جستجو

لیلةالقضاء
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی لیلةالقضاء در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
لیلی خانه
دهی جزء دهستان اوزوم دل بخش ورزقان شهرستان اهر، واقع در 9500گزی شمال ورزقان و 9500گزی شوسه تبریز به اهر. کوهستانی و معتدل . دارای 103 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم و فرش بافی است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
لیمزن
نام یکی از خانواده های فرانسه ، مشهورترین افراد آن : فرانسوا، ژان ، ژزف ، مارتن ، لئونارد اول و لئونارد دوم است .
لیموسکی
منسوب به لیموسک از قراء استرآباد. (سمعانی ).
لیمیاساز
آنکه لیمیا سازد.
لیلةالمبارکة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی لیلةالمبارکة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
لیلی داغی
دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، واقع در 15هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 8500گزی خاور شوسه مراغه به میاندوآب . کوهستانی . دارای 176 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و نخود. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی گلیم بافی وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
لیمژ
کرسی دپارتمان هت -وین به فرانسه ، دارای راه آهن و 117430 تن سکنه ، واقع در 400هزارگزی جنوب غربی پاریس .
لیموشیرین
نوعی از لیمو. رجوع به لیمو شود.
لیمیاسازی
عمل لیمیاساز:
آن رسن کش به لیمیاسازی
من بیچاره در رسن بازی .

نظامی .

لیلةالمعراج
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی لیلةالمعراج در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
لی لی زدن
درخشیدن چنانکه ستاره در هوای صافی . مشعشع بودن . درخشان بودن چنانکه ستاره به شب : ستاره ها لی لی میزند (در تداول تهرانیان ); یعنی میدرخشد. شایدبا تلولو عرب یکی باشد. و رجوع به لیان لیان شود.
لیمفیرد
نام خلیج و بغازی از ژتلند، واقع در دانمارک .
لیمو عمانی
لیموئی ترش که از عمان آرند. لیموترش . تفاح ماهی . رجوع بلیمو و بلیموترش شود.
لیمیرخان
خره و ناحیتی در آستارای ایران و مرکز آن قریه کوته کومه است .
لیلةالمقبلة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی لیلةالمقبلة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
لی لی کردن
با یکپای جه جهان رفتن . حجل . یکپای برداشته جستن مردم . تعتاب . عتبان . با یکپای جهان جهان رفتن . برجستن در رفتن بیک پای . دویدن بر یک پای . جستن و فرو جستن در طی مسافتی .
لیملو
دهی جزء دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل ، واقع در هشت هزار گزی خاور گرمی و دوهزارگزی شوسه بیله سوار به گرمی . کوهستانی گرمسیر. دارای 7 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و حبوبات . شغل اهالی زراعت و گله داری وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
لیموفشاره
آلتی جهت گرفتن عصاره لیمو و نظایر آن .
لیلةالنفران
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی لیلةالنفران در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.