جستجو

عباس آباد زیگان
دهی است از دهستان زیگان بخش فهرج شهرستان بم . واقع در 35هزارگزی جنوب خاوری فهرج و سه هزارگزی شمال راه فرعی بم به خاش . ناحیه ای است جلگه ای و گرمسیر. 221 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تامین میشود. محصولات آن غلات ، خرما و حنا است . اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
عباس ابوتراب
دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند. واقع در 36 هزارگزی جنوب باختر شوسه عمومی بیرجند. ناحیه ای است واقع در دامنه . آب و هوای آن معتدل است . 17 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تامین میشود. محصولات آن غلات و چغندر است . اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
عباقیس
باقی مانده از بقیه طعام و پسین چیزها. (منتهی الارب ). بقایا عقب الاشیاء. (اقرب الموارد).
عبداء
جمع عبد. (منتهی الارب ). رجوع به عبد شود.
عباس آباد سناورد
دهی است جزء دهستان شراء بالا بخش کمیجان شهرستان اراک . واقع در 61هزارگزی جنوب کمیجان ، سر راه عمومی شراء. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر. 440 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه شراء تامین میشود. محصولات آن غلات ، بنشن و انگور است و اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه مالرو دارد و از پل دوآب اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
عباس افندی
معروف به عبدالبهاء پسر ارشد میرزا حسین علی نوری معروف به بهاء اللّه . بهائیان او را غصن اعظم خوانند. عباس افندی همراه پدر از ایران به بغداد و از آنجا به عکا رفت پس از مرگ پدر ریاست بهائیان بدو محول شد و بر مخالفان خود یعنی طرفداران میرزا محمدعلی تفوق جست و از آنجا به سویس و سپس به لندن و پس از آن به پاریس رفت و مجدداً به مصر بازگشت و در اوایل سنه 1912 م . از مصر به طرف آمریکای شمالی حرکت کرد و در اواخر سنه 1912 به اروپا مراجعت نمود و در 14 دسامبر از سنه مذکور به لیورپول وارد شد و از آنجا در جریان 1913 م . به آلمان و اطریش و مجارستان رفت و بسیاری دیگر از بلاد اروپا را سیاحت نمود و از آنجا در اواسط1913 به مصر و از آنجا به حیفا برگشت و آنجا را از این تاریخ به بعد مقر نهائی خود قرار داد. وفات عباس افندی در 27 ربیع الاول سنه 1340 ه' . ق. مطابق 28 نوامبر 1921 م . در حیفا بوده است و در جبل گرمل بالای حیفا و شرف سران مدفون شد. (تلخیص از یادداشت معاصرین مرحوم قزوینی مجله یادگار سال 5 شماره 6 - 7).
عباس کندی
دهی است از دهستان چالدران بخش سیه چشمه شهرستان ماکو واقع در 5500 گزی جنوب خاروی سیه چشمه و یکهزاروپانصد گزی جنوب شوسه سیه چشمه به قره ضیاءالدین . ناحیه ای است کوهستانی . هوای آن معتدل است .155 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تامین میشود. محصول آن غلات است . اهالی به کشاورزی و گله داری و جاجیم بافی اشتغال دارند. راه ارابه رو دارد. از سیه چشمه میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
عباقیل
باقی مانده از بیماری و محبت . (منتهی الارب ).
عبدال آباد
دهی است از دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین . واقع در 30هزارگزی باختر آبیک و نه هزارگزی راه عمومی و هوای آن معتدل است و 180 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تامین میشود. محصولات آن غلات ، چغندرقند، پنبه و جالیزکاری است شغل اهالی زراعت است صنایع دستی آنها گلیم و جاجیم بافی است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران استان مرکزی ).
عباس آباد سیف
ده کوچکی است از بخش خرقان شهرستان ساوه .20 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
عباس اقبال
رجوع به اقبال ... شود.
عباس کور
دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در 19هزارگزی شمال باختری سر کوهه و 10هزارگزی شوسه زاهدان به زابل . ناحیه ای است واقع در جلگه ، هوای آن گرم و معتدل است و 60 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه هیرمند تامین میشود. محصولات آن غلات است . اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
عباقیة
="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی عباقیة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

برای جستجوی بهتر:
- در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
- در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
- در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
عبدال تپه
دهی است جزء دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین . واقع در 26000 گزی باختر آبیک و 6000گزی راه عمومی . جلگه ای هوای آن معتدل است . 74 تن سکنه دارد.آب آن از رودخانه یانس آباد و چاه تامین میشود. محصولات آن غلات است و صنایع دستی گلیم و جاجیم بافی است . اهالی به زراعت اشتغال دارند راه مالرو دارد. از مقبره شیخ الاسلامی میتوان ماشین برد. سکنه آن از طایفه شاهسون هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1).
عباس آباد سیف الدینی
دهی است از دهستان عزیزآباد بخش فهرج شهرستان بم . واقع در 13هزارگزی جنوب باختری فهرج و یکهزارگزی راه فرعی به برج اکرم . ناحیه ای است جلگه و گرمسیر و مالاریایی . 253 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تامین میشود. محصولات آن غلات ، پنبه و خرما است . اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
عباس اول
(شاه ...) معروف به شاه عباس کبیر، فرزند سلطان محمد صفوی معروف به خدابنده فرزند بزرگ شاه طهماسب اول و نواده شاه اسماعیل اول ، سرسلسله خاندان صفوی است . مادر وی خیر النساء بیگم دختر میرعبداللّه خان والی مازندران بوده است و نسبت او به سید قوام الدین مشهور به میر می رسد. شاه عباس به سال 978 ه' . ق. در شهر هرات مرکز حکومت خراسان متولد شد و در 980 به سن یکسال و نیمی به میرزائی هرات رسید و شاهقلی سلطان با عنوان لله گی او در مقام امیر الامرائی خراسان ماند و از وی سرپرستی کرد و به سال 996 ه' . ق. مطابق با 1588 م . در سن شانزده سالگی سلطنت یافت .
تحصیلات : شاه عباس خواندن و نوشتن میدانست ولی معلومات فراوانی نداشته است و در مقابل از فراست و کیاست ذاتی برخوردار ودارای ذوق ادبی و هنری بود اشعاری بدو نسبت میدهند از جمله غزل زیر است :
محبت آمد و زد حلقه بر دل و جانم
درش گشودم و شد تا به حشر مهمانم
نه هست هستم و نه نیستم نمیدانم
که من کیم چه کنم کافرم مسلمانم .
صفات و اخلاق: وی در جوانی به شراب میل فراوانی داشت و هرگاه از کار جنگ فارغ میشد به شراب خواری و مجالس بزم و نشاط می پرداخت . او مردی دلیر و جنگجو و بی باک و پردل و زورمند و متحمل بود. درسواری و شمشیر زنی و تیراندازی مهارت و زبردستی خاصی داشت و حسن عطوفت و گذشت و قدردانی داشت و در عین حال انتقام جو و کینه توز بود. در زندگی عادی بی تکلف بود.
فرزندان : شاه عباس پنج پسر داشت که به ترتیب سن عبارت بودند از: محمد باقر میرزا مشهور به صفی میرزا، حسن میرزا، خدابنده میرزا، اسماعیل میرزا و امامقلی میرزا. حسن میرزا و اسماعیل میرزا در کودکی مردند و دو پسر دیگر او را به امر وی کور کردند.
نیروی نظامی : شاه عباس با قزلباشان که مردمان مقتدری بودند و در تمام امور لشکری و کشوری دخالت میکردند و داعیه فرمانروایی داشتند از در ستیز درآمد و آنها را از میان برد. نیروئی که شاه عباس در اختیار داشت رویهمرفته شامل شصت هزار سوار قزلباش بود که جز از روسای خود از هیچ کس اطاعت نمیکردند و در نتیجه شاه نمیتوانست جز به روسای قزلباش به دیگری فرمان دهد و در نتیجه قدرت کلی در دست آنها بود. او برای رفع این اشکال افراد و دستجات قبیله یعنی عده نفراتی که هر قبیله مسئول بود تحویل بدهد دو قسمت کرد و نیروئی که شامل ده هزار سوار نظام و دوازده هزار پیاده نظام بود و بوسیله شخص شاه اداره میشد تشکیل داد. سپس با کمک برادران شرلی صنف توپخانه بوجود آورد و پیاده نظام آماده شد و بالاخره در نظام ایران انقلابی با همراهی برادران شرلی بوقوع پیوست ، و بجای نیروی اسب سوار دوران ملوک الطوائفی ، ایران دارای ارتش منظمی شد که میتوانست با ارتش عثمانی در میدان جنگ مقابله کند. شاه عباس نیروی دیگری هم در مقابل قزلباش گردنکش بوجود آورد بدین ترتیب که شاه از اعضاء تمام قبائل دعوت کرد که برای اسم نویسی آزاد به نام شاهسون یا دوستان شاه فراهم آیند; و بدین طریق شاه از نیروی قزلباش بی نیاز و آسوده خاطر شد. او از انگلیس ها مشاق و معلم نظام خواست و کارخانه توپ ریزی تهیه کرد.
حقوق و امتیازات به خارجی ها: شاه عباس به تجار مسیحی که مایل به تجارت با ایران بودند حقوق و امیتازاتی داد که فوقالعاده رضایت بخش بود و عوارض و رسومی را نسبت به آنها ملغی کرد و دستور داد که کسی حق تعرض به آنان را ندارد و بدین وسیله پایه اتحاد دوستی میان ایران و دول اروپائی را ریخت .
مقر حکومت : تا سال 1006 ه' . ق. مقر حکومت و مرکز کشور قزوین بود و از سال 1007 شاه عباس رسماً پایتخت خود را به اصفهان انتقال داد و قبل از آن نیز بعضی از زمستانها را در آنجا بسرمیبرد.
جنگهای وی : او در ابتدای سلطنت از طرفی متوجه سرکوب مدعیان سلطنت و امرا بود و از طرفی در دفع ازبکان که به قسمت های مهمی از ولایات ایران از جمله خراسان و گنجه دست یافته بودند کوشید و چون در جنگ با عثمانی ها شکست خورد ناچار به امضای قراردادی شد. سپس در سال 1011 ه' . ق. توانست ارتش عثمانی را مغلوب کند شهر تبریز را پس از 18 سال به خاک ایران بازگرداند، آنگاه به طرف ایروان حرکت کرد و آنجا را پس از شش ماه محاصره به تصرف درآورد و شیروان وقارص را نیز تصرف کرد. در همین اوان سلطان محمد سوم درگذشت و پسرش با سپاه عظیمی برای جنگ با ایران رهسپار شد ولی از قوای ایران شکست خورد و نه تنها آذربایجان و کردستان بلکه بغداد و موصل و نجف و کربلا نیز به ایران ملحق شد. از آن پس نیز در چند جنگ دیگر شکست نصیب سپاه عثمانی شد. اما در 995 ه' . ق. در جنگی که نزدیکی بغداد بین دو دولت رخ داد، نیروی ایران شکست خورد و به دنبال آن شهرتبریز و ولایات غربی ایران یعنی عراق عجم ، خوزستان ، شکی ، شماخی ، تفلیس با قسمتی از لرستان به عثمانیان واگذار شد و مقرر شد که حکومت ایران لعن خلفای ثلاث را ممنوع دارد و حیدر میرزا به عنوان گروگان در اختیار آنان باشد. این معاهده در سال 998 ه' . ق. بسته شد.
روابط با اروپائیان : شاه عباس به منظور مقابله با عثمانیان و دفع ازبکان ناچار با خارجیان روابط حسنه برقرار کرد، روابط اقتصادی و تجاری را با خارجیان تشویق کرد و با مسیحیان خوش رفتاری و حتی در اعیاد مذهبی و ملی آنها شرکت میجست اجتماعات آنان را به رسمیت شناخت در بنای کلیسا در جلفای اصفهان به آنها کمک کرد و بالاخره آنچه ممکن بود در حق عیسویان عطوفت و مهربانی کرد و این کار در آن زمان جلب توجه اروپائیان را نمود و باب اتحاد وهم بستگی را گشودند به طوری که صحبت اتحاد میان ایران و انگلیس بر ضد عثمانیها بمیان آمد. با آلمان و اسپانیا نیز روابط سیاسی برقرار کرد و نمایندگانی بدان کشورها فرستاد. با کشور هندوستان که از زمانهای قدیم نیز روابطی وجود داشت تجدید روابط کرد. در سال 997ه' . ق. هیاتی را بریاست بوداقبیک روانه مسکو کردکه حامل پیامی از طرف شاه به امپراطور روسیه بود. واز سال 1001 ه' . ق. رسماً میان ایران و روس روابط سیاسی برقرار گردید.
کارهای او: مهمترین آثار و کارهای او از این قرار است : ساختمان مسجد شیخ لطف اللّه ، ساختمان عمارت چهل ستون ، ساختمان و یا تکمیل بنای عالی قاپو، احداث خیابان چهارباغ که به سبک خیابانهای اروپا دو طرفه ساخته شده است ، پل بزرگ 33 پل مشهور به پل چهارباغ ، ساختمان عمارت هشت بهشت ، آباد کردن دهکده نجف آباد و وقف آن به نجف اشرف ، ایجاد و ساختن کاروانسراهای متعدد در طرق و راه ها، سعی و کوشش در راه بهبود وضع طرق ارتباطی ، تعمیر مرقدو گبند مطهر حضرت رضا (ع )، جاری ساختن آب فرات تا مسجد کوفه ، تعمیر مرقد مطهر حضرت امیر (ع )، مرتب کردن وضع نظام ایران ، کوچ دادن ارامنه از جلفای ارس به جلفای جدید نزدیک اصفهان ، تاسیس کارخانه توپ ریزی ، ترویج هنر و صنایع ظریفه و تشویق هنرمندان ، منظم کردن وضع اداری کشور و تقسیم مشاغل .
از جمله اتفاقات زمان وی کناره گیری سه روزه او از سلطنت است . موضوع چنین بود که او به اخترشناسی و طالع بینی ایمان کامل داشت و در توجیه حوادث و اتفاقات از منجم باشی خود ملا جلال استمداد می جست .در سال 1002 ه' . ق. ستاره دنباله داری در آسمان پدیدار شد منجمان گفتند که این حادثه دلالت بر مرگ شاه دارد و در مقام چاره اندیشی بنا شد شاه برای مدت سه روز از سلطنت استعفا و دیگری را بجای خود برگزیند. وی تصمیم گرفت که یوسفی ترکش دوز درویش معروف را که مشغول فتنه انگیزی علیه شاه بود و مریدان زیادی داشت بدین سمت برگزیند، باشد که با یک تیر دو نشان زده باشد از این جهت درویش بیچاره را روز پنجشنبه هفتم ذیقعده تا دهم به پادشاهی انتخاب و روز یکشنبه دهم او را بدار زدند. شاه عباس در شب پنجشنبه بیست و چهارم جمادی الاولی سال 1038 ه' . ق. در مازندران درگذشت جنازه اش را بر دوش تا کاشان آوردند و در پشت مدفن امام زاده حبیب بن موسی به امانت سپردند و در همان سال صفی میرزا ولیعهد بجای پدر به تخت سلطنت نشست . (از روضة الصفا ج 6). و رجوع شود به : زندگانی شاه عباس نصراللّه فلسفی ، احسن التواریخ ، اکبرنامه ، تاریخ ادبیات ایران ادوارد برون ، تاریخ الفی و تاریخ سایکس .
عباس کوه
دهی است از دهستان ماسوله بخش مرکزی شهرستان فومن واقع در 18هزارگزی باختر فومن . ناحیه ای است کوهستانی ، هوای آن معتدل و مرطوب است و 300 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه عباس کوه تامین میشود. محصولات آن برنج ، پشم ، لبنیات ، عسل و ابریشم است . اهالی به کشاورزی و گله داری اشتغال دارند. راه مالرو دارد. در تابستان عموماً به ییلاقات لشکرگاه و گردسایه میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
عبال
نوعی از درخت ورد کوهی بزرگکه از آن عصا سازند و قیل کان منه عصا موسی . گل کوهی و آن سخت و بزرگ است چندانکه از آن عصا سازند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گل کوهی . (مهذب الاسماء).
عبدال ده
دهی است جزء دهستان ناتل رستاق بخش نور شهرستان آمل . واقع در 19هزارگزی جنوب خاوری سولده . این دهکده دردشت قرار دارد. آب و هوای آن معتدل و مرطوب است و 60 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه تامین میشود. محصولات آن برنج و غلات است . اهالی به زراعت اشتغال دارند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
عباس آباد شجاع لشکر
دهی است از دهستان دستگران بخش طبس شهرستان فردوس . واقع در 123هزارگزی شمال طبس . ناحیه ای است جلگه ای گرمسیر. 34 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تامین میشود. محصولات آن غلات ، پنبه و گاورس است اهالی به کشاورزی اشتغال دارند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).