جستجو
کد : DK-94031     

دوستکام


آنکه کار دوستان به مرادو کام او باشد. خوشبخت . کامکار. کامیاب . شادکام . و با شدن و کردن صرف شود. (یادداشت مولف ):
که پیوسته در نعمت و ناز و کام
در اقبال او بوده ام دوستکام .

سعدی (بوستان ).