جستجو

شیواندن
شیوانیدن . آمیختن . (یادداشت مولف ). رجوع به شیوانیدن شود.
  • شیار کردن . (یادداشت مولف ).
    - برشیواندن ; شیار کردن . شخم زدن . (یادداشت مولف ): گفت این گندم بر زمین بیفشان و زمین برشیوان و دانه به خاک بپوشان . (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 2 ص 379).
  • شیون
    ج ِ شان . (غیاث ).
  • ج ِ شَیْن ، به معنی زشتی و عیب . (غیاث ).
  • شیوه گر
    شیوه کار. شیوه باز. (ناظم الاطباء). حیله گر. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شیوه باز شود.
  • آنکه دارای روش و طریقه است . (فرهنگ فارسی معین ).
  • معشوقی که به همه فنون عاشقی آگاه است و ناز و کرشمه بکار برد.
  • شییرة
    ="line-height: 25px;"> متاسفانه نتیجه ای برای جستجوی شییرة در لغتنامه دهخدا یافته نشد.

    برای جستجوی بهتر:
    - در نوشتن املای کلمه خود بیشتر دقت کنید.
    - در نوار جستجو بجای حروفی که نمیدانید از خط فاصله (-) استفاده کنید. مانند:( س-ر، یا سر-س-ان)
    - در نوار جستجو می توانید ستاره (*) را برای تعداد نا معلومی از حروف بکار برید مانند: نمایشگ*، یا *وستان.
    شیوان کندی
    دهی است از بخش حومه شهرستان خوی . سکنه آن 264 تن . آب از چشمه . صنایع دستی جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
    شیون انگیختن
    فریاد و زاری کردن . آوا سر دادن:
    چون سگی کو گله به گرگ سپرد
    شیون انگیخت با شبانه کرد.

    نظامی .

    شیوه گری
    ناز و کرشمه و دل فریبی . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ):
    اگرچه شهر پر از دلبران چالاک است
    تو خود به شیوه گری شیوه دگر داری .

    نزاری قهستانی .

    شیوانیدن
    شیواندن . آمیختن و مخلوط کردن و بر هم زدن .
  • خمیر کردن و آمیختن آرد گندم و جز آن را در آب .
  • رزانیدن . (ناظم الاطباء) (از برهان ) (از آنندراج ). رجوع به شیوان و شیوانیدن شود.
  • شیونده
    مخلوطگشته .
  • لرزان شده .
  • برهم زده شده . (ناظم الاطباء).
  • برهم زننده . آمیزنده .
  • لرزنده . (فرهنگ فارسی معین ).
  • شیوه مند
    شیوه باز. (ناظم الاطباء). رجوع به شیوه باز شود.
    شانل
    1 ـ نوعی طرح لباس زنانه . 2 ـ نوعی طرح زیورآلات .
    شب نما
    1 ـ آن چه به شب جلوه کند و بدرخشد. 2 ـ برطرف کننده تاریکی .
    شازده
    شاهزاده .
    شاه برانگیز
    خلع کننده شاه .
    شاه تره
    = شاهترج : گیاهی است از تیره کوکناریان که علفی و یکساله است ریشه اش سفید و ساقه بی کرک و برگ ها متناوب و دارای بریدگی های بسیار می باشد. گل هایش کوچک و سفید مایل به قرمز و دارای لکه های ارغوانی است . قسمت مورد استفاده این گیاه شاخه های گلدار آن است که به حالت تازه یا خشک مصرف می شوند.
    شاطی ء
    ساحل ، کناره .
    شاهبو
    1 ـ بوی عنبر، عنبر. 2 ـ بوی مشک .
    شاعره
    زنی که شعر گوید.
    شاکار
    بیگار، کار بی مزد.