جستجو

وام کردن
قرض گرفتن .
ودویل
1 ـ ترانه محلی هجوآمیز و نشاط انگیز که ترجیع بندش اهمیت بسزا دارد. 2 ـ نمایشنامه کمدی خفیف که در آن خدعه ای ماهرانه گنجانده باشند.
وقع نهادن
توجه کردن ، ارزش قائل شدن .
وام گزاردن
پرداختن وام و بدهی .
ودیعه
نک . ودیعت .
وقفه
1 ـ توقف ، ایست . 2 ـ توقف در حرفی از کلمه . 3 ـ فراغت ، فرصت .
وام خواه
1 ـ قرض گیرنده . 2 ـ طلب کار.
وان یکاد
(اشاره به آیه 51 سوره قلم قرآن مجید) برای دفع بلا می خوانند یا نوشته آن را همراه خود نگاه می دارند.
ور افتادن
از مد افتادن ، منسوخ شدن .
وصلت کردن
ازدواج کردن .
وزن داشتن
اعتبار و عزت داشتن .
وصله چسباندن
1 ـ پینه زدن . 2 ـ تهمت زدن .
وانیل
گیاهی است بالا رونده از تیره ثعلب دارای میوه ای با جدار ضخیم و گوشت دار با بویی بسیار قوی و مطبوع و معطر با طعمی کمی شیرین که در شیرینی ـ پزی استفاده می شود.
وزنه برداری
1 ـ برداشتن وزنه . 2 ـ نوعی ورزش که در آن ورزشکاران با بلند کردن وزنه هایی در وزن های مختلف با هم رقابت می کنند.
وصیفه
1 ـ خدمتکاری که دختر یا کنیز بود. 2 ـ وصف کننده (مؤنث )؛ ج . وصائف .
وانیلین
ماده معطری که به شکل بلورهای ریز سوزنی شکل سفید رنگ سطح خارجی وانیل را پوشانده و به علاوه از پوست میوه و سایر انساج گیاه وانیل استخراج می شود و پس از تبلور به شکل سوزن های ریز سفید کوچک درمی آید، بسیار معطر و دارای طعم سوزاننده است .
واهمه
بیم ، هراس .
ورثه
ج وارث .
وساده
1 ـ مخده ، بالش . 2 ـ بستر، خوابگاه . 3 ـ مسند، اورنگ ؛ ج . وسادات .