جستجو

ینگجه محمدرضا
دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، با 639 تن سکنه . آب آن از چشمه وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
یموت
نام ایل و طایفه ای است از ترکمانان در مشرق دریای مازندران ، چنان که کوکلان . (یادداشت مولف ).
یمینی گرجی
از موالی شاه طهماسب صفوی بود و در شعر طبعی قوی داشت . از اشعار اوست :
دستی که عنان خویش گیرد
امروز در آستین کس نیست .

(ازصبح گلشن ص 616) (از فرهنگ سخنوران ).

ینق
پنیرمایه . (ناظم الاطباء). انفخه است . (یادداشت مولف ) (تحفه حکیم مومن ) (از اختیارات بدیعی ). به لغت اندلس پنیرمایه را گویند و آن شیردان بره است و به عربی انفخه خوانند. (برهان ). نام ینق در مفردات ابن البیطار (ج 2 ص 322) آمده و مولف لغت را اندلسی می داند، معهذا مشکل است اصل آن را پیداکرد. کلمه اسپانیایی جدید برای این مفهوم ojauC است . (از حاشیه برهان چ معین ). و رجوع به انفخه شود.
ینگجه مطیع
دهی است از دهستان نازلوی بخش حومه شهرستان ارومیه ، واقع در 24هزارگزی شمال خاوری ارومیه ، با 221 تن سکنه . آب آن از نازلوچای و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
یموق
دهی است از دهستان جرگلان بخش مانه شهرستان بجنورد، واقع در 90000گزی شمال باختری مانه ، با 177 تن سکنه . آب آن از قنات وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
یمینین
تثنیه یمین . دو دست . (یادداشت مولف ). و رجوع به یمین شود.
ینجلب
نام مهره ای که بدان گریخته را بازآرند و زنان شوی را بند کنند. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
ینقاق
دهی است از دهستان گوکلان بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس ، واقع در 1000گزی جنوب باختری کلاله ، با 400 تن سکنه . آب آن از رودخانه دوچای وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ینگحسین
دهی است از دهستان سیلاخور بخش الیگودرز شهرستان بروجرد، واقع در 54000گزی شمال خاوری الیگودرز، کنار راه مالرو شفیعآبادبه داراشوب ، با 138تن سکنه . آب آن از چشمه و قنات وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
ینگدنیا
دنیای نو. ارض جدید. نامی که ترکان به قاره امریکا داده اند. ینگی دنیا. ینگه دنیا:
هر روز شوند عاشقان نو
گویی تو شده ست ینگدنیا.

خان قزلباش امید (از آنندراج ).

ینگی قلعه بالا
دهی است از دهستان قوش خانه بخش باجگیران شهرستان قوچان ، واقع در 75000گزی شمال باختری باجگیران ، با 331 تن سکنه . آب آن از چشمه وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
ینیجه
نام ناحیه ای است در سنجاق کوملجنه از ولایت ادرنه و 33 پارچه قریه دارد. (از قاموس الاعلام ترکی ).
یواینوس
نام حکیمی از مفسرین کتب قدیمه . (ابن الندیم ).
یوحنا المعمدان
رجوع به یحیی و یوحنا شود.
ینگی کند
در ترکی به معنی «ده نو» و آن نام محلی است کنار راه دوراهه بناب و ساوجبلاغ میان خوشه مهر و قلی کندی واقع در هشت هزارگزی دوراهه بناب . (یادداشت مولف ).
ینی چری
ینگی چریک . ینگی چری . سرباز نو غیرمنظم . سلطان محمودخان دوم در 1241 ه' . ق. مطابق ماده تاریخ «غزای اکبر» این قوم را برانداخت . سپاهی پیاده که در سده هشتم هجری ارخان پسر عثمان دومین سلطان سلسله عثمانیان از جوانان مسیحی که به گروگان گرفته شده بودند تشکیل داد. این سپاه که تعلیم نظامی سخت دیده بود به صورت یک لشکر و سپاه کامل مدت چند سده وسیله عمده فتوحات سلاطین عثمانی بود و عاقبت در سده سیزدهم پس از ارتکاب شورش سلطان محمد (یا محمود) ثانی حکم انحلال آن داد و بیشتر آنان در میدان قسطنطنیه به قتل رسیدند. (یادداشت مولف ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
یوئتی
یوئئی چی . نژاد ترک در اصطلاح چینی ها. (از احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 155). رجوع به ترک و یوئه ئی چی شود.
یوحنا ورتبات
پزشک و دانشمند و محقق که در اصل ارمنی و از مستعربان بود. در بیروت به سال 1242 ه' . ق. به دنیا آمد و به سال 1326ه' . ق. درگذشت . در مدارس آمریکایی بیروت و انگلستان و آمریکا رشته پزشکی و تشریح و فیزیولوژی و پاتولوژی خواند و تخصص یافت و تا پایان زندگی به تدریس آنها اشتغال داشت . از آثار عربی اوست : 1- التوضیح فی اصول التشریح . 2- التشریح . 3- الفیسیولوجیا (فیزیولوژی ). 4- کفایةالعوام فی حفظ الصحة و تدبیر الاسقام . اوکتابها و نوشته های سودمندی نیز به زبان انگلیسی دارد، از آن جمله است «ادیان سوریه ». (از اعلام زرکلی ).
ینگه قلعه
دهی است از دهستان تحت جلگه بخش فدیشه شهرستان نیشابور، واقع در 21000گزی شمال باختری فدیشه ، با 175 تن سکنه . آب آن از قنات وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).