذن الغزاله باشد لیکن کوچکتر ازاذن الغزاله است و از میان برگها ساقی روید به درازی یک بدست و بزرگتر به ستبری دوکی . (یادداشت مولف ).
    ینگی چری
    چریک جدید. لشکر جدید. قسمی از سپاه عثمانی را گویند. (ناظم الاطباء). ینی چریک . ینگی چریک . ینی چری . (یادداشت مولف ). و رجوع به ینی چری شود.
    ینواریوس
    ینوارییوس . تشرین اول . (از التفهیم ). ژانویه . (یادداشت مولف ). ینیر. و رجوع به ینیر شود.
    ینگی چریک
    ینگی چری . ینی چریک . ینی چری . (یادداشت مولف ). و رجوع به ینی چری شود.
    یواشکی
    (اصطلاح عامیانه ) به آرامی و آهستگی . (فرهنگ لغات عامیانه ). به نرمی .آهسته . نرم . (یادداشت مولف ). و رجوع به یواش شود.
    یوثام
    یوتام . از پادشاهان بنی اسرائیل بوده . صاحب مجمل التواریخ گوید: «یوثام شانزده سال ملک بود». (مجمل التواریخ والقصص ص 144).
    ینگی دنیا
    امریکا. (از ناظم الاطباء). (از: ینگی ترکی به معنی نو + دنیا) نامی است که ترکها به امریکا می دهند و معنی آن «جهان نو» است . ینی دنیا. امریک . قاره جدید. (یادداشت مولف ).
  • اتازونی . ایالات متحده امریکا. (یادداشت مولف ).