جستجو

یوسف محله
دهی است از دهستان خشکبیجار بخش خمام شهرستان رشت ، واقع در 9000گزی شمال خاوری خمام و 3000گزی بازار خشکبیجار، با 597 تن سکنه . آب آن از نهر حاجی بکنده از سفیدرود و استخر وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
یورشگر
حمله آور. ج ، یورشگران . (آنندراج ). و رجوع به یورش شود.
یوزناب
(ایزه ناب ) دهی است از دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان خلخال ، واقع در 14هزارگزی باختری هروآباد، با 114 تن سکنه . آب آن از چشمه وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
یوسف امری
یکی از مشاهیر شعرای ایران است . درزمان شاهرخ میرزا و پسرش بایسنقر می زیسته و قصائد بسیار در مدح ایشان سروده است . (از قاموس الاعلام ترکی ).
یوسف معلوف
یوسف نعمان المعلوف . از روزنامه نگاران نامدار و پیشرو عرب در لبنان و امریکا بود. در سال 1897 م . در نیویورک روزنامه «الایام » را منتشر ساخت و آن سومین روزنامه ای است که در کشورهای متحده امریکا انتشار می یافت . کتاب «خزانةالایام فی تراجم العظام » نیز از اوست . وی به سال 1375 ه' . ق. درگذشت . (از اعلام زرکلی ).
یورشگری
حمله آوری . (آنندراج ). رجوع به یورشگر و یورش شود.
یوزبانو
دهی است از دهستان جلگه زوزن بخش خواف شهرستان تربت حیدریه ، واقع در 14000گزی باختررود و 9000گزی باختر پیش رو سلامی به قاین ، با 136 تن سکنه . آب آن از قنات وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
یوزنان
دهی است از دهستان زاوه رود بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 27000گزی جنوب خاوری رزاب و 4000گزی پالنگان ، با 200 تن سکنه . آب آن از چشمه وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
یوسف برهان
یکی از شاعران ایران و از خویشاوندان احمد جامی بود. در فن موسیقی مهارت تمام داشت و اکثر اشعار خود را با آهنگ موسیقی تطبیق می کرد. دولتشاه صاحب تذکره معروف فن موسیقی را از این شاعر آموخته است .
یوسف مغربی
یوسف بن عبدالرحمان بیبانی ، ملقب به بدرالدین و معروف به مغربی . از محدثان و فقهای شیعه بود و شعر نیکو می گفت . اصل وی از مراکش است ولی خود در بیبان مصر متولد شد. سفرهای دور و درازی کرد و سرانجام در دمشق مسکن گزید و در همانجا به سال 1279 ه' . ق. درگذشت . او مردی خوش محضر بود و «شرح مولد الدردیر» از اوست . قصیده ای بلند به نام «التحدیث عن نازلة دارالحدیث » در نحودارد که بالغ بر چهارصد بیت است و با این مصراع آغاز می شود: «اللّه اکبر هذا علم تمویه ». (از اعلام زرکلی ).
یورشلیم
اورشلیم .بیت المقدس . (یادداشت مولف ). رجوع به اورشلیم شود.
یوزبک
اختیارالدین مغیث الدین یوزبک . (یادداشت مولف ). رجوع به اختیارالدین ... شود.
یوزنده
سخت جهنده و خیزنده که جست وخیزی تند داشته باشد. (یادداشت مولف ). و رجوع به یوز و یوزیدن شود.
یوسفجرد
دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاه ، واقع در 22000گزی شمال خاوری سنقر و 1000گزی جنوب راه فرعی سنقر به خسروآباد، با 450 تن سکنه . آب آن از رودخانه دره چرمله خسروآباد است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
یوسف نجار
مردی پرهیزگار بود. فرشته ای وی را مخبر ساخت که مریم پسری خواهد زایید که همان مسیح موعود و منتظر خواهد بود. علیهذا برحسب امر قیصر، یوسف با مریم به بیت لحم رفتند تا اسم ایشان در دفتر قریه خودشان ثبت شود، چه که هر دو از نسل داود بودند و چون سن طفل به چهل روز رسید یوسف و مریم وی را به اورشلیم بردند تا برحسب شریعت موسی او را در حضور خداوند حاضر نمایند و چون این عمل را انجام دادند از روح القدس الهام یافتند که بار دیگر به بیت لحم نروند و به مصر بشتابند تا مبادا هرودیس نوزاد را به قتل رساند. به جلیل روان شدندو در ناصره سکونت ورزیدند و در 12سالگی در عید فصح مسیح را به اورشلیم آوردند و از آن پس ذکر یوسف در عهد جدید مذکور نیست . برخی را عقیده بر این است که پیش از بعثت مسیح درگذشته است . به هر صورت وفات او قبل از رحلت مسیح است ، زیرا وی در هنگام مرگ یوحنا را به توجه به مادر معظمه توصیه فرمود و اگر یوسف زنده می بود نیازی بدین توصیه نبود. (از قاموس کتاب مقدس ).
یوزبند
بندی که بر یوز نهند. بند یوز. (یادداشت مولف ): آهوان شوارد امانی را یوزبند حکم برنهاده . (مرزبان نامه ). رجوع به یوز شود.
  • (نف مرکب ) که یوز را ببندد. آنکه بند بر یوز زند. (یادداشت مولف ).
  • یوزوان
    یوزبان . یوزدار. فهاد. (یادداشت مولف ). و رجوع به یوزبان شود.
    یوسف خالدی
    ابن حجاج محمدبن سیدعلی خالدی ، معروف به یوسف ضیاء. رجوع به یوسف ضیا پاشا شود.
    یوسف وند
    نام یکی از دهستانهای بخش سلسله شهرستان خرم آباد است . این دهستان در باختر بخش واقع و محدود است از خاور به دهستان حسنوند، از باختر به دهستان کولیوند، از شمال به کوه گردن ، از جنوب به سفیدکوه . موقعیت طبیعی : جلگه و سردسیر مالاریایی . آب آن از رودخانه های کهمان ، چناره ، ورمزیار و چشمه های مختلف دیگر است . مرتفعترین قلل جبال در این دهستان کوههای کهمان ، گردن کوسه ، سرخه کوه است . از 22 آبادی تشکیل گردیده و جمعیت آن در حدود 7800 تن است و قراء مهم آن عبارتند از: اکبرآباد، گاوکش ، دکاموند، دره تنگ بالا. ساکنین از طوایف یوسف وند هستند. عده کثیری از سکنه ییلاق و قشلاق می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
    یورقانلو
    دهی است از دهستان روضه چای بخش حومه شهرستان ارومیه ، واقع در 11هزارگزی شمال باختر ارومیه ، با 235 تن سکنه . آب آن از روضه چای وراه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).