جستجو

باب سلیمان بن داود
از درهای مسجد بیت المقدس است . (عقد الفرید چ مصر 1359 ه' . ق. ج 7 ص 298).
باب شیر
قریه ای است در یک فرسخی مرو. (معجم البلدان ) (مرآت البلدان ج 1 ص 125) (مراصد الاطلاع ). قریه ای است از مرو در چند فرسخی آن پهلوی درواق. (سمعانی ).
باب قصاب
داویست از کشتی و آن یکبارگی بزور کله و گردن حریف را کج کرده و بر زمین زدن است ، چنانکه قصاب چهارپا را بر زمین میزند. (غیاث ) (آنندراج ).
باب خداداد
رجوع به قشلاق دره صالحان (نام فعلی آن ) شود. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
بابرکان
از دیه های الجبل . (تاریخ قم ص 136).
باب سنجاب
خبازی . شُکاعی . شَکاعی . (منتهی الارب ). چرخه . آفتاب پرست . (صراح : شکاعی ). گیاهی است آفتاب پرست و آن را به عربی خبازی و شکاعی خوانند. (برهان ). شکاعی ، گیاهی است باریک از داروها و آن را باب سنجاب و آفتاب پرست نیز گویند. (منتهی الارب ).
باب شیری
منسوب است به بابشیر. (انساب سمعانی ).
  • (اِخ ) ابراهیم بن احمدبن علی بابشیری ازدانشمندان متوفی بسال 306 ه' . ق. (معجم البلدان ).
  • باب قمرون
    یکی از دروازه های طلیطله است که جاده مشجر باب بیزغره انتیکه بدان منتهی میشود، و در آنجا بقایای کاخ خاندان برکاش است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 437).
    باب خراسان
    یکی از چهار دروازه باروی بغداد بسوی مشرق که مستظهر باللّه احمدبن المقتدر ساخت و چون خلافت به مستظهر باللّه احمدبن المقتدر رسید آنرا بارو و خندق به آجر ساخت . دو بارو بطرف شرقیش که آنرا حرمین خوانند هجده هزار گام است و چهار دروازه دارد، باب خراسان و باب خلج و باب الحلبة و باب السوق السلطان ... (نزهة القلوب چ لیدن ج 3 ص 34). و رجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 135، 140، و کتاب الوزراء و الکتاب چ مصر و اخبار الراضی باللّه و المتقی للّه چ 1935 م . ص 234 و عیون الانباء ص 154 و تاریخ بغداد شود.
    باب رودبار
    موضعی از لنگا درتنکابن مازندران . (سفرنامه مازندران واستراباد رابینو چ قاهره ص 106 بخش انگلیسی ).
    باب سنجدوئیه
    ده کوچکی است از دهستان سربنان بخش زرند شهرستان کرمان 63 هزارگزی شمال خاوری زرند و سر راه مالرو چترود به راور. سکنه آن 4 تن . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
    باب صفا
    یکی از چهار در مسجد حرام به مکه معظمه: .. و مسجد حرام را چهار در است : باب بنی شیبه بر طرف عراقی است و مایل شمال و باب صفا مایل بطرف مغرب ... (سفرنامه ناصرخسرو چ برلین ص 5).
    بابقه
    بابِکه . سکه سیمین قدیم لهستان .
    باب خربةالهراس
    ="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی باب خربةالهراس در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

    برای جستجوی بهتر:
    - در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
    - در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
    - در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
    بابره
    دهی جزء دهستان هرزندات بخش زنوز شهرستان مرند 20هزارگزی شمال مرند و5 هزارگزی شوسه و خط آهن جلفا - مرند. جلگه و سردسیر. سکنه آن 651 تن . آب آن از رودخانه و چشمه و محصول آنجا غلات ، نخود، زردآلو و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است . راه مالرو دارد. از دو ده بابره بالا وپائین تشکیل گردیده . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
    باب سواران
    ده کوچکی است از بخش ساردوئیه . شهرستان جیرفت 30 هزارگزی باختر ساردوئیه سر راه فرعی ساردوئیه به راین . سکنه آن 24 تن . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
    باب صفحه
    ده کوچکی است از دهستان سرویزن بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در 30هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه ، سر راه مالرو جیرفت به ساردوئیه . سکنه آن 50 تن . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
    بابک
    پرورنده و پدر را گویند. (برهان ) (انجمن آرا). به معنی پدر بود:
    یکبار طبع آدمیان گیر و مردمان
    گر آدمست بابت و فرزند بابکی .

    (فرهنگ اسدی چ اقبال ص 304).

    باب خرسم
    ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت ، 40 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 8 هزارگزی شمال راه مالرو ساردوئیه به دارزین . سکنه آن 8 تن . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
    بابری
    به هندی ریحانست . (فهرست مخزن الادویه ).
  • قسمی خربزه .