جستجو

باب موروئیه
ده کوچکی است از دهستان سرشک بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در 40هزارگزی شمال باختری ساردوئیه و 12هزارگزی شمال راه مالرو بافت به ساردوئیه .سکنه آن 23 تن است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
بابوته
کوزه پرآب را گویند، و باین معنی باتوته هم آمده است . (برهان ). کوزه پرآب را گویند. باتوته و بابوجه نیز دیده شده . (آنندراج ) (انجمن آرا).
باب کنده
دروازه ای بکوفه . (تجارب الامم چ عکسی لیدن ج 2 ص 47).
باب گونگنبد
رجوع به بگونکنبد شود. (تتمه صوان الحکمه ).
بابل قله سی
(برج بابل ) نامی است که در توراة بیک برج آسمانخراشی داده شده که اولاد نوح در وادی سنجار شروع بساختن آن کردند و میخواستند آنرا تا آسمان ها بلند کنند، حقتعالی برای مجازات این گستاخی خودپسندانه زبان کارگران این بنا را چنان تغییر داد که زبان همدیگر را نمی فهمیدند و در نتیجه تبلبل لسان ، 72 زبان در بین آنها پدید آمد، کلمه بابل هم در لسان عبرانی این معنارا افاده می کند و مسلمانان این قله را برج بابل مینامند و چنین شهرت دارد که نمرود این برج را بخیال رفتن بآسمان و مشاجره با جناب حق (العیاذباللّه ) میساخت .
نظر بروایت مبتنی بمشاهده هرودت ، معبد بعل در بابل در شکل برج آسمانخراشی بنا شده بود و یک راه مارپیچ در آن ساخته بودند که قابل عبور و مرور با ارابه بود و وسعت زیادی داشت ، و مرتبه فوقانی آنرا برای رصدخانه بکار می بردند، این مطالب افسانه های راجع ببرج بابل را شرح و تفسیر نمیکند همین معبد اساس اقوال وروایات میباشد، ظاهراً مسئله مرصد بودن طبقه فوقانی حکایت نمرود را بوجود آورده باشد. (قاموس الاعلام ترکی ج 2). رجوع به بابل و برج بابل شود.
باب مویس
[ ب ِ م ُ وَ ] (اِخ ) یکی از دروازه های بصره . (عیون الاخبار چ 1346 ه' . ق. مصر ج 2 ص 52).
بابک نژاد
منسوب به نژاد بابک . بابکی:
که هرکس که هستیم بابک نژاد
بدیدار چهر تو گشتیم شاد.

فردوسی .

باب گهر
دهی از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان در 28هزارگزی شمال خاوری زرند و 12هزارگزی خاور راه مالرو زرند - راور. کوهستانی ، سردسیر. دارای 342 تن سکنه است . آب آن از قنات است . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت ، صنایع دستی قالی بافی با نقشه است . راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
بابلکان
خاصه بالکانی . مرکز بلوک لاله آباد در ناحیه بارفروش . (سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 118 قسمت انگلیسی چ 1342 ه' . ق. قاهره ). دهی از دهستان لاله آباد بخش مرکزی بابل در 10هزارگزی جنوب باختری بابل ، 2هزارگزی شمال شوسه بابل به آمل . دشت ، معتدل ، مرطوب ، مالاریائی و دارای 770 تن سکنه است . آب آن از رودخانه کاری است . محصول آن برنج ، کنف ، صیفی ، مختصر غلات ، پنبه ، نیشکر و شغل اهالی زراعت است . راه مالرو دارد. این ده از چندین محل بنام انگرتپه و ورمه تان و بابل کان تشکیل شده . مرکز حوزه 3 آمار شهرستان آمل است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
باب میشان
ده کوچکی است از بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در 12هزارگزی جنوب ساردوئیه ، سر راه مالرو جیرفت به ساردوئیه . سکنه آن 7 تن است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
بابوجه
رجوع به بابوج شود.
باب کوچ
ده کوچکی است از دهستان سرشک بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در 36هزارگزی شمال باختری ساردوئیه ، 9هزارگزی شمال راه مالرو بافت - ساردوئیه . سکنه یک خانوار. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
بابل
بلغت یونانی نام ستاره مشتری باشد . (برهان ) (عجائب البلدان از شرفنامه منیری ). رجوع به مشتری شود.
  • (اِ) مشرق را نیز گویند.(برهان ).
  • ظاهراً بمعنی مغرب آمده است .
  • فرقه . (معجم البلدان ) (مرآت البلدان ).
  • بابل کنار
    از بلوکات ناحیه بارفروش ، دارای پانزده قریه . مساحت آن یک فرسنگ در یک فرسنگ، مرکز آن درازکلا، حد شمالی آن بلوک گنج افروز و حد شرقی آن بلوک شیرگاه و حد جنوبی آن بلوک لفور و حد غربی آن بلوک بندپی باشد. رجوع به سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 129 قسمت انگلیسی چ قاهره 1342 ه' . ق. شود.
    نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان قائمشهر. این دهستان در 18 الی 24هزارگزی جنوب باختری قائمشهر، طرفین رودخانه بابل و دامنه ارتفاعات واقع شده . هوای آن معتدل ، مرطوب ، مالاریائی و قراءآن از رودخانه بابل مشروب میگردد. محصول عمده آن نیشکر، غلات ، ابریشم ، کتان و صیفی جات است . مرکز دهستان درازکلا و راه نیمه شوسه ای از بابل به این ده کشیده شده است . این دهستان از 16 آبادی تشکیل شده ، جمعیت آن در حدود 12200تن و قراء مهم آن بشرح زیر است : درازکلا، کبیریاکلا، کاردرکلا، سیدکلا، گاوانکلا و شیردارکلا. (فرهنگ جغرافیائیی ایران ج 3).
    باب نامدار
    کویی است در شیراز که بنام بانی آن نامدار نامیده شده است و گویند وی در زمان خود از وزراء بوده است که کوی به وی نسبت داده شده است . شیخ مویدبن محمدبن احمد معروف به نامدار در رباط خویش واقع در باب نامدار مدفون شده است . (شدالازار ص 84).
    بابوخ
    قریه ایست به یک فرسنگی مغربی شهر داراب . (فارسنامه ).
    باب کورک
    یکی از دروازه های شهر شوشتر. (ابن اثیر ج 7 ص 128).
    بابلا
    قریه ایست بخارج حلب بفاصله یک میل . (مراصدالاطلاع ).
    بابلور
    موضعی است در میان رود، از فرح آباد مازندران . (سفرنامه مازندران و استرآبادرابینو ص 120 قسمت انگلیسی چ 1342 ه' . ق. قاهره ).
    بابنای
    در انساب سمعانی ذیل کلمه بابنای آرد:گروهی از روات و محدثین بدین کلمه منسوبند از قبیل ابوبکر عمربن نوح بن عباد نحروانی معروف بابن بابنای از مردم بغداد. رجوع به انساب سمعانی برگ 56 ب شود.