لیندرخورس
مرداسنج است . (فهرست مخزن الادویه ). لیندرخوس و لیناماخوس به یونانی مرداسنج است . (تحفه حکیم مومن ).
لینیمان
لینیمانها محصولاتی هستند ماژیسترال برای استعمال خارجی و اغلب مایع و باید با پارچه فلانلی به روی پوست مالیده شود و حامل آنها ممکن است آب ،شراب ، الکل ، روغنهای ینال گلیسیرین و غیره باشد. برای اینکه لینیمانهای چرب را به صورت ماده هم شکلی (enegomoH) درآورند آن را با سراگالین به میزان یک دهم وزن لینیمان مخلوط میکنند. (کتاب درمانشناسی ج 1).
لیوکند
از وخش است . جایی است که از وی گوسپند وخشی خیزد. (حدود العالم ).
لیندرسطس
لبلاب کبیر است ، مسمی به حبل المساکین .(فهرست مخزن الادویه ). رجوع به لبلاب و لینورسطس شود.
لین یه
نام کرسی بخش در لوار-انفریور ولایت نانت به فرانسه . دارای راه آهن و 2153 تن سکنه .
لینس
مسیحیی بود در رومیه که با پولس و تیموتیوس رفاقت میداشت (2 تیموطاوس 4:21) و در تقلید معروف است که بعداز پطرس ، او اول اسقف روم است . (قاموس کتاب مقدس ).
لینیی
نام کمونی از بلژیک (ایالت نامور) دارای 2035 تن سکنه . ناپلئون اول آنجا در 16 ژوئن 1815 م . با سپاه پروسی بلوخر جنگید.
لی_ولنگ
برف . (جهانگیری ). برف و آن چیزی باشد سفید که در زمستانها مانند پنبه حلاجی کرده از آسمان فروبارد و به عربی ثلج خوانند. (برهان ). صاحب برهان گوید: ظاهراً در معنی لغت تصحیف خوانی شده است و ترف را برف خوانده اند.
ترف . پنیرتن . هبولنک . هلباک یا هلیاک یا هلناک یا هلتاک . (لغت نامه اسدی ). قره قوروت:
وآن زر از تو بازخواهد آنکه تا اکنون از او
جوغری خوردی همی و طائفی و لیولنگ.
غمناک (از لغت نامه اسدی ).
لین سس تیان
ظاهراً نام موضعی بوده است: سپاهیان لین سس تیانی به سرکردگی پردیکاس در صف آرائی اسکندر مقابل داریوش سوم در جنگ گوگمل شرکت داشتند. (ایران باستان ج 2 ص 1387).
لیولیانس
تصحیف یولیاس . ابن الندیم بیشتر این تصحیف را مرتکب شده است .
لینش
به لغت نبطی تخم کتان است . (فهرست مخزن الادویه ).
لیوادیا
شهری از یونان (بئوسی ). دارای 7100 تن سکنه . لباده سابق. (قاموس الاعلام ترکی ).
لینش قرن
به یونانی قلب است . (فهرست مخزن الادویه ).
لین کستید
نام یکی از خانواده های قدیم مقدونیه که بر آمین تاس نبیره اسکندر اول در سال هفتم سلطنت او شوریدند. (ایران باستان ج 2 ص 1193).
لیونوره
اخت ملک صقلیة. (الحلل السندسیة ج 2 ص 251 و 252).
لینکلن
آبراهام . از روسای جمهوری اتازونی ، مولد هارون (1809-1865 م .).
لینگر
دهی از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر، واقع در 11000گزی جنوب شوشتر و 2000گزی باختری راه تابستانی شوشتر به بندقیر. دشت ، گرمسیر و مالاریائی . دارای 170 تن سکنه . آب آن از کارون . محصول آنجا غلات ، برنج ، صیفی و کنجد. شغل اهالی زراعت و راه آن در تابستان اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
لیوان لو
دهی جزء دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه ، واقع در 22هزارگزی خاوری ترک و 43هزارگزی شوسه خلخال به میانه . کوهستانی و معتدل . دارای 452 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).